گروههای زیادی از شهروندان خوزستانی در سوسنگرد، در نقاطی از شهر دست به تجمع زدند و نیروی انتظامی نیز اقدام به شلیک تیرهای هوایی کرد.بنا بر روایت صادق یکی از شهروندان سوسنگردی که شامگاه یکشنبه ۲۷ تیر قصد داشت از اهواز به سمت شهر خود حرکت کند، در مسیر گروهی اقدام به آتش زدن لاستیک خودرو و مسدودسازی راه کردند و همین مسئله موجب نگرانی او از «سوختن خودرویش در این آشوب ها» شده بود. بنا بر روایتها در شبکههای اجتماعی تجمعات سوسنگرد، چند زخمی بر جای گذاشت، اگرچه تاکنون آمار رسمی در این خصوص منتشر نشده است. اعتراض شهروندان خوزستانی به بی آبی از پنج شنبه ۲۴ تیر ماه در چند شهر استان شروع شد. در جریان تجمعات اعتراضی که یکشنبه شب در سوسنگرد، حمیدیه، ماهشهر، شوش، شاوور و چند شهر دیگر خوزستان برگزار شد، مأموران پلیس ضد شورش تلاش کردند تا معترضان را متفرق سازند. در ویدیوهای به دست آمده از درگیریهای دیشب در خوزستان، به ویژه در سوسنگرد صدای تیراندازی شنیده میشود و برخی گزارشها حاکی است که دست کم یک نفر در این شهر بر اثر برخورد تیر جنگی زخمی شده است. در تصاویری که از اعتراضات در سوسنگرد در شبکههای اجتماعی همرسان شده، گروهی از موتورسواران و نیز شماری از مأموران اسلحه به دست در حال عقب راندن معترضان دیده میشوند. در شبهای گذشته اعتراضات در حدود ۱۷ شهر خوزستان از جمله اهواز، مرکز استان، شوش، شادگان و کرخه ادامه یافته و به نوشته فارس، خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران، تاکنون دست کم دو نفر در جریان این اعتراضات و درگیریها کشته شدهاند. این دو نفر قاسم خضیری، ۱۷ ساله و مصطفی نعیماوی، ۳۰ ساله نام دارند که در جریان درگیری با مأموران امنیتی جان باختهاند، اما مقامات رسمی جمهوری اسلامی میگویند که آنها به دست «اغتشاشگران» کشته شدهاند. ولی الله حیاتی معاون امنیتی انتظامی استانداری خوزستان گفت: تاکنون فقط یک نفر در شادگان (مصطفی نعیماوی) به دلیل تیراندازی فرصت طلبان به ترانسهای برق و با هدف ناامن نشان دادن وضعیت، قربانی شد.خانواده مصطفی نعیماوی از جان باختگان تجمعات خوزستان پیشتر گفته بودند که خون جوانشان بی گناه ریخته شده و امیدوارند قاتل شناسایی، دستگیر و مجازات گردد.
مردم در شبکههای اجتماعی چه میگویند؟
این مسئله تبدیل به بحثی داغ میان کاربران فضای مجازی تبدیل شده و همه نسبت به آن واکنش نشان دادهاند، از جمله محسن چاووشی خواننده و آهنگ ساز در صفحات خود در شبکههای اجتماعی نسبت به تنشهای آبی در خوزستان یک عکس منتشر کرد. کاربران خوزستانی نیز از نا کار آمدی مسئولان گله مندند.
این بود همه آن وعدهها؟
اندک آبی در هورالهویزه جاری شد اما این همه آن چیزی نبود که بخاطرش مردم خوزستان چهارشبانه روز در خیابانهای این استان فریاد من تشنهام سر دادند. سید باقر موسوی، فعال محیطزیست با انتشار فیلمی از اوضاع این تالاب نوشت: بالاخره یک ذره آبی هم به انتهای کرخه رسید! این مقدار آب بسیار ناچیز است و نمیتواند جلوی پیشروی فاجعه زیستمحیطی هورالعظیم را بگیرد. امیدوارم حداقل ده برابر این آب در انشعابات کرخه جاری شود تا بحران هورالعظیم خاتمه یابد. خبرهای خوب در راه است و امیدوارم واقعیت داشته باشد. بالاخره پس از سه شبانه روز تجمعات گسترده در سراسر خوزستان در اعتراض به بیآبی و بیبرقی، مسئولان دریچه سدها را گشودند و اندک آبی در تالاب هورالعظیم که خشک شدنش مبدا آغاز اعتراضات گسترده در این استان بود، جاری شد. اما این اقدام که نتیجه موثری به دنبال ندارد قادر نخواهد بود جوابگوی حجم خسارت و بیآبی گسترده در استان خوزستان باشد و شاهد بودیم که اعتراضات در این استان برای چهارمین شب متوالی همچنان ادامه یافت.
