ابراهیم متقی در نشستی تحلیلی با موضوع "مذاکره مجدد با آمریکا، راهگشا یا بن بستی دیگر" اظهار کرد: بقای نظام سیاسی نیازمند درک راهبردی است. ترامپ از جمله زمامدارانی است که بازی را از طریق هیاهو پیگیری میکند. از طرفی رهبری ما اعلام کردند آمریکا به تعهداتش درباره برجام عمل نکرده و وقتی تعهداتی که آمریکا بر اساس ساختار سیاسی اش پذیرفته است را اجرا نمی کند چگونه می توان به آن اعتماد کرد.وی گفت: برای ایجاد اعتماد میان ایران و آمریکا طبعا باید آمریکا نوعی برگشت پذیری از اقداماتش را انجام دهد. کنارگذاشتن بولتون نشانهای از این برگشت پذیری است.در عین حال معتقدم رئیس جمهور ایران نگاهش در نقطه مقابل رهبری در دروازه سیاست خارجی نخواهد بود. شاید نگاه روحانی به مذاکره با آمریکا خوشبینانه است اما او هم واقف است در شرایط موجود مذاکرات با ترامپ که هیچ کدام از تعهداتش را در سطح جهان انجام نمی دهد وجهی ندارد. زمینه انجام مذاکره آن است که تحریم ها برداشته شود و هر نوع مذاکره باید ماهیت دقیق داشته باشد تا منافع ملی کشور با چالش مواجه نشود.وی درباره تاثیر برکناری بولتون در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران گفت: بولتون از سیاست برخورد با ایران حمایت کرده و الگوهای رفتاری اش نشان می دهد بحث اصلی اش در ارتباط با ایران تغییر رژیم ایران است. او نیروی جدی و تاثیرگذاری در کابینه آمریکا نبوده است. بعد از برکناری او پمپئو و منوچین اعلام کردند که سیاست آمریکا همچنان فشار حداکثری است مگر ایران تغییر در سیاستش دهد.وی افزود: اگر آمریکا بخواهد ایران وارد مذاکره شود باید برخی تحریم ها برداشته شود اما من می گویم ایران باید از لیست گروه های تروریستی خارج شود. برخی می گویند ما ایران را از فصل هفتم منشور خارج کردیم اما تا زمانی که ایران در لیست کشورهای حامی گروه های تروریستی است انجام هیچ گونه ابتکاری از سوی آمریکا برای کاهش معنی دار تحریم ها امکان پذیر نیست از این رو دیپلماسی همچنان ادامه دارد و مذاکرات در سطوح کارشناسی و وزرای خارجه هست مثل آنچه در عمان اتفاق افتاد اما این مساله به معنای حل مسائل ایران و آمریکا در هفت - هشت ماه آینده نیست. مذاکره در سطح روسای جمهوری ایران و آمریکا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل بسیار بعید به نظر می رسد.این استاد دانشگاه اظهار کرد: اروپایی ها تمایل به بقای برجام دارند اما واقعیت این است در فضای موجود اروپا بدون موافقت آمریکا تا چه حد می تواند کار عملی انجام دهد آیا میتوانند طرح ۱۵ میلیارد دلار را محق کنند طبعا بدون موافقت آمریکا امکان پذیر نیست. در این میان شرکت های اروپایی نیز چشمشان به آمریکاست، از این رو بعید است اروپا بدون موافقت آمریکا بتواند با ایران به نتایج مشخصی دست پیدا کند.متقی گفت: تفکر اشتباه دولت این بود که اروپا را متمایز از آمریکا می دانست لذا در تصمیم گیری ها بعد از خروج ترامپ از برجام در شرایط وقفه و تعلل و تردید هستند. گام سوم ایران بسیار محدود است. ما می توانستیم تعهداتمان را در پروتکل الحاقی متوقف کنیم و این برای همه تعهداتی که آنها انجام ندادند کافی بود. افزایش سطح و میزان غنی سازی ما را به جایی نمی رساند، آمریکا اقدامات بنیادی برای متزلزل ساختن برجام انجام داد اما اقدامات ایران این ویژگی را ندارد. فشارهای آمریکا در این دوران پر شدت و حداکثری بوده اما اقدامات ایران ، حداقلی بوده است. اگر نتوانیم از سازوکار موازنه تهدید به خوبی استفاده کنیم به نتیجه ای نمی رسیم.
شاید حرکت به سمت مذاکرات امکانپذیر باشد
سفیر پیشین ایران در لبنان گفت: به شرط آنکه تحریمها کنار گذاشته شود شاید حرکت به سمت مذاکرات امکانپذیر باشد.
