با نگاهی به شکل مدیریت مقابله با کرونا در ایران و اغلب کشورهای دنیا شاهد هستیم که به دلیل ناشناحته بودن ویروس کرونا مبنا و اساس تصمیمگیریها، حداقل در روزهای اولیه شیوع این ویروس بر پایه راهحلهای آزمون و خطا بوده است و از همین رو بیشتر کشورها از جمله ایران طیفی از راهحلها را برای غلبه بر کرونا روی میز تصمیمگیری نهادند. بدیهی است که برخی کشورها با سریعتر یافتن راه صحیح مواجهه با شیوع کرونا عملکرد بهتری داشتند و کشورهایی که دیرتر راهحلهای مبتنی بر محدودسازی را اجرایی کردند عملکرد نامناسبتری داشته و دیرتر هم به نتیجه خواهند رسید. بنابراین جامعه جهانی در یک بحران مشترک گرفتار آمده است که مهمترین ویژگی آن ناشناختگی است. همین ناشناخته بودن سبب شده تا نتوان به راهحلهای امتحان پس داده در گذشته تکیه کرد و یا اطمینان داشت انتخاب راهحلی مشخص به نتیجهای مطلوب و اثرگذار منتهی شود.
با این مقدمه باید گفت که نه شرایطی که در آن هستیم بر خلاف ادعای مقامات دولتی «موفقیت بزرگ، بینظیر و چشمگیر» است و نه اوجگیری مجدد شیوع کرونا «سرافکندگی و آبروریزی در جهان» نام دارد. به نظر میآید که چنین نگاهی آن هم از سوی نهاد تخصصی مقابله کرونا علاوه بر آن که منطبق بر واقعیتها نیست، به نوعی نگرانکننده و حتی خطرناک هم خواهد بود.