قریب به دو هفته است که استان خوزستان با اعتراضات ناشی از بیآبی و بیبرقی در سطوح مختلف دست و پنجه نرم میکند. وضعیتی که سالهاست در این استان ادامه دارد اما در یک ماه اخیر تا جایی تشدید یافت که به بروز تنش آبی در این استان منجر و خسارات گستردهای بر جای گذاشت. این خسارت شامل مرگ و میر دامها و نخلستانها در خوزستان بود که منبع اصلی تامین درآمد عده کثیری از مردم این استان را تشکیل میداد. خشک شدن تالابها و رودها در خوزستان به کمبود شدید آب شرب در بخشی گستردهای از روستاها در این استان نیز منجر شد که خود دلیل دیگری برای به خیابان آمدن مردم این استان و شنیده شدن فریاد اعتراض آنها شد. آنچه بر خوزستان میگذرد بیکفایتی مدیران در سطوح مختلف از دولت روحانی تا دولت احمدی نژاد را در بر میگیرد. روحانی هفت سال پیش وعده داده بود که دولت او مشکل آب مردم خوزستان را به سرعت و طی هفت هفته حل خواهد کرد. محمود احمدی نژاد نیز گفته بود که بايد ايران را بسازيم آنچنان كه خوزستان گل سر سبد ايران شود. حالا خوزستان نه تنها گل سرسبد ایران نشده بلکه هفت سال نیز از وعده هفت هفتهای روحانی میگذرد.
مردم خوزستان از سوءمدیریت تشنهاند
در همین رابطه، سازمان معلمان ایران، شعبه خوزستان در بیانیهای ضمن همدردی با مردم نسبت به وضعیت بیآبی استان در بخشهای مختلف و سوءمدیریت مسئولان واکنش نشان داد.این سازمان پیرامون اتفاقات اخیر و وضعیت بیآبی استان در بخشهای مختلف بیانیهای را صادر کرد.در این بیانیه آمده است: مردم خوزستان تشنهاند، فریاد آنها از بیآبی بلند شده و این اولین فریاد اعتراضی مردم خوزستان نیست. تعداد اعتراضات مردم استان در سالهای اخیر و در بخشهای مختلف از شمارش گذشته است. حالا معضل کمبود آب در استان به بحرانیترین مرحله رسیده است. بحرانی که سالهاست فعالان محیطزیست، منتقدان، دلسوزان و مردم آن را به دولتها گوشزد میکنند.
سالها از ساخت سدهای ریز و درشت بر روی رودخانه کارون میگذرد و نفس کارون را با انتقال آب گرفتهایم و در کنار آن نیز لایروبی و مشکل رها کردن فاضلاب در آن را حل نکردهایم.در ادامه این بیانیه با اشاره به تنش آبی در روستاهای خوزستان، آمده است: این روزها مشکلات آبی اعتراضات مردم را برانگیخته است. در میان بحران تالاب هورالعظیم و رودخانه کرخه تصویر اهالی روستای زهیریه بخش نیسان شهرستان هویزه در کنار تأسیسات نفتی که به دنبال تانکرهای آب شرکتهای نفتی روانه شدهاند واکنشهای بسیاری به دنبال داشت. شمال خوزستان نیز در محاصره سدهای بزرگ قرار دارد و وضعیت آنها دستکمی از روستاهای جنوب استان ندارد. ۱۰۰ روستای بخش دهدز که در نزدیکی سد کارون ۳ و ۴ قرار دارند با مشکل بیآبی مواجهاند. بعد از اعتراض اهالی غیزانیه در سال گذشته قرار بود که مشکلات آبی روستاییان خوزستان حل شود که متأسفانه هنوز به قوت خود باقی است. خوزستان که یکی از پرآبترین استانهای کشور است، آیا تغییرات اقلیمی آن را به این روز انداخته یا سوءمدیریت مسئولان آن را با کمبود آب مواجه کرده است؟ روزگاری در کارون کشتیرانی انجام میشد و زمینهساز تمدنها بود ولی حالا پس از ساخت سدها و انتقال آب آن، این رودخانه به چه وضعی افتاده است؟ در حال حاضر ۶ سرشاخه دائمی از یخچالها و برفچالهای کارون در زاگرس بختیاری به طور کامل و سالیانه به فلات مرکزی منتقل میشوند و آورد آنها به جلگه تشنه خوزستان نمیرسد و مقدمات هفتمین انتقال آب نیز از سرشاخههای کارون در حال انجام است و بعد از آن آبی از زردکوه بختیاری، اصلیترین سرچشمه کارون به خوزستان سرازیر نخواهد شد.حالا کرونا، گرما، بیبرقی و بیآبی عفریتههایی شدهاند که به جان مردم خوزستان افتادهاند و مردم دیگر تاب و توان مقابله با آن را ندارند.ماجرای سیستان بلوچستان به آن طرف مرز مربوط میشود جایی که افغانها اعتقادی به تخصیص حق آبه هیرمند از محل سد کجکی ندارند و با قدرت گرفتن طالبان سرنوشت آن تیرهتر شده، ولی ماجرای خوزستان راه حل داخلی دارد.بر چه اساس و ضرورتی صنایع مادری که تونلهای بزرگ آب به آنها میرسانند را در میان کویر و دور از منابع آبی جانمایی کردهاند؟