جلال میرزایی درخصوص اینکه برخی میگویند چرا یکی از مسئولان در این مدت نیامده است عذرخواهی کند چه بسا اگر این اتفاق روزهای اول رخ میداد ما شاهد گستردگی وقایع ۲ماه گذشته در کشور نبودیم، گفت: یکی از ایرادات در شیوه حکمرانی همین است. ما دقت نمیکنیم بعضی از رفتارها و یا به کارگیری بعضی از افراد ناتوان، ضعیف و متظاهر چه تبعاتی ممکن است داشته باشد. شاهد هستیم افرادی با توصیه و سفارش جریانی به کارگرفته میشوند؛ آن هم جریاناتی که صرفا دغدغهشان منافع جریانی است نه دغدغههای مردم و منافع ملی. افرادی را با این رویکرد به کار میگیرند؛ همین افراد را حفظ میکنند و توجهی به بازخوردها ندارند و لذا اگر جایی اشتباهی اتفاق میافتد، به جای بازنگری به سمت توجیه میروند.در جریان فوت مهسا امینی تلاش دوباره برای توجیه حادثه باعث شد که تقریبا مجموعهای از اتفاقات رخ دهد که هزینه زیادی برای کشور داشت. نکته اینجاست فردی در بازداشتگاه پلیس فوت کرده است حال به او استرس و فشاری وارد شده است او جان خودش را از دست داده است، بسیار راحت میتوانستند قبول مسئولیت کنند و آن پلیسی که بدرفتاری کرده بود را به دادگاه تحویل میدادند.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: صرف این که طرف تماس بگیرد و تسلیت بگوید کافی نیست. صرف این که ما کمیتهای را تشکیل دادیم برای اینکه مسئله چه بوده است و به نتیجه برسد این نیست. وقتی رویکردها، رویکرد تصحیح اشتباه و بازنگری و اصلاح نیست و به موازاتش دست به کارهایی مانند توجیه کردن میزنند قطعا همه کارهای مثبت مانند همان پیام و تماس مثبت هم زیر سئوال میرود. ما متاسفانه هنوز در کشورداری یاد نگرفتیم عذرخواهی کنیم. یاد نگرفتهایم که به اشتباهات اذعان کنیم. یاد نگرفتهایم اگر نیرویی مرتکب خطایی شد با او برخورد کنیم. یاد نگرفتهایم به موقع عمل کنیم. یاد نگرفتهایم برای افکار عمومی احترام قائل شویم.وی با بیان اینکه به این حوادثی که در این ۵۰ روز رقم خورد باید توجه کرد، گفت: هزینههای زیادی در کشور به وجود آمد و ریشه این اتفاقات به پیش از این حادثهای که برای خانم مهسا امینی رخ داد بازمیگردد؛ گشت ارشاد در گذشته در ۵ الی ۶ مورد اتفاقاتی را رقم زد که به آنها توجه نکردیم. وقتی خانمی را دستگیر کردند که مانتوی تنش بالا رفت و بدنش معلوم شد، جامعه عکس العمل منفی نشان داد! یا چند مورد مشابه دیگر که اتفاق افتاد و جامعه دچار خشم شد، اما باز آمدند توجیه کردند و باز بر خطایی که واکنش منفی افکار عمومی را به دنبال داشت، اصرار کردند که نتیجهاش اتفاق خانم مهسا امینی شد و این بار جامعه واکنش شدیدتری نشان داد.باید در کشورداری به برخی از امور مانند افکار عمومی و نظرسنجیها اعتقاد داشت و پیگیری کرد. بیاییم درباره برخی چیزها نظرسنجی کنیم اگر افکار عمومی حمایت نمیکند چرا باید ادامه دهیم؟ برای چه کسانی میخواهیم ادامه دهیم وقتی افکار عمومی نمیپسندند؟