این گفتههای یکی از مسافران فرودگاه امام است که خود را برای پروازی که دارد، آماده میکند. حادثهای که برای هواپیمای اوکراینی رخ داد باعث شد که سری به فرودگاههای امام خمینی و مهرآباد بزنیم تا ببینیم حال و هوای مسافران بعد از این اتفاق چیست. عدهای احساس ترس میکنند و حتی میگویند که پروازشان را بعد آن ماجرا به تعویق انداختهاند. عدهای دیگر اما فکر میکنند حادثه هواپیمای اوکراینی اتفاقی نیست که تکرار شود و نیازی به نگرانی نیست. عدهای هم فکر میکنند که تجهیزات فرسوده بیشتر عامل ترس است تا هواپیمای اوکراینی. در این بین یکی از کارمندان فرودگاه امام میگوید مسافری که از پرواز اوکراینی جا مانده بود را چند روز بعد برای پرواز دیگری دیده، مسافر دو بلیط داشته که گویا در راه رسیدن به پرواز اوکراین ماشینش خراب میشود و همین باعث میشود تا از سفر پشیمان شود و تصمیم میگیرد با بلیط دیگری که دارد پرواز کند. ماجرای هواپیمای اوکراینی منجر به متوقف شدن پرواز دو شرکت هواپیمایی لوفت هانزا و اتریشی آفدرین شده بود که سازمان ایمنی هوانوردی اتحادیه اروپا روز سهشنبه ۸ بهمنماه، از لغو هشدار عدم پرواز به آسمان ایران خبر داد اما تا پیش از این بخش زیادی از رانندگان خطی فرودگاه این موضوع را عاملی بر کم شدن مسافر در این روزها عنوان میکردند و تعدادی از آنها میگفتند: بعد از آن اتفاق هر دوازده ساعت یک سرویس به ما میرسد، در صورتی که در گذشته اصلا وضعیت کاری ما به این شکل نبوده است. متن گزارش سایت «انصافنیوز» به همراه گفتو گو با مسافران در فرودگاه و کارمندان فرودگاه را در ادامه بخوانید:
وارد فرودگاه امام میشوم، اینجا بیشتر رهگذران چند چمدان بزرگ را روی زمین میکشند و یا روی چرخ باری گذاشتند و به دنبال خود میکشند، اما بخشهایی از سالن انتظار کامل و یا نیمه کامل خالی مانده، یکی از منتظران میگوید شاید میزان رفت و آمد مسافر در فرودگاه به روز و ساعت هم مربوط شود، الان وسط هفته است و شاید خلوت بودن فضا به آنهم مربوط باشد. کنار پیرزنی مینشینم که همراه پسر جوانی در سالن انتظار ترمینال یک منتظر آمدن نوه جوانش نشسته؛ در مورد حسش نسبت به پرواز، بعد از اتفاقی که برای پرواز اوکراینی افتاد، میپرسم، میگوید: این اتفاق صد درصد بر ترس ما از پرواز تاثیر داشته، ولی نه آن شکلی که از پرواز وحشت کنیم و سوار نشویم. اما پسر جوانی که کنار پیرزن نشسته با خنده حرف مادربزرگش را قطع میکند و از نگرانی خود میگوید.بین صندلیها در سالن فرودگاه امام خمینی قدم میزنم، پسر جوانی در یکی از ردیفها روی صندلی نشسته، جلو میروم تا در مورد حس و حالش نسبت به پرواز سئوال کنم که میگوید: فردای روزی که خبر سقوط هواپیما آمد من سوار هواپیما شدم و سفر کردم، کار من همین است و هفتهای دو سه بار مجبور به سفر هستم، ما حرف دولت را قبول کردیم که موضوع خطای انسانی بوده و دیگر اتفاق نمیافتد، البته چارهای هم جز این نداریم، اما نگاه از بیرون به ما کامل عوض شده و شاید درصد زیادی از مسافرها فعلا به ایران سفر نکنند، چون میبینم که نصف پروازها خالی است در صورتی که قبلا بیشتر پروازها پر بوده. نرخ بلیطها ارزان شده چون هیچکس استفاده نمیکند و با این کار مجبور به جذب مشتری هستند. در بخش دیگر سالن و پشت دیوار شیشهای تعدادی از خانوادهها جمع شدهاند و منتظر ورود عزیزانشان به خاک ایران هستند، خانم میانسالی از انتظار برای آمدن دخترش میگوید و در مورد حس و حالش نسبت به پرواز ادامه میدهد: منتظر دخترم هستم تا به ایران برگردد، چند روز اصرار میکردم تا برگردد اما میگفت میترسم موقع پرواز اتفاقی بیافتد، من ساعتها توضیح دادم که آن یک اتفاق بوده و قرار نیست دوباره تکرار شود. البته اینطور که من فهمیدم خیلی از کشورها پروازهایشان را به ایران متوقف کردند در صورتی که در تلویزیون ایران میگفت پروازها به ایران بیشتر شده، یعنی دروغ پشت دروغ میگویند. پروازهای خروجی و ورودی کشور همه برای ما استرسآور است در صورتی که در کشورهای دیگر اصلا ترسی از هواپیما ندارم، سفرهای طولانی ۱۴ یا ۱۵ ساعته با آرامش را تجربه کردم اما در ایران...
