در همین خصوص معاون سیاسی دبیرکل حزب اتحاد ملت گفت: انتخابات از یک زمانی به این سو، همواره تا حدی مهندسی شده بوده است. اما چه تفاوتی کرده؟ به هرحال همیشه باوجود تمام مهندسی ها، یک روزنه کوچکی باقی میماند که مردم بتوانند آن مهندسی را برهم زنند، یعنی رای دهندگان میتوانستند مهندسی را برهم زنند، مشابه آن چیزی که در سال ۹۲ یا سال ۹۶ رخ داد. در سال ۷۶ هم انتخابات مهندسی شده بود و طوری ترتیب داده شده بود که آقای ناطق نوری رای بیاورد. تا مدتی قبل از انتخابات هم باور عمومی این بود که همین حاصل خواهد شد. اما بالاخره مردم تصمیم گرفتند تا برنامه مهندسیشده را برهم زنند و آن چیزی که حاکمیت دنبالش بود تا بر آنها تحمیل کند، را نپذیرند و در نتیجه بخش قابل توجهی از مردم به آقای خاتمی رای دادند و حماسه دوم خرداد درست شد. در سال ۹۲ هم نماد بارز مهندسی انتخابات، رد صلاحیت مرحوم آقای هاشمی بود که اخیرا هم وزیر اطلاعات وقت گفت که ما تحلیل کردیم که ایشان حتما رای میآورد پس مصلحت نیست که ایشان وارد انتخابات شود . این تصمیم گیری و صحبتها در شورای نگهبان مطرح شده و برهمان مبنا آقای هاشمی را رد کردند. آن موقع هم مهندسی شده بود ولی باز هم مردم آمدند و برای برهم زدن برنامه مهندسان انتخابات رایی دادند که حاصل آن آقای روحانی شد. در این دوره، به نظرم یک سوپر مهندسی در انتخابات صورت گرفت. در حدی که به نیروهای خودشان هم رحم نکرده و آنهارا هم رد صلاحیتها کردند. این نوع رد صلاحیت در انتخابات گذشته بیسابقه بوده، یعنی این نوع مهندسی را در حقیقت در انتخاباتهای گذشته نداشتیم. محسن میردامادی افزود: نتیجه انتخابات مجلسی که در اواخر سال ۹۸ برگزار شد از قبل از انتخابات روشن بود، برای اولین بار فقط ۴۲ درصد مردم پای صندوق رای آمدند. این انتخابات به خوبی این مساله را نشان داد که تصمیم گیرندگان انتخابات به این نتیجه رسیدهاند که بین مشارکت بالا در انتخابات و نتیجه تضمین شده، نتیجه تضمین شده مهم تر است و از این رو بر این مساله تمرکز پیدا کردند. در ادوار گذشته انتخابات ریاستجمهوری همیشه مشارکت بالا تقدم داشت اما باتوجه به انتخابات مجلس این تلقی تقویت شد که در انتخابات ریاستجمهوری هم، نتیجه تضمین شده بر مشارکت بالا تقدم پیدا خواهد کرد. تا قبل از انتخابات، صحبتهایی میشد و بعضیها در این مساله تردید داشتند ولی بالاخره بعد از آنکه که نتیجه نهایی رد صلاحیتها مشخص شد معلوم گشت که نتیجه تضمین شده اولویت دارد و حتی با مشارکت پایینتر از ۵۰ درصد هم دیگر نتیجه تضمین شده، بیشتر مطلوب آنها خواهد بود. عملا در این انتخابات هم همان ۴۲ درصد مشارکت که در مجلس بود تکرار شد. هرچند که در انتخابات میزان مشارکت ۴۸ درصد اعلام شد ولی آرای باطله با توجه به بالا بودن آن نمی توان چندان جزو این آرا حساب کرد. عملا اگر آرای باطله را کم کنیم میزان مشارکت همان ۴۲ درصدی میشود که در مجلس بود. وقتی انتخابات به این شکل برگزار میشود دیگر این که گزینه بین بد و بدتر باشد یا بین خوب و خوبتر باشد، بلاموضوع میشود. یعنی مهم این است که انتخابات معنا و مفهوم واقعی خود را داشته باشد. این حداقل و حداکثری دارد؛ در حد انتخاباتهایی که در گذشته داشتیم. این مفهوم انتخابات