برای بسیاری از مردم هیچ لذتی بالاتر از چشیدن طعم لذیذ غذا نیست؛ ایرانیان بارها این جمله را از زبان دوست و آشنا شنیدهاند و همین گواهی است بر این واقعیت که خوردن برای خانوادههای ایرانی یک تفریح است، تفریحی که حال غول تورم آن را از چنگ آنها در آورده است.این روزها رستورانهای شلوغ، غذاهای رنگارنگ و گارسونهایی که با غذاهای متنوع بین میزها میچرخند کمتر به چشم میخورند؛ گفتوگو با صاحبان رستورانها به گرانی افسارگسیخته مواد اولیه و کاهش چشمگیر مشتریان ختم میشود.
به گزارش تجارت نیوز، بعد از اصلاح نظام یارانهها، قیمت منو غذای فستفودها و رستورانها به دلیل افزایش مواد غذایی به شدت گران شد؛ طوریکه قیمت یک فلافل که تا سال گذشته زیر ۲۰ هزار تومان بود امروز به حدود ۴۰هزار تومان رسیده و فروش اینترنتی آن هم قیمت دو کیلو مرغ شده است. افزایش سرسامآور قیمتها دیگر به خانواده اجازه صرف یک وعده غذایی در رستورانها را نمیدهد چرا که امروزه صرف یک وعده غذا برای یک خانواده چهار نفره در کمترین حالت بیش از نیممیلیون تومان آب میخورد.همین امر منجر به خلوت شدن سر رستورانداران و فستفودیها شد و فروش آنها به گفته مسئولان صنفی به نصف رسید. این در حالی است که در زمان شیوع کرونا این صنف بیشترین آسیب را از این بیماری دید.این اتفاق شیوه جدیدی از فروش را در بین رستورانداران و فست فودیها رواج داد؛ از فروش غذاهای نیم پرسی بگیر تا فروش تکهای پیتزا و برخی دیگر نیز با کاهش وزن و کیفیت غذاها سعی به حفظ مشتریان خود داشتند.
فلافل از گذشته تا امروز
زمانی این ساندویچ آنقدر ارزان بود که خیلیها وقتی به فلافلی میرفتند گویی نان را لای فلافلها میگذارند؛ گاهی برخی مشتریان که به مغازه برای خوردن فلافل میآمدند صحنههای خندهداری را شکل میدادند. چنان با دقت و ظرافت کامل قرصهای فلافل را در نان فانتزی کنار هم میچیدند که جای خالی برای جُم خوردن فلافلهای بیچاره نباشد. آنچنان نان را پر از قرصهای فلافل، خیارشور و گوجه میکردند که بلعیدنش کار مشکل و طاقت فرسایی به نظر میرسید. برخی فستفودها هم با شعار «۴ تا بخر، یکی ببر» در ازای خرید ۴ ساندویچ فلافل یک ساندویچ رایگان به خریدار میدادند تا کیف مشتری حسابی کوک شود و کاملا راضی ساندویچی را ترک کند. سالهای بعد هم در جدیدترین ورژن عرضه فلافل مغازهها برای رقابت بیشتر و جذب مشتری در کنار فروش فلافل به صورت سلف سرویس، بادمجان، سیبزمینی پخته شده، انواع ترشیجات و انواع سالاد(کاهو، کلم، خیارشور، گوجه، ذرت و...) همراه با نان در اختیار مشتری میگذاشتند تا خریدار با توجه به سلیقه و ذائقه خود ساندویچ خود را از انواع این مخلفات پر کند.ارزانی مواد اولیه مانند نان، روغن، نخود، ادویه جات، خیارشور، گوجه فرنگی و کاهو در اوایل دهه ۹۰ موجب شده بود تا یک مغازه فلافلی سود خوبی از فروش خود داشته باشد؛ عرضه و تقاضا تواما در کنار هم به این کسب و کار رونق بخشیده بود.
فعالان بازار چه میگویند؟
به تازگی علیاصغر میرابراهیمی، رئیس اتحادیه دارندگان رستوران از عدم استقبال مردم از غذای رستورانی بعد از شیوع بیماری کرونا خبر داد و گفت: افزایش نرخ غذاهای رستورانی موجب کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی تقاضا شد.بنا به گفته وی، تورم موجود در کشور بر قیمت روغن، برنج، رب گوجه فرنگی، انواع ادویه، زعفران و ... تاثیر گذاشته است؛ رستوران داران نیز مصرفکننده محسوب میشوند و باید مواد اولیه پخت را با قیمت بالا خریداری کنند.اتحادیه بر عملکرد واحدهای صنفی نظارت دارد نرخ غذای رستورانی بعد از محاسبه قیمت مواد اولیه (باتوجه به فاکتور روز)، حقوق کارگری، بیمه، مالیات و ۲۰ درصد سود قانونی و ... به دست میآید.در حال حاضر حتی قیمت یک ساندویچ فلافل در سایتهای فروش آنلاین به ۹۵ هزار تومان نیز رسیده است؛ اما خرید ساندویچ فلافل در فستفودها بین ۳۵ تا ۴۵ هزار تومان بسته به تعداد فلافل و مخلفات آن متغیر است.
تا سال گذشته قیمت اغلب غذاهای خورشتی حدودا زیر ۵۰ هزار تومان بود، اما امروز به بالای ۱۲۰ هزار تومان رسیده که افت کیفیت در اغلب این غذاها کاملا مشهود است. رستورانداران افزایش چندین برابری برنج، روغن، حبوبات، مرغ، نوشیدنی و ... را عامل این اتفاق عنوان میکنند.
بررسیها نشان میدهد که کاهش تقاضا فقط به رستورانها محدود نشده است. در حال حاضر فستفودها، آبمیوهفروشیها، بستنیفروشیها، کافیشاپها و ... نیز وضع مشابهی را تجربه میکنند.برخی از مسئولان صنفی از رواج سفارش «غذاهای نیم پرسی» سخن میگویند و عنوان میکنند که وضعیت اقتصادی صنوف به ویژه رستورانداران و صاحبان سلف سرویس نسبت به اوایل شروع اپیدمی کرونا بهتر شده، اما گرانی مواد غذایی از ابتدای سال جاری به گونهای افزایش داشته که هیچ جای نفسی برای صاحبان مشاغل در این صنف و مراجعه مردم برای خوردن غذای مورد علاقهشان باقی نگذاشته است.
رشد عجیب دهکهای کم برخوردار
دهکهایی که در سال ۱۳۹۱ تنها ۱۶درصد از جمعیت را تشکیل میدادند و در سال ۱۳۹۴ تعداد آنها به ۲۲ درصد جمعیت رسید و اتخاذ سیاستهای نادرست برای دههها، سیاستهایی که در راستای آن نرخ سرمایهگذاری به پایینترین حد رسید، تولید و توزیع محدود شد و رشد اقتصادی درجا زد، درصد نفوذ این دهکها به جامعه را امسال به ۷۰ درصد رساند و ریشه فقر را در زمین تقویت کرد.