در سالن فرودگاه امام خمینی کمیقدم میزنم، کم و بیش زنان و مردانی را میبینم که گروهی و یا تک نفره در گوشهای نشستهاند و انتظار میکشند، انتظار برگشت عزیزی به ایران و یا پروازی برای خودشان، در طرف دیگر گروهی زن میانسال گرد هم جمع شدند و در حال گپ زدن با هم هستند، جلو میروم، زنان میانسال با ظاهرهای آراسته، سئوالم را در مورد احساسشان به پرواز میپرسم، یکی از آنها با غمی آمیخته از حس عصبانیت میگوید: من نسبت به همه چیز بدبین هستم، در کشورهای دیگر موقع پرواز اصلا اضطراب ندارم، اما اینجا پر از استرس هستیم، من از همه چیز این کشور متنفرم، از اینکه حق خوردن چه چیز را دارم و چه چیزی ممنوع است، از اینکه باید چه چیزی به تن داشته باشم، این را بکن آن را نکن؛ آن کاری که دوست داری را نمیتوانی انجام دهی، من یک آدم ساده و معمولی هستم و ممکن است کار دلخواهم اصلا بد نباشد، دوست ندارم اینجا زندگی کنم اما با این وضع دلار الان مجبورم همینجا بمانم. فضای نسبتا خالی سالن فرودگاه امام خمینی و صحبتهای بعضی از مسافرها، گواه آن است که تعداد مسافرهای هواپیما کمتر از قبل شده، حتی این موضوع را رانندگان خطی فرودگاه هم تایید کردند. جمعی از رانندگان در کنارم جمع میشوند و به نظر میرسد از کم بودن مسافر ناراضی هستند، یکی از رانندهها، مردی با حدود ۴۰ سال سن است و میگوید: مسافرها کم شده، بعضی از پروازها کلا کنسل شده معلوم است که روی تعداد مسافرها تاثیر خواهد داشت.اما راننده دیگر میگوید: به نظرم نمیتوان گفت تعداد مسافرهای ما نصف شده، یعنی کمتر از نصف است، الان ۱۲ ساعت که اینجا باشیم یک سرویس به ما میخورد، من چهار صبح نوبت گرفتم تازه الان سرویس گرفتم تا بروم، در صورتی که قبلا مستقیم روی سکو بودیم، یعنی وقتی از تهران میآمدیم مستقیم برای سوار کردن مسافر روی سکو میآمدیم.بین همه رانندگان که از مشکل نبود مسافر میگویند صدای یکی بلندتر میشود و میگوید: وقتی که اوج کار بود، فقط سه ساعت میخوابیدیم اما الان تا دوازده ساعت هم میتوانیم بخوابیم، از ساعت شش عصر دیروز این دومین سرویس من است. احساس ترس قبل از پرواز در بین مسافرهای این فرودگاه تا حدودی کمتر از فرودگاه امام خمینی است، مثل هر فرودگاهی همه یا در سالن انتظار منتظر پرواز هستند و یا برای عزیزانشان روی یکی از این صندلیها نشستند، اما تعداد همراهان و یا منتظران مسافران از فرودگاه امام خمینی خیلی کمتر است. از لحظه ورود به سالن فرودگاه مکالمه با مردم را شروع میکنم، کنار مردی لاغراندام مینشینم که کیف سامسونتی به دست دارد، در مورد حس ترس قبل از پرواز با توجه به حادثه هواپیمای اکراینی میگوید: مسافر وقتی میخواهد سوار هواپیما شود بالاخره به یک امنیتی نیاز دارد، امنترین وسیله حمل و نقل جهان تا الان هواپیما محسوب میشود. انتظار میرود هواپیما با امنیت خاص مسیر خود را پیش برود. من فکر میکنم مردم نباید چنین تصوری را داشته باشند که این اتفاق همیشه رخ خواهد داد چون آن یک اتفاق بود که میگذرد ولی قبول دارم که تبعات سنگین آن تا مدتها در ذهن مردم میماند، خطای انسانیای بوده که از طرف افراد زمینی اتفاق افتاده و نه خلبان و کادر پرواز، من مسافر دائمی پرواز هستم و اگر بخواهم موضوع را منطقی ببینم این یک اتفاق در ده هزار اتفاقات است.
