در روزهای گذشته سلاجقه ریاست سازمان محیط زیست صراحتا اعلام کرد: معاون اول ریاست جمهوری، سازمان محیط زیست و کمیسیون اصل نود مطلقا اعلام کرده اند که هیچ گونه آبگیری در سد چم شیر اتفاق نیفتد، حال به گزارش رسانهها، در سد چم شیر شواهد بیانگر آبگیری این سد بر خلاف دستور سه نهاد حکومتی است. در میان این تکذیب و تاییدهای رسانه ای مبنی بر آبگیری شدن یا نشدن سد چم شیر، آنچه مطرح است این است که چه دستان پرقدرتی لابی پشت پرده این جریان بوده که توانسته با دهن کجی به دستور این سه نهاد حاکمیتی به مقصود خود جامه عمل بپوشاند؟ از سویی دیگر چین به عنوان سرمایه گذار این پروژه قطعا منافعی دارد و فشار آنها هم بی تأثیرنیست ولی اشکال را لزوما نمیتوان به سرمایه گذار گرفت؛ چرا كه تا سرویس دهنده ای نباشد، آنها کاره ای نیستند. در این میان سوال اصلی این است كه چه کسانی و با چه قدرتی در ساز و کارهای وزارت نیرو یا خارج آن که باید نهادهای نظارتی ورود کنند اجازه میدهند این تخطی از دستور واضح معاون اول ریاست جمهوری، ریاست سازمان محیط زیست و ریاست کمیسیون اصل نود صورت بگیرد، که خدای ناکرده در اذهان جامعه مطالبه گر و مردم این طور تداعی شود که مافیایی قوی تر از ساز و کارهای حکومتی میتواند به راحتی همه دستورات را به اصطلاح دور بزنند، تخطی کنند و از تبعات آن نیز هراس نداشته باشند. با همه اینها بد نیست بدانید تراز کف رودخانه خیرآباد در محل سد، ۴۶۰ متر از سطح دریا تعریف شده و قطعا بعد از رسیدن به ۴۸۰ و ۴۹۰ متر، تراز دریچه آب سرریز شده و به رودخانه برمیگردد. به عبارت بهتر، کم کم آب پشت سد جمع میشود! سوال این است چه چیزی جلوی رودخانه قرار داده اند که این تراز و حجم عظیم آب در مخزن جمع بشود؟ حجم مرده دقیقا چه معنایی دارد؟ و این حرف غیرعلمیچه وجهی دارد؟ آیا نمیتوان گفت فرافکنی هدفمند است برای پوشش آبگیری سد؟
در همین رابطه دکتر حیدر زارعی عضو هیات علمیگروه هیدرولوژی و منابع آب دانشگاه شهید چمران اهواز میگوید: بخش عمده سازند گچساران، گچی است که در آب قابل انحلال است و باعث میشود که آب مخزن شور شود. در تخمینهایی که زده شده به نظر نمیتوان خیلی با اطمینان میزان برآورد آن را گفت و به نظر میآید برآورد کمیکردهاند. زارعی یادآور شد: برخی میگویند لایههای نمکی در اعماق هستند و برخی دیگر میگویند روی سطح. البته در هفتههای اخیر شرکت مناطق نفت خیز جنوب شواهدی از لایههای نمکی روی سطح مخزن دیدهاند؛ البته این به نقل از یکی از همکاران است. وی با بیان اینکه منشاء چشمههای شور در مخزن و بعد از آن معلوم نیست، عنوان کرد: به عنوان مثال وقتی یک مخزن ایجاد شود که باعث افزایش شیب هیدرولیکی میشود، ممکن است چشمههای شوری که اکنون دبی کمی دارند بعدا دبی آب آنها بیشتر شود. درست است که حجم آب داریم اما از آن طرف دبی نیز بیشتر میشود و در نتیجه عملا هیچ تفاوتی در کیفیت آب نخواهیم داشت. در این صورت مخزنی زدهایم و آب شورتر میشود؛ آبدهی چشمههای شور بیشتر میشود بنابراین کیفیت آب رودخانه ممکن است حتی از قبل هم بدتر شود.
وی تاکید کرد: هر چند ریسک موجود در سد چمشیر از نظر زمین شناختی و لایههای نمکی به اندازه مشکلات گتوند نیست اما اینکه وضعیت کیفیت آب، لب مرز است و نمیتوانیم دبی را کنترل کنیم، اینکه آورد آب چقدر خواهد بود و لایههای نمکی موجود در آینده میتوانند آثار بدتری بگذارند، مسائل مبهم سد هستند و به نظر میرسد اگر آبگیری نشود و تعیین تکلیف بشود خیلی بهتر است؛ زیرا بعد از آبگیری، دیگر راه برگشتی وجود ندارد؛ مثل گتوند. عضو هیات علمیگروه هیدرولوژی و منابع آب دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به وضعیت سد گتوند گفت: اگر گتوند آبگیری نمیشد تمام میشد و تنها هزینه ساخت میماند اما طبق مطالعات دانشگاه تهران در سال ۹۳، هزینه علاج بخشی گتوند را تا ۱۵ هزار میلیارد در نظر گرفته بودند که آن هم با وضعیت دلار آن موقع بود اما حالا عدد بزرگی است. زارعی تاکید کرد: جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است؛ به خاطر هزینههایی که شده، میخواهند آبگیری کنند تا هزینهها جبران شود و به این فکر نمیشود که این هزینهها در آینده ممکن است چندین برابر شود و محصولات کشاورزی، حاصلخیزی خاک و... را تحت تاثیر قرار دهد.
با همه اینها،طبق اطلاعات دریافتی این حجم آبگیری شده موجب تعجب همه مسئولینی شده که با قاطعیت گفته اند سد آبگیری نخواهد شد؛ نكته دیگر اینكه این حجم آب جمع شده به هیچ وجه از طرق معمول امکان رهاسازی آن وجود ندارد، مگر اینکه از طریق انفجار حرارتی باز شود...این فاجعه و ضایعه فوق العاده به کشور را چه کسی پاسخگوست؟! قطعا اگر تخلفی صورت گرفته که به نظر میرسد تخلف بزرگی صورت گرفته، دستگاههای قضایی و نظارتی باید با جدیت ورود کنند و ابعاد و زوایای پنهان واحتمالا جنجال برانگیز این تراژدی اسفناک را برای همگان روشن سازند. در انتها، نکته تأسف بار این است که رئیس سازمان محیط زیست کهگیلویه را از محوطه سد بیرون انداختند و حاضر نشدند به هشدار وی توجه کنند و بسته بودن دریچه سد جزو مشاهدات قطعی و عینی است و تصاویر دقیقا مؤید بسته بودن دریچه انحرافی سد است...آقایانِ دولت نگذارند بازیهای این مافیا و امثال اینها تکرار شود.