سقف عرضه بیت کوین، بزرگترین ارز مجازی دنیا تا ۲۱ میلیون سکه است و ۹۰ درصد این مقدار تا حالا استخراج شدهاست. تحلیلگران در حال بررسی شرایط اقتصاد مجازی در صورت توقف انتشار سکههای جدید هستند.بر خلاف سایر شکلهای پول که با اراده بانکهای مرکزی منتشر میشوند، سقف عرضه بیت کوین توسط مخترع آن تا ۲۱ میلیون سکه تعیینشده است. این بدان معناست که تنها ۲۱ میلیون بیت کوین در دنیا موجود خواهد بود. حدود ۱۸.۷ میلیون بیت کوین تا ماه اوت ۲۰۲۱ تولید شده و تنها ۲.۳ میلیون بیت کوین دیگر قابل استخراج است.
محدود بودن عرضه قدیمیترین ارز مجازی دنیا آن را تبدیل به یک کالای محدود کرده و تورم ناشی از عرضه نامحدود این سکه را کنترل میکند. همچنین میتوان تخمین زد آخرین بیت کوین در ۲۱۴۰ استخراج میشود. حالا این سئوال به وجود میآید که آیا شبکه بیت کوین پساز این زمان عملیاتی باقی خواهد ماند؟تحلیلگران عقیده دارند اقتصاد بیت کوین باید تغییر کند تا بتوان شبکه آن را حفظ کرد.برخی پیشبینی میکنند اکوسیستم این ارز مجازی باید مانند هویت آن تغییر شکل پیدا کند. بیت کوین در ابتدا بهعنوان واسطهای برای نقلوانتقالهای روزمره معرفیشده بود ولی بهتدریج جایگاه و محبوبیت خود را بهعنوان یک کالای سرمایهای به دست آورد.برخی تحلیلگران هم میگویند استخراجکنندگان بیت کوین باید یک کارتل تشکیل دهند، مانند آنچه برای کنترل سایر کالاها مانند اوپک بهوجودآمده است.یک احتمال دیگر که تحلیلگران مطرح کردهاند این است که بیت کوین میتواند یک سرمایه ذخیرهای باشد. بهاینترتیب تعداد نقلوانتقالها در شبکه این ارز مجازی کاهش مییابد، چون خردهفروشان و شرکتهای کوچک جای خود را به مؤسسات و نهادهای تجاری بزرگ میدهند. این مؤسسات تجارتهای کمتر ولی گرانقیمتترین انجام خواهند داد.
در نتیجه، زمان تولید آخرین بیت کوین به تعویق میافتد.بالاخره پروتکل این ارز مجازی میتواند تغییر کند تا محدودیت انتشار آن پساز ۲۱ میلیون سکه برداشته شود. ولی دراینصورت ارزش بیت کوینهایی که تا حالا استخراج شده پایین میآید و این چیزی نیست که دارندگان بیت کوین قبول کنند.
این روزها مردم، برنج را «پیمانهای» میخرند
افزایش تقاضا برای خرید برنج شکسته خارجی!
بر اساس گزارش وزارت کار مصرف ماهانه برنج برخی از خانوارهای ایرانی کمتر از نیم کیلو در ماه است، مردم تون خرید برنج ایرانی و خارجی را ندارند و برخی از مشتریان در فروشگاهها دنبال برنج دانه شکسته خارجی هستند. برنجی که درخواست واردات آن به دولت داده شده اما هنوز به نتیجه نرسیده است.
برنج ایرانی در یک ماه گذشته چهار بار گران شده است و حالا به کیلویی بیش از ۵۰ هزار تومان رسیده است! با افزایش قیمت برنج و کاهش قدرت خرید مردم بستهبندیهای برنج ایرانی در فروشگاهها کوچک و کوچکتر شده. مردم قدرت خرید ندارند و برنج روی دست بنکداران مانده است و تقضا برای برنج شكسته ایرانی و خارجی افزایش یافته است.
مشاور انجمن واردکنندگان برنج میگوید: علی رغم پیشنهادهایی که به دولت داده شده اما هنوز با واردات برنج شکسته یا حتی پر محصول خارجی موافقت نشده است. برنج ایرانی و خارجی به حدی گران شده که تقاضا برای خرید برنج شکسته خارجی بالا گرفته است. در یک سال اخیر با افزایش قیمت برنج ایرانی برخی متقاضی برنج نیم دانه ایرانی شدند اما گویا در یک ماه اخیر به دلیل خشکسالی، برنج شکسته ایرانی هم گران شده است.