زمانی محقق میشود که مردمی که میخواهند رای دهند، امید به تاثیرگزاری رای خود را داشته باشند. امید داشته باشند رایی را که به صندوق میاندازند، در سرنوشت و زندگی آنها تاثیرگذار است. اگر این امید وجود نداشته باشد، اصلا دیگر بحث بین انتخاب بد و بدتر یا خوب و خوبتر منتفی است. انتخابات تبدیل به نمایش انتخابات میشود. مهمترین چیزی که در این انتخابات اتفاق افتاد، این بود که مردم نسبت به تاثیر رای خود در سرنوشت خود نا امید شدند. این مهمترین لطمه به انتخابات است که باید فکری برای آن شود. اگر زمانی این امید ایجاد شد و مردم امیدوار به صندوق رای و تاثیر رای خودشان شدند، آن موقع بحث بین بد و بدتر یا بین خوب و بد یا خوب و خوب تر موضوعیت پیدا میکند که میشود در مورد آن صحبت کرد. وی در پاسخ به این پرسش كه تحلیل شما از عدم حضور ۵۳ درصد از مردم پای صندوقهای رای چیست؟،گفت:اگر میخواهیم میزان مشارکت مردم در انتخابات را تحلیل کنیم، بهتر است به سقف مشارکت مردم در گذشته توجه کنیم و با توجه به آن موضوع را تحلیل کنیم. بیشترین میزان مشارکت در انتخابات را در سال ۷۶ داشتیم که حدود ۸۰ درصد مردم به پای صندوق آمدند و رای دادند. در بالاترین حضور انتخاباتی باز هم ۲۰ درصد پای صندوق نیامدند، البته میتوان روی آن ۲۰ درصد هم تاملی داشت ولی این ۸۰ درصد بیشتر میتواند مبنای بحث ما باشد که الان به ۴۲ درصد رسیده است. این که چرا اینطور شد و این اتفاق افتاده را تا حدی در سئوال قبل پاسخ دادم و گفتم مردم امیدشان را نسبت به تاثیرگذاری رای خود در سرنوشت و آیندهشان از دست دادهاند و به همین علت در انتخابات حضور پیدا نکردند.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: برجام اراده نظام نبود
روحانی با فریب افکار عمومی رأی آورد
یك عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با بیان اینکه آخرین گزارش برجامی دولت به طور غیرمرسوم ارائه شده، گفت: این به نوعی گزارش وداع و پایان دوره فعالیت دولت آقای روحانی و وزارت آقای ظریف است.
حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری ، با اشاره به ارائه بیست و دومین و آخرین گزارش برجامی وزارت امور خارجه به مجلس شورای اسلامی در دولت روحانی، اظهار داشت: این گزارش از حیث محتوا، حجم و سبک و سیاق نسبت به گزارشهای قبلی متفاوت بوده و به صورت غیرمرسوم ارائه شده و به نوعی گزارش وداع و پایان دوره فعالیت دولت آقای روحانی و وزارت آقای ظریف است. وی ادامه داد: تاریخ نامه آقای ظریف که بر روی گزارش قرار گرفته، مربوط به ۲۰ تیرماه بوده و فایل پیدیاف این نامه هم در همین تاریخ در اختیار رسانهها قرار گرفته و برخلاف قانون، پیش از آنکه گزارش به اطلاع مجلس برسد، رسانهای شده است؛ از آن مهمتر، تاریخی که بر روی خود گزارش خورده، مربوط به ۲۳ تیرماه بوده که سه روز بعد از نامه آقای ظریف است! این نشانه آشفتگی و عدم کنترل در ارائه گزارش است و نشان میدهد که گزارش خارج از روال و با اغراض خاصی نوشته شده است. ذوالنوری اظهار داشت: آنچه در این گزارش آمده تکرار مکررات قبلی و بزرگنمایی برجام و مدح و تمجید آن است و در خلال گزارش، یک جدول مقایسهای از وضعیت صنعت هستهای کشور پیش از اجرای برجام و پس از آن ارائه شده و با اشاره به رشد برخی شاخصها، مغالطه کردهاند که چرا عدهای به برجام انتقاد وارد میکردند.