احمد دستمالچیان، هم در این نشست گفت: اروپایی ها نیازمند آن هستند که برجام حفظ شود چون مسائل امنیتی برای آنها مهم است و این نگرانی برای آنها جدی است از این رو مکرون سعی دارد برجام و ساختار آن را حفظ کند.اما آنچه برای ایران مهم است اینکه تمام تعهدات درون و برون برجام اجرا شوند از جمله بندهایی که مهم است فروش نفت ایران است و دریافت پول و نقل و انتقال مالی. البته هنوز نتایج این مذاکرات مشخص نیست اما مذاکرات وسیعی در حال انجام است که اگر به نتیجه برسد احتمالا ادامه جلسات در نیویورک خواهد بود و پیش بینی شده ملاقات هایی باشد.
این دیپلمات پیشین کشورمان اظهار کرد: برجام یک توافق دو طرفه است و ایران تمام تعهداتش را نجام داده اگر دیگران تعهداتشان را نجام دهند ایران هم باقی می ماند اما اگر این اتفاق نیفتاد ایران هم به طور تدریجی از برجام خارج خواهد شد.ترامپ از دیدار با روحانی صرفا دنبال گرفتن عکس یادگاری است مثل آنچه درباره کره شمالی اتفاق افتاد.
این دیپلمات پیشین کشورمان در رابطه با احتمال هرگونه مذاکره میان ایران و آمریکا گفت: آمریکا به دنبال شناساندن رژیم صهیونیستی در منطقه است و کشورهای مختلف را به عنوان برده خود در این مسیر می خواهند، مثل نگاهی که امروز به عربستان سعودی دارند. آمریکا از مذاکره با ایران هم به دنبال استیلای همین هدف است. اما در مقابل آنها جبهه مقاومت وجود دارد و این دو محور برای تعیین سرنوشت آینده منطقه در جنگ هستند. آمریکا دنبال تقسیم کشورهای منطقه است تا به هر شکل آن را در اختیار بگیرد اما جبهه مقاومت تلاش دارد تا کشورها مستقل از آمریکا و جنایتهای رژیم صهیونیستی باشند.وی ادامه داد: عراق بعد از صدام روز به روز مستقل و توسعه یافته تر می شود و همین مساله درباره سوریه نیز اتفاق افتاد. الان در دوران گذار به سر می بریم و این مستلزم این است تمام کنشگران در این مساله درگیر باشند و خوشبختانه هستند. بهترین زمینهای سوق الجیشی در اختیار محور مقاومت است و بدون در نظر گرفتن این محور و در راس آن ایران هیچ گاه تحولی در منطقه رخ نخواهد داد. در آینده نه چندان دور قدرت های منطقه در برابر واقعیت های ترسیم شده در منطقه سر تسلیم فرود می آورند و قدرت های بزرگ نیز در برابر اراده ایران تسلیم خواهند شد.دستمالچیان خاطرنشان کرد: تنها چیزی که اهمیت دارد مقاوم سازی در داخل ایران است. باید تلاش کرد تا در برابر تحریم ها مقاومت کنیم چون یکی - دو گام تا پیروزی بیشتر باقی نمانده است. تحریم آخرین سلاح دشمن است که به کار گرفته و باید در این راه مقاومت کرد.
بازداشت و زندان سیاستها
رضا صادقیان
طی ماهها و هفتههای اخیر شاهد موج فراگیر بازداشت مدیران و افرادی بودیم که متهم به فساد مالی و برهم زدن نظم اقتصادی در کشور بودند. بازداشت مدیران بانک سرمایه، سازمان خصوصیسازی، بانک مرکزی، شماری از وارد کنندگان تلفن همراه و... در حال حاضر بیشتر از همیشه افکار شهروندان به سوی کارنامه عملی اشخاص و مدیران بازداشتی متمرکز شده است، در صورتی که مبارزه بنیادین با فساد به شخصیتها و چهرههای بانفوذ ختم نشده و نمیشود.
مبارزه با فساد را میتوان به بازداشت و زندانی کردن افراد ختم کرد، در ادامه چنین روندی میتوان از آمدن مدیران پاک دست، سالم و بدون خطا در مسائل مالی خوشحال بود، اما این آمدن و سکان هدایت سازمانها را به دست گرفتن شرط لازم برای گام برداشتن به سوی سیستم کم خطا است ولی کافی نیست. بازداشت کارمندان، واسطهها، مدیران میانی و ارشد یک سازمان پس از انجام تحقیقات در زمینه بروز فساد و ایستادگی در برابر رانتخواری توسط دستگاههای مربوطه انجام شدنی است، اما چنانچه مسئله فقط به بازداشت مدیران ختم گردد و اندیشه و قانونی برای جلوگیری از رانتخواری، شفاف شدن بده و بستانهای دولت، سودجویی از جایگاه مدیریتی و... انجام نشود چه بسا با آمدن افراد دستپاک برای مدتی خبری از کشف فساد مالی به گوشمان نرسد ولی دیری نخواهد پایید که افراد سالم و بدون خطا به دلیل قرار گرفتن در نهاد و سازمانی که رانتخواری در هر اتاق آن وجود دارد برای مرتبهای دیگر شاهد کشف فساد جدید در همان سازمان باشیم!
