بالگرد حامل رئیسجمهور، وزیر خارجه، استاندار و امام جمعه آذربایجانشرقی سقوط کرده و به این ترتیب دوران دولت سیزدهم با شهادت رئیس آن، سید ابراهیم رئیسی نیمه تمام باقی میماند.روزهای اخیر، اما در آستانه سالگرد سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور با نوعی تازه از قدیس سازی از رئیس دولت سیزدهم و البته عملکرد دولتش از سوی کابینه همان دولت مواجه هستیم؛ قدیس سازی که شاید حتی در صورت حضور شخص سیدابراهیم رئیسی احتمالا با انتقادات خود وی نیز روبهرو میشد.این روند البته از همان فردای شهادت رئیسی در سانحه ناگوار سقوط بالگرد و توسط یک جریان سیاسی به طور مبالغه آمیزی آغاز شد و تنها در طول حدود ۱۰روز پس از واقعه بود که به ناگاه کرامات و فضائلی برای او بیان و منتشر میشود که گویی یکی از قدیسان و معصومان در میان ما بوده و حالا که رفته، تازه میفهمیم که چه انسان مقدسی را از دست دادهایم و سخنانی از قبیل این که از او حتی مکروه هم سر نمیزد یا امام علی و امام رضا علیهماالسلام به او پیام دادهاند، نقل خاطراتی با القاء این که او از آینده خبر داشت و این که او همراه امام زمان (عج) رجعت خواهد کرد و این روایت اعتراض بسیاری از دلسوزان را نیز در پی داشت.
ادعاهایی از این دست با واکنشهای جدی مواجه شد، اما در این بین گفتوگوی سخنگوی دولت سیزدهم با خبرگزاری فارس شامل مواردی میشد که راستی آزمایی آنان از منظر اقتصادی به سادگی ممکن است.
چنان چه که با بررسی ساده برخی از ارقام به راحتی میتوان دریافت که هر چند که حتما شخص سید ابراهیم رئیسی دغدغههای جدی درباره معیشت شهروندان داشته، اما کارنامه دولتش چندان جایی برای دفاع ندارد.
چنان چه علی بهادری جهرمی در بخشی از گفتوگوی خود تاکید میکند: «مثلاً در همان سال اول دولت، زمانی که قیمت ماکارونی به دلیل تغییر ارز جهشی پیدا کرد، در جلسهای ایشان با فریاد گفتند: «شما نمیدانید قوت غالب بچههای مناطق حاشیهنشین چیست. ماکارونی، سیبزمینی، نان؛ روی این اقلام باید حساس باشیم.»جهرمی در بخش دیگری از همین مصاحبه نیز میگوید: «در جلسات دولت، ایشان نسبت به قیمت محصولات اساسی بسیار دقیق و نگران بودند. حتی گاهی، اطلاعات از مردم یا ارتباطات مردمی به ایشان منتقل میشد و واقعاً ناراحت میشدند. یک نمونه مشخص را یادم هست؛ گویا قیمت سیبزمینی یا گوجهفرنگی بالا رفته بود. شهید رئیسی وارد جلسهای شدند که وزیر جهاد کشاورزی وقت، آقای ساداتینژاد نیز حضور داشت. با تندی خطاب به وزیر گفتند: «شما میدانید نرخ سیبزمینی چقدر شده؟ شب خوابتان برد؟! مردم مستضعف از کجا تهیه کنند؟ به خدا قسم من شبها خوابم نمیبرد از ناراحتی. این روایت را برای مردم تعریف کردم. بلافاصله یکی از حاضران که در آن مجلس فیلم گرفته بود، تصاویر را منتشر کرد. ما اصلاً گروه رسانهای همراه نداشتیم. بعد از دو- سه روز، فیلم در فضای مجازی منتشر شد. عدهای شروع کردند به تمسخر: «رئیسی شبها خوابش نمیبرد؟ سه ساله نخوابیده؟! شما بخوابید تا بتوانید کشور را اداره کنید!» و با کنایه و طعنه به تخریب شخصیت شهید رئیسی پرداختند.»