وی تصریح کرد: پاسخ این مغالطه این است که ما ۸ سال زمان داشتیم و اگر برجام نبود وضعیت الان صنعت هستهای ما چه بود؟ اگر برجام نبود، متوقف نمیشدیم و در حال حاضر حداقل ۲۰ برابر وضع موجود رشد داشتیم؛ بعلاوه اینکه، به گفته خود آقای روحانی در هیچ مقطعی از تاریخ مانند زمان حاضر این میزان تحریم هم نداشتهایم! پس مذاکره و برجام برای چه بود؟! نماینده قم در مجلس در ادامه به علت عدم تحقق اهداف برجام اشاره کرد و گفت: ممکن است گفته شود که برجام توافق خوبی بوده و طرف مقابل خطا کرده است؛ پاسخ به این آقایان این است که اگر شما قبل از خروج ترامپ از برجام خارج میشدید، آیا دنیا را بر سرتان خراب نمیکردند؟ چرا ابزار و راهکارهای مناسب را پیش بینی نکردید؟! رهبر انقلاب بارها هشدار داده بودند که من به توافق خوشبین نیستم و طرف مقابل خرش که از پل بگذرد، برمیگردد و به ریش شما میخندد؛ چرا این هشدارها را جدی نگرفتید؟!عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اشاره به ادعای چندباره رئیسجمهور و وزیر امور خارجه مبنی بر اینکه در برجام مجری تصمیمات نظام بودهاند، عنوان کرد: اولا برجام اراده نظام نبود و آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی با فریب افکار عمومی و دادن وعدههایی مانند رفع تحریمها، افزایش اعتبار گذرنامه ایرانی و بینیاز شدن مردم به یارانه، رأی آورد و ثانیا همه چیز را به برجام گره زدند و هم مردم را شرطی کردند و هم نظام را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند؛ اگر نظام ممانعت میکرد و نمیگذاشت توافقی صورت بگیرد، همینها ژست میگرفتند که ما میخواستیم تحریمها را برداریم و نگذاشتند. ذوالنوری تصریح کرد: همین امروز که ۵۱۷ مورد از تحریمها باقی مانده و برخی تحریمها مانند تسلیحاتی، با وجود آنکه در سال پنجم اجرای برجام باید لغو میشد همچنان باقی مانده است، آقای روحانی به دروغ میگوید که اگر به آقای عراقچی اختیار بدهند همین امروز تحریمها برداشته میشود.وی تأکید کرد: علاوه بر همه اینها، ۹ شرط مدنظر رهبر انقلاب که در ابلاغیه ایشان برای اجرای برجام قید شده و به عنوان خطوط قرمز نیز محسوب میشود، از سوی آقایان رعایت نشد.نماینده قم در مجلس، در ادامه با تاکید بر اینکه جبهه انقلاب و سطوح کلان نظام هیچ وقت مانع اجرای برجام نشدند، تصریح کرد: همه به اجرای برجام کمک کردند و به صورت مستند و مستدل از دولت مطالبهگری کردند که سهم مردم از برجام کجاست؟ در واقع، نظام جمهوری اسلامی در عین اعتقاد به اجرایی شدن برجام و رفع همه تحریمها، تاکید داشت که همه تخممرغها را در سبد برجام نگذارید و منطقه و همسایگان را فراموش نکنید، اما متأسفانه این ظرفیتها را رها کردند و همه بضاعت خودشان را در سبد برجام گذاشتند.وی با بیان اینکه با این رویه دوستان روزگار سختی را رها کردند و باعث شدند که اعتمادها آسیب ببیند، گفت: هزینه بازسازی این اعتماد از جیب مردم میرود؛ چه کسی این کار را کرده و حالا باید پاسخگو باشد؟! به جای این اما و اگرها، شهامت داشته باشند و از مردم عذرخواهی کنند نه اینکه ژست قهرمانی بگیرند.