به عنوان مثال؛ بازداشت، محاکمه و اعدام فاضل خداداد در سال ۱۳۷۴ به واسطه سودجویی وی از سیستم بانکی کشور بود، طی تمام سالهای گذشته بانکها بخشی از متهمان نابسامانی در سیستم اقتصادی کشور بوده و هستند. گزارشهای مربوط به بنگاهداری بانکها، خبرهای مربوط به خرید و فروش املاک توسط واسطهها برای بانکها، خبرهای مربوط به سرمایهگذاریهای کوتاه مدت بانکهای خصولتی در بخش زمین، ملک و آپارتمانسازی لوکس و... هر کدام از رئيسجمهورها نیز به اندازه آشنایی و تواناییاش در برابر این سیستم کاملا غیر شفاف و رانتخوار ایستادگی کردند، ولی در نهایت امر بانکها نقش محافظان وضع موجود را عهدهدار شدند و ذرهای تغییر در بخش سیاستگذاری و اجرا را در راستای شفافیت و دور شدن از فساد اقتصادی نپذیرفتند. حتی آن زمان که با تهدیدهای جدی روبرو بودند از تمام توان خویش سودجویی کردند تا در مقابل تغییرات عقبنشینی نکنند، از همینرو و در همین سیستم رانتخوار روزی شاهد اعدام خداداد، منصور آریا و... هستیم و با وجودی که این سیستم پر اشکال زمینه سودجویی و بهرهبرداری کلان را به افراد میدهد اما پس از آن روال کار بانکها بدون اندکی اصلاحات به فعالیت خود ادامه میدهد.
نمونه وضعیت بغرنج بانکها نشانه روشن هضم شدن افراد در سیستم پر ایراد بانکداری و رانتخواری است، ساختاری که با توجه به اندازهاش ساده و آسان انسانهای خدوم و بیحاشیه را با اشکالات مختلف از راه راست خارج میکند و به جمع فاسدها پیوند میزند.
به نظر میرسد پس از بازداشت و زندانی کردن اشخاصی که در هر جایگاهی دستشان به فساد مالی آلوده شده است، فرصت و زمان را میبایست برای بازخوانی و بررسی سیاستهای نادرست و پرهزینه و گشایندگان رانتخواری متمرکز کرد. تا مادامی که با ابزار قانون امکان مسدود کردن تصمیمسازیهای شخصی و اهدا کنندگان رانت به نزدیکان و دوستان و همراهان سابق وجود نداشته باشد، تضمینی برای پاکسازی سازمانها از رانتخواری و فساد اقتصادی وجود ندارد.
افزایش ۲ برابری مصرف قلیان در زنان
دبیرکل جمعیت مبارزه با دخانیات گفت: افزایش ۲ برابری گرایش زنان و دختران ایرانی که مادران آینده جامعه به شمار ميروند به مصرف قلیان، بسیار نگران کننده است.
محمدرضا مسجدی افزود: متاسفانه این روزها قلیان از ابزار سرگرم کننده خانواده ها به ویژه جوانان شده و گرایش زنان نیز به این ماده دخانی بسیار افزایش یافته است که پسندیده نیست. سن مصرف قلیان در کشور به حدود ۱۳ سال رسیده که در میان دختران به شدت افزایش یافته است. این مسئله، بحرانی و مهم است چراکه منجر به آسیبهاي بسیاری در آینده ميشود.قلیان با طعمهاي مختلف و میوه ای که حاوی ترکیبات روان گردان است، به صورت خانوادگی مصرف ميشود و به راحتی دختران در کنار پدران و همسران این ماده خطرناک و سمی را دود ميکنند. در حالی که این سنت شکنی است و فرهنگ غنی ایرانی را پایمال ميکند.این فوق تخصص بیماریهاي ریه اظهار داشت: دود ناشی از قلیان باعث ميشود که نیکوتین پلاسما، مونوکسید کربن و ضربان قلب سریعا بالا رود و آسیب جدی به سلامتی انسان وارد کند.مسجدی ادامه داد: سرطانهاي ریه، دهان و مثانه از جمله بیماریهاي ناشی از کشیدن قلیان است و اسانسهايي که به تنباکوهای جدید ميزنند، موجب حساسیت و سرفههاي مزمن همراه با خلط ميشود.