شاید برای درک دلایل رفتاری که جهرمی در آن زمان تمسخر مینامند نگاهی به قیمت برخی کالاهای اساسی در ابتدا و انتهای دولت سیزدهم خود پاسخگو باشد. توجه کنید که قیمت ها بر مبنای هر کدام یک کیلو است و نشان میدهد که شهروندان چطور با افزایش چند صد درصدی قیمت ها مواجه شده اند:
رشد قیمت برنج خارجی ۱۲۵ درصد
ابتدای دولت ۲۶ هزار تومان انتهای دولت ۵۹ هزار تومان
رشد قیمت برنج ایرانی ۱۴۸ درصد
ابتدای دولت ۴۳ هزار تومان انتهای دولت ۱۰۷ هزار تومان
رشد قیمت مرغ ۱۹۴ درصد
ابتدای دولت ۲۹ هزار تومان انتهای دولت ۸۷ هزار تومان
رشد قیمت گوشت گوسفند ۲۹۰ درصد
ابتدای دولت ۱۴۱ هزار تومان انتهای دولت ۵۵۲ هزار تومان
رشد قیمت گوشت گوساله ۲۶۹ درصد
ابتدای دولت ۱۴۴ هزار تومان انتهای دولت ۵۳۱ هزار تومان
رشد قیمت شکر ۱۳۱ درصد
ابتدای دولت ۱۶ هزار تومان انتهای دولت ۳۷ هزار تومان
رشد قیمت رب گوجه فرنگی ۷۲ درصد
ابتدای دولت ۸ هزار تومان انتهای دولت ۱۹ هزار تومان
رشد قیمت روغن مایع ۹۰۰ گرمی ۲۷۰ درصد
ابتدای دولت ۱۷ هزار تومان انتهای دولت ۶۳ هزار تومان
رشد قیمت تخم مرغ ۱۷۶ درصد
ابتدای دولت هر شانه ۲۵ هزار تومان انتهای دولت ۶۹ هزار تومان
تنها همین ارقام چند کالای خوراکی و مواد غذایی در دسته کالاهای اساسی به خوبی نشان میدهد که چه هزینه سرسام آوری تنها طی سه سال به خانوادههای ایرانی تحمیل شده و این روند پس از جراحی اقتصادی دولت سیزدهم روندی رو به رشد و ترسناکتر به خود گرفت.در کنار این موارد مصرف لبنیات و پروتئین به شدت در ایران کاهش یافت.چنان چه در سال ۱۴۰۳ دکتر احمد اسماعیلزاده، مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت خبر داده که «بررسیها بیانگر این است که سرانه مصرف لبنیات ایرانیان حدود یک واحد است. میزان سرانه مصرف لبنیات ایرانیها از میزان استاندارد کمتر محسوب میشود. توصیه شده که هر نفر ۲ تا ۳ واحد لبنیات مصرف کند، این در حالی است که سرانه مصرف لبنیات ایرانیها حدود یک واحد یا کمتر است.»این موضوع در مصرف پروتئین نیز دیده میشد. افزایش لجام گسیخته قیمتها در دولت سیزدهم در نهایت منجر به کاهش پایینتر از سرانه جهانی پروتئین و لبنیات برای ایرانیان شد، کاهشی که میتواند در ادامه تبعات جبران ناپذیری، چون کوتاهی قد و خرابی دندانها و پوکی استخوان را برای ایرانیان به همراه داشته باشد. با توجه به همین روند خوب است که باید به مسئولان دولت سیزدهم و اعضای کابینه و وزیران در دولت شهید سیدابراهیم رئیسی گفت که هر از چندی به کارنامه خود و آنچه در سه سال دولتشان رخ داد نگاهی بیاندازند و بیش از آن که منتقدان را مسبب وضعیت بدانند بر نقش خود نظری بیافکنند.