در این سالن کمی قدم میزنم و به سمت پسر جوانی میروم که در حال مطالعه کتابی است، این جوان از حس وحالش به پرواز میگوید حسم به مملکت تغییر کرده اما به پرواز نه، چون یک اتفاق نادر بود و نگرانیام نسبت به پرواز همان نگرانی قبل است یعنی به قطعات هواپیما، چون میدانیم که تحریم هستیم و قطعات وارد کشور نمیشود.زنی جوان با ظاهری آشفته در حالی که در حال مرتب کردن یک کیف دستی کوچک است، صحبتهای این پسر را طور دیگری ادامه میدهد: نگرانی من به هر جهت بیشتر شده با توجه به اینکه بیشتر تجهیزات هواپیماها فرسوده است باید طوری برنامه ریزی کنند که جان مردم اهمیت بیشتر پیدا کند.
دراگان اسکوچیچ: خوشحالم سرمربی ایران شدم
بزرگترین چالش شغلی من است
گروه ورزشی:
فدراسیون فوتبال فردی را به عنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب کرد که در بین گزینههای مد نظر ضعیفترین و به نوعی بدترین انتخاب بود و طبیعتا باید مسئولیت تبعات آن را هم بپذیرد.
فدراسیون فوتبال پس از بررسی گزینههای مختلف برای سپردن هدایت تیم ملی به وی، در نهایت از بین نفراتی که مد نظرش داشت «دراگان اسکوچیچ» را انتخاب کرد. مرد ۵۱ ساله کروات که کارنامه قوی ندارد و از آخرین جامی که کسب کرده بیش از ۱۰ سال گذشته است!اسکوچیچ سال ۲۰۱۳ وارد فوتبال ایران شد و کارش را با ملوان شروع کرد و بعد به تیمهای خونه به خونه، فولاد و صنعت نفت رفت و با هیچیک از این تیمها نتوانست به قهرمانی و یا موفقیت بزرگی برسد.اسکوچیچ که در زمان فوتبالش هافبک بوده و برای تیمهای ریکا کرواسی و لاس پالماس اسپانیا بازی کرده است، در چند تیم عربی از جمله النصر عربستان و العربی کویت هم سرمربی بوده اما با نتوانست با این تیمها به موفقیت زیادی برسد.وی در کرواسی کاپ این کشور را برده و در اسلووانی هم یک کاپ و یک سوپرکاپ را با قهرمانی به پایان برده تا تنها جامهایی که وی توانسته در دوران فوتبالش کسب کند همین سه جام باشد!اسکوچیچ که نزدیک به هشت سال است در فوتبال ایران حضور دارد تاکنون روی نیمکت هیچیک از تیمهای بزرگ و درجه اول فوتبال کشورمان ننشسته است. او در تیمهایی که حضور داشته یا کارش را به انتها نرسانده و یا به موفقیتی نرسیده است.با این کارنامه ضعیف مشخص نیست مسئولان فدراسیون فوتبال بر چه اساسی وی را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرده اند.
