پارلمان اروپا یک قطعنامه ضد ایرانی را به تصویب رساند که خواستار قرار گرفتن نام سپاه پاسداران ایران در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا شده است.این یک قطعنامه برای نهادهای اجرایی اتحادیه اروپا الزامآور نیست. پیشتر سیدنظامالدین موسوی، سخنگوی هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی درباره هرگونه اقدام پارلمان اروپا علیه سپاه هشدار داده بود.از سوی دیگر استفان والت استاد روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد هم در تحلیلی که در نشریه فارین پالیسی منتشر شد، احیای برجام اروپایی را یک «رویا» توصیف کرد و گفت که نتانیاهو به دنبال جنگافروزی است. برخی دیگر از تحلیلگران مطرح بینالمللی نیز در یادداشتهای خود به نگرانیهای مشابهی اشاره کردهاند. به نظر میرسد که اتمسفر بینالملل پیرامون ایران روز به روز در حال تیره و تار شدن است و این موضوع سئوالات جدی را پیشروی کارشناسان قرار داده است.فریدون مجلسی دیپلمات سابق اظهار کرد: جنگافروزی در منطقه برای طرفهای مختلف نقاط مثبت و منفی متعددی در بر دارد، با این همه کشور ما از هر نوع جنگی متحمل خسارت بیشتری خواهد شد، در طول این سالها سرمایهگذاریهای کلانی در حاشیه خلیج فارس انجام گرفته است، این سرمایهها و مخازن نفت و گاز در تیررس تسلیحات نیروی متخاصم قرار خواهد گرفت، همچنین مگاپولیسهایی مانند تجمیع تهران، کرج و شهریار نیز با قطع شریانهای حیاتی مانند آب، برق یا انرژی دچار بحرانهای بسیار جدی میشوند. مساحت و جمعیت ایران نیز هرچند یک مزیت است، اما در جنگ به این معنی است که اهداف بیشتری برای شلیک دشمن وجود دارد، پسندیده است نیروهای افراطی که سیاستهای نامعلوم و چالشبرانگیز را ترویج میکنند، در معادلات خود به این مسائل نیز توجه نمایند.
این کارشناس امور بینالملل در ادامه گفت: هنگامی که شما یک سیاست رادیکال بینالمللی را پیگیری میکنید ممکن است به یک وضعیت متخاصم جنگی نیز منتهی شود، باید تمام جزئیات، ابعاد و مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ژئوپولتیک را در نظر بگیرید. برای مثال در دوره جنگ تحمیلی وضعیت اجتماعی ایران با اکنون بسیار متفاوت بود، در حال حاضر شکافهای اجتماعی بسیار عمیق است و نسل جوان شاهد فسادها، اختلاسها و سوءمدیریتهای بسیاری بوده، اقناع و بسیج ملی این جوانان در یک وضعیت بحرانی چالشبرانگیز خواهد بود. در بحران فعلی طرفهای مختلف درگیر هر کدام خواستههای خود را دارند. به نظر میرسد که خواسته اصلی جمهوری اسلامی که بر دیگر اهداف چربیده است «نابودی اسرائیل» است. کشورهای منطقه، اما خواهان حفظ رفاه کنونی و محافظت از منافع اقتصادی خود هستند. اسرائیل به خوبی میداند که در صورت آتشافروزی او نیز در مقیاس کوچک خود متضرر میشود، زیرا از سمت غزه، جنوب لبنان و حتی سوریه در یک حالت نیمه محاصره قرار دارد. اسرائیل اقتصاد پیشرفتهای دارد و در صورت جنگ باید زیان اقتصادی هنگفتی را متحمل شود.چیزی که اسرائیل از ایران میخواهد، جنگ نیست، بلکه یک ایران «تهدیدگر» است. ایرانی که همواره در سطح بینالملل اسرائیل را تهدید میکند و آرزوی نابودی اسرائیل را تکرار مینماید، این سیاست جمهوری اسلامی ایران باعث شده تا تلآویو بتواند با یک ژست مظلومنمایی، سیاستهای منطقهای خود را به نحوه احسنت به پیش ببرد. تهدیدهای ایران همچنین سوخت لازم را برای گرم کردن روابط اعراب و اسرائیل فراهم کرده است. اظهارات رئیسجمهور کره جنوبی در امارات تنها یک نمونه بود، ما حتی در کشور عراق نیز که برخی آن را یک کشور کاملاً دوست و حتی تحت نفوذ میپنداشتند، شواهد قابل تاملی مشاهده مینماییم. رئیسجمهور عراق از روی آگاهی و پس از مشاهده تیره شدن بیش از پیش روابط بینالمللی ایران در چند مصاحبه پا روی موضوعی حساس برای ایرانیان میگذارد و خلیج فارس را با آن نام خطاب قرار میدهد، این خود نشانهای معنی دار است که باید مورد توجه قرار داد.مجلسی همچنین افزود: عراق ۵ میلیون بشکه نفت میفروشد و دوست دارد که همانند دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از زندگی مرفهای برخوردار باشد، سیاستپیشگان این کشور ابداً دوست ندارند در منازعات سخت بینالمللی در کنار ایران قرار بگیرند. مسئولان کشور ما همچنین باید به این مسئله بیاندیشند که آیا واقعاً در یک موقعیت جنگی میتوانند بر روی روسیه حساب باز کنند، روسیهای که سرزمینهای ایران را اشغال و جدا کرد و همیشه در برهههای حساس تاریخی از پشت به ما خنجر زد؟! این کشور از نظر صنایع نظامی بسیار قوی است و بدون شک میتواند تجهیزات مورد نیازش را تامین کند، اما ترجیح داد با کشاندن پای ایران به جنگ اوکراین برای خودش شریکجرم بتراشد، اینها مسائلی است که نیازمند دقت و توجه کافی هستند. زمینهسازی برای یک عملیات جنگی مقدمات و آثاری دارد که متاسفانه این آثار و نشانهها در حال حاضر تا حدودی مشهود است، از جمله این مقدمات ضروری، آماده کردن افکار عمومی خود آن کشورها است. زیرا افکار عمومی کشورهای غربی کلاً مخالف جنگ هستند، این موضوع را در جنگ ویتنام به وضوع مشاهده کردیم، بنابراین آنها با ترسیم چهرهای سیاه از ایران سعی خواهند کرد این زمینه چینی را انجام دهند. دومین مقدمه، آماده کردن افکار عمومی خود ایرانیان است که در این زمینه نیز اقداماتی در حال انجام است، همچنین زمینهچینیهایی در حوزه روابط بینالملل، تشدید تحریم و مسائلی از این دست لازم است اثراتش را میبینیم.