در چنین طرحهایی، همه چیز به اعتماد مردم و استقبال آنان بازمیگردد، آیا در این شرایط مردم از این اقدام استقبال میکنند؟ این ابهام به این دلیل وجود دارد که در موارد پیشین، چند مورد اتفاق افتاده که قول یا وعده بانک مرکزی، در زمان اجرا به شکل دیگری تبدیل شده است. بانک مرکزی در اوایل دهه ۹۰ به مردم گفت که در بانکها سپرده گذاری ارزی کنند. در ابتدا قرار بود اصل و بهره این سپرده در زمان سررسید به صورت ارزی به مردم پرداخت شود اما تنها سود سپردهها، بلکه اصل آن نیز به صورت دلاری به مردم بازگردانده نشد. این موضوع در سال ۹۷ برای سکه تکرار شد. زمان چندانی از این اتفاقات نمیگذرد و به نظر نیمرسد اینها از ذهن مردم پاك شده باشد. در حال حاضر هم این وعدهها وجود دارد که اوراق ارزی و سکه بانک مرکزی معاف از مالیات هستند و به صورت دلاری و فیزیکی تسویه میشوند اما باید دید که در زمان تحویل چه اتفاقی میافتد.
مهمترین پرسش علاوه بر اینكه تا چه میزان میتوان به وعدههای بانك مركزی اعتماد داشت این است كه اگر در زمان سررسید، قیمت دلار مثلا به ۵۰ هزار تومان برسد، باز هم بانک مرکزی اوراق را به صورت دلاری تسویه میکند؟ از سوی دیگر، آیا در آینده دولت به خریداران این اوراق نمیگوید که به دلیل درآمد اتفاقی حاصل از این اوراق، باید مالیات دهند؟ اگر علیرغم همه این ابهامات، این اعتماد از سوی مردم وجود داشته باشد و پولهای سرگردان وارد این اوراق شوند، میتواند بر این بازارها اثر مثبت بگذارند و در صورت عدم استقبال، ممکن است مردم احساس کنند که کفگیر بانک مرکزی به ته دیگ خورده وبرای تامین ارز در بازار، به اوراق فروش روی آورده است.