ایرانیها چگونه با پول برخورد میکنند و اگر بخواهیم دقیقتر بحث کنیم، چه الگوی پساندازی را دنبال میکنند؟ پاسخ به این پرسش، بر خلافِ سادگیِ ظاهریاش، حرفهای بسیاری در مورد شکل و شمایل اقتصاد ایران و حتی آینده آن در پی دارد.ظاهر ماجرا این است که وضعیت پسانداز در ایران مدتها است که خط قرمز را رد کرده و شرایط بحرانی شده است. با این همه، برخی معتقدند این تنها ظاهر ماجرا است و شاید کاسهای زیر نیم کاسه باشد. به عبارت ساده، ظاهرا ایرانیها پساندازهایی دارند که «رو نکردهاند».اقتصاددانان، معمولا «پسانداز» را معادل با «سرمایهگذاری» در نظر میگیرند، به این معنی که وقتی کلیتِ یک اقتصاد بخشی از چیزی را که تولید کرده خرج نمیکند، میتواند آن را برای سرمایهگذاری کنار بگذارد. به این ترتیب، میتوان با بررسی روند «نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص» هم میزان پسانداز ملیِ یک کشور را اندازه گرفت.بر اساس دادههایی که «پژوهشکده آمار» منتشر کرده، میزان تشکیل سرمایه در کشور طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۹ خورشیدی، حدود ۱۸ درصد آب رفته است. در واقع، تحریمها موجب شده که موتور سرمایهگذاری در ایران خاموش شود و بخش بزرگی از سرمایه یا وارد بازارهای غیرمولد (ارز، مسکن و طلا) شود و یا اینکه در قالب «فرار سرمایه»، سر از ویلاها و خانههای مسکونی در کشورهایی مانند ترکیه در بیاورد. با این همه، شاید بشود ماجرا را از زاویهای دیگر هم بررسی کرد.«مسعود خوانساری»، رییس اتاق بازرگانی تهران، در زمستان سال ۱۳۹۹ همین آمار را تنها مربوط به دو سالِ ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ دانسته بود! همزمان، تخمین زده میشود که شهروندان ایرانی معادل حدود ۴۰ میلیارد دلار اسکناس در خانه داشته باشند، ذخایری که به «دلار خانگی» معروف شده است.از آن سو، «محمد کشتیآرای»، عضو هئیت مدیره اتحادیه طلا و جواهر تهران، حدود ۳ سال پیش گفته بود «بر اساس برآوردهای این اتحادیه» مردم ایران حدود ۲۰۰ تن ذخایر خانگی طلا دارند. به قیمت روز، این حجم از طلا حدود ۹.۴ میلیارد دلار (معادل حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان) ارزش دارد. این در حالی است که نشریه «بیزینس اینسایدر» هم چند سال پیش مدعی شده بود ایرانیها یکی از ۱۰ ملت در جهان هستند که بیشترین میزان ذخایرِ خانگیِ طلا را دارند.بر این اساس، مجموع داراییِ «زیر تشکِ» شهروندان ایرانی (تنها در قالب طلا و دلار)، سر به حدود ۵۰ میلیارد دلار میزند که با دلار ۲۷ هزار تومانی، چیزی در حدود «هزار و ۲۵۰ هزار میلیارد تومان» یا حدود «هزار و ۲۵۰ تریلیون» تومان ارزش دارد. اگر بخواهیم جمعبندی کنیم، ظاهرا مقاطعی در تاریخ ایران وجود داشته که ایرانیها، دور از چشم حکومت، پساندازهای سنگینی داشتهاند که میتوان آن را «ذخیره روز مبادا» در نظر گرفت. این شکل از پسانداز در بررسیهایِ مرسومِ اقتصادی وارد محاسبات نمیشود و به همین علت، شاید بتوان سقوط نگرانکننده میزان پسانداز و سرمایهگذاری در ابعاد ملی در اقتصاد ایران را با الگویی بومی بررسی کرد که به نتایج متفاوتی ختم میشود.اما اجازه بدهید یک پرانتز باز کنیم و نگاهی هم به الگوی پسانداز در دیگر کشورها و نتایج آن بیندازیم. ردهبندیهای جهانی نشان میدهند که چینیها بزرگترین پساندازکنندگان سرمایه در جهان هستند و جایگاههای بعدی به آمریکا، ژاپن، بریتانیا و فرانسه تعلق دارد.رتبهبندی بانکهای برتر جهان که توسط موسسه S&P Global در سال ۲۰۱۷ منتشر شده، نشان میدهد از ۱۰۰ بانک برترِ جهان، ۱۸ بانک در چین واقع شدهاند. سهم ایالات متحده آمریکا ۱۲ بانک است.
ژاپن با ۸ بانک و بریتانیا و فرانسه، هر یک با ۶ بانک در رتبههای بعدی قرار دارند. معیار این بررسی هم داراییهای بانکها بوده است.چهار بانک بزرگ جهان، یعنی «بانک صنعتی و تجاری چین»، «بانک سازندگی چین»، «بانک کشاورزی چین» و «بانک چین»، در آن سال در مجموع حدود ۱۲ تریلیون دلار دارایی داشتهاند. (کمابیش حدود ۸ برابرِ تمام فروش نفت ایران از یک قرنِ پیش تاکنون)چین و آمریکا بر روی هم حدود ۳۵ درصد از ثروت جهان را در اختیار دارند و اگر ژاپن را هم به این فهرست اضافه کنیم، حدود ۴۵ درصد از ثروت جهان، تنها میان شهروندان این سه کشور تقسیم خواهد شد.به راحتی میتوان تصور کرد که پسانداز و توانِ سرمایهگذاری، چقدر دست یک کشور را برای اجرای سیاستهایش باز میگذارد: چین دههها است که با خرید «اوراق قرضه دولتی آمریکا» در این کشور سرمایهگذاری کرده و سرنوشت آمریکا را به سرنوشت خود گرده زده است، تا آنجا که آمریکا (بزرگترین بدهکار جهان با حجم بدهی دولتیِ ۲۸ تریلیون دلاری) تنها حدود یک تریلیون دلار به چین بدهکار است. مطبوعات آمریکایی، پیشتر گفته بودند چینیها حقالسکوتی یک تریلیون دلاری به کاخ سفید دادهاند تا سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود را پیش بگیرند.
ظاهرا آنچنان که مدام میگویند و میشنویم، در ایران به اندازه کافی «پول هست». با این همه، وضعیت بیثبات اقتصادیِ ایران، به ویژه در دهه ۱۳۹۰ خورشیدی، موجب شده سرمایههای پنهان مردم هر چه بیشتر و بیشتر از دسترسِ تولید خارج شود.