فدراسیون فوتبال که در سالهای اخیر عملکردی ضعیف و پرانتقاد داشته است با این انتخاب کلکسیون ناکامیهایش را تکمیل کرد و بعید به نظر میرسد با کارنامهای که اسکوچیچ دارد بتواند تیم ملی را به مرحله بعدی مقدماتی جام جهانی ببرد.آنچه در مورد اسکوچیچ در بین اهالی فوتبال مطرح است اینکه وی به واسطه فعالیت مدیر برنامهها و یا دلالها بین تیمها جابجا میشود نه براساس شایستگی و تأثیرگذاری فنی. باید دید برای فدراسیون فوتبال هم همین افراد تأثیرگذار بوده اند یا فدراسیون به این تشخیص رسیده که وی از نظر فنی به درد تیم ملی خورده است!اظهار نظر مرتضی محصص عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال لحظاتی پس از انتخاب اسکوچیچ به عنوان سرمربی که تاکید کرده ما فقط مشورت دادیم و انتخاب با هیأت رئیسه بوده است، نشان میدهد برخی اهالی فدراسیون از هم اکنون به دنبال شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت انتخاب اسکوچیچ هستند!
اسکوچیچ نیامده باید خسارت بدهد!
دراگان اسکوچیچ تا همین چهار روز پیش سرمربی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان بود اما بعد از پافشاریهاي زیاد توانست رضایت مسئولان باشگاه صنعت نفت را برای جدایی از این تیم بگیرد. اسکوچیچ یکباره به سمت تیم ملی ایران چرخید و به عنوان سرمربی جدید این تیم انتخاب شد.نکته جالب توجه حضور اسکوچیچ در تیم ملی، غرامتی است که باید به باشگاه صنعت نفت پرداخت کند. در توافقنامه باشگاه صنعت نفت با اسکوچیچ برای جدایی این مربی آمده است که اسکوچیچ در صورتی که به هر تیم دیگری تا پایان این فصل برود، باید مبلغ ۱۴۰ هزار دلار پرداخت کند.قرارداد اسکوچیچ با صنعت نفت برای این فصل ۱۴۰ هزار دلار بود. این مربی نزدیک به ۹۸ هزار دلار از نفت آبادان دریافت کرده بود که با همین مبلغ حاضر شد قراردادش را فسخ کند؛ اما نفتیها که گویا از مذاکرات مربی خود با خبر بودند، صدور توافقنامه را مشروط به این کردند که اسکوچیچ در صورت حضور روی نیمکت تیم دیگری(از جمله تیم ملی فوتبال ایران) تا پایان فصل ۲۰۱۹-۲۰۲۰، باید کل قراردادش (۱۴۰ هزار دلار) را به صنعت نفت به عنوان غرامت بدهد.به این ترتیب در این وضعیت نامناسب اقتصادی، پرداخت این پول که بیش از یک میلیارد تومان ميشود ميتواند بخشی از بار مشکلات مالی صنعت نفت را به دوش بکشد و نفتیها از انتقال مربی خود به تیم ملی خوشحالترین خواهند بود!
سرمربی جدید تیم ملی برای تماشای دیدار تیمهای سایپا و پارس جنوبی به ورزشگاه دستگردی رفت. در چهارچوب هفته نوزدهم لیگ برتر، تیمهای سایپا و پارس جنوبی جم در ورزشگاه دستگردی تهران به مصاف هم رفتند. دراگان اسکوچیچ، سرمربی پیشین صنعتنفت که ۲۴ ساعت پیش بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شد، در اولین روزِ بر عهده گرفتن این سمت به ورزشگاه دستگردی رفت تا این بازی را تماشا کند.این اقدام اسکو نشان میدهد که با وجود نظرهای ضدونقیضی که درباره او و هدایت تیم ملی مطرح میشود، عزم این مربی برای بررسی دقیق دیدارهای لیگ برتر جزم است و میخواهد با دقت عملکرد بازیکنان را زیر نظر بگیرد تا در این مأموریت دشوار، آگاهانه گام بردارد.
خوشحالم سرمربی ایران شدم
سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران در اولین اظهارنظر خود گفت: بحرین و عراق حریفان اصلی ما هستند و امیدوارم بتوانیم از مرحله دوم انتخابی جام جهانی صعود کنیم. اسکوچیچ که پنجمین مربی کُروات تیم ملی ایران است، درباره حضورش در این تیم، گفت: مطمئناً باعث افتخار است که در جمع مربیان بزرگ کروات باشم. کُروات ها در ایران مورد احترام هستند و خوشحالم که این فرصت را پیدا کردم که سرمربی ایران بشوم؛ کشوری که در فوتبال عالی است. وی ادامه داد: در سه تیم از چهار تیمی که در ایران سرمربیگری کردم، بهترین نتایج تاریخشان را به دست آوردم. این در واقع بزرگترین چالش شغلی من است.