برنج نیم دانه درجه یک ایرانی در دو سال گذشته با قیمت ۱۱ هزار تومان فروخته میشد اما حالا قیمت آن در فروشگاههای آنلاین به بیش از دو برابر رسیده و بین ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان فروخته میشود.مردم حالا از خرید برنج نیم دانه ایرانی هم صرف نظر کردند و دیگر توان خرید آن را ندارند. به نظر میرسد برنجهای خارجی نیم دامه را میخواهند جایگزین نمونه ایرانی آن کنند.مشاور انجمن واردکنندگان برنج توضیح داد: نامهنگاریهای مختلفی برای واردات برنج پر محصول و نیم دانه شده است اما هنوز برای برنجهای نیم دانه خارجی استانداردی تعریف نشده به همین دلیل واردات آن ممنوع است.علی شفاهی گفت: با افزایش قیمت برنج ایرانی و خارجی این کالا از سبد معیشتی برخی از خانوادهها حذف شده است اما با موافقت دولت و واردات برنجهای پر محصول میتوان این کالا را برای برخی اقشار ضعیف توزیع کرد.او ادامه داد: متاسفانه وقتی اسم از برنج پر محصول میآید عدهای فکر میکنند این برنج بیکیفیت است در حالی که چنین نیست. شکل و ظاهر برنجهای پر محصول شبیه برنجهای مرغوب است و تنها در بو و طعم متفاوت دارد.شفاهی با اشاره به کاربرد برنجهای نیم دانه در کشورهای دیگر گفت: برنجهای نیم دانه در کشورهای دیگر مصرف صنعتی دارد مثلا تبدیل به آرد برنج میشوند اما در ایران به دلیل افزایش نرخ تورم مصرف خانگی پیدا کرده است.علت افزایش تقاضا برای برنج نیم دانه خارجی چیست؟ به گفته مشاور انجمن واردکنندگان برنج، تولید برنج ایرانی به دلیل خشکسالی ۱۸ درصد کاهش پیدا کرده است اما فعالان بازار معتقدند که کاهش تولید برنج بیش از ۲۰ درصد است. از اینرو امسال برنج نیم دانه هم کمیاب شده است. به همین علت تقاضا برای برنج نیم دانه خارجی بیشتر از سالهای قبل شده است.پیش از این هم مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج گفته بود: کاهش مصرف برنج خارجی موجب شده، مصرف برنجهای نیمدانه یا در اصطلاح برنج شکسته یا ضایعات برنج زیاد شود. آمار وزارت صنعت در چهارماهه امسال نشان میدهد برنج ۷۹.۳ گران شده است. در یک ماه اخیر قیمت برنج در هر کیلو یک بار به ۴۱ هزار تومان، بار دیگر به ۴۳ هزار تومان رسید. در اواخر مرداد هم هر کیلو برنج ایرانی به کیلویی ۴۵ هزار تومان رسیده بود. حالا اما در اواسط شهریور ماه قیمت برنج رکورد تازهای زد و به کیلویی ۴۶ هزار تومان رسیده است.
رانتخواران روز به روز پولدارتر میشوند
برنامه پنجساله ششم را در حالی به پایان میرسانیم که فاصله قابل توجهی بین اهداف برنامه ششم و آمارهای رسمیِ وجود دارد. براین اساس در حالیکه متوسط رشد اقتصادی در هر سال ۸درصد پیشبینی شده بود، گزارش منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد که میزان رشد اقتصادی در دهه نود صفر درصد و برای سال ۹۹ تنها یک درصد بوده است. همچنین طبق آنچه در برنامه ششم آمده قرار بود نرخ تورم ۸.۸درصد باشد اما این رقم براساس آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی ۳۶.۴درصد گزارش شده است. به علاوه براساس برنامه ششم توسعه ضریب جینی در سال پایانیِ اجرای برنامه ششم ۳۴ درصد پیشبینی شده بود که آمار ارائه شده نشان میدهد ضریب جینی تا پایان سال نودونه ۰.۴ است.
به گزارش ایلنا، این فاصله قابل تامل بین اهداف یک برنامهی مهم و آنچه به بار نشسته است حاکی از آن است که برنامههای توسعه به هیچ وجه در مسیر تحقق اهداف قرار نمیگیرند. برنامه ششم توسعه البته تنها برنامهای نیست که به این وضع دچار شده است بلکه هیچکدام از برنامههای توسعه آنطور که باید نتوانستهاند به اهداف تعیین شده برسند. وضعیتِ امروز جامعه، نرخ تورم بالا، رشد اقتصادی بسیار پایین، عقبماندگیِ تعداد بیشماری از مناطق چون سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، کرمانشاه و دیگر شهرها، افزایش حاشیهنشینی، بحران آب و انرژی، تحلیل رفتنِ طبقه متوسط و رشد فقر و کشیده شدنِ تعداد زیادی از کارگران به زیر خط فقر نشان میدهد که آنچه تا به حال به عنوان برنامه توسعه ارائه شده است، یک سند راهگشا و عملی نبوده است.
در شرایط تنش امکان اجرای برنامهی توسعه وجود ندارد
چرا برنامههای توسعه در ایران به نتیجه نمیرسد؟یك کارشناس مسائل اقتصادی در این خصوص میگوید: برنامههای توسعه برای کشورهایی مثل ما ضروریست. ببینید کشوری مثل چین هنوز هم برنامه توسعه دارد و اتفاقا براساس برنامه توسعه حرکت میکند؛ اما خب اول اینکه برنامه توسعه چین واقع گرایانه است و بعد برنامههای آنها براساس تلاش و کار پیش میرود. احسان سلطانی افزود: در آنجا وقتی برنامهای تدوین میشود به خوبی اجرا میشود و همه به آن برنامه متعهد هستند. این وضعیت در مورد ما اما برعکس است؛ در اینجا برنامهها به درستی تدوین نمیشوند و آرمانگرایانه هستند. به علاوه، مسئله بسیار مهمی که باید به آن توجه شود این است که سیاست خارجه ما با سیاست اقتصادی ما ناهمخوان است. بیش از ۴۰سال از انقلاب میگذرد اما ما هنوز بسیای از کشورها و حتی بیش از نیمی از کشورهای منطقه با ما در تنش هستند، خب چنین وضعیتی ثبات را از بین میبرد و این مسئله بسیار مهمی است. با چنین سیستمی مطمئن باشید که هیچ برنامهای پیش نمیرود و ما به هیچ کدام از اهدافی که در برنامهها آمده نمیرسیم.
رانتخواران روز به روز پولدارتر میشوند
سلطانی تصریح کرد: اتفاقی که در این نزاعها و در این اوضاع پُرتنش میافتد این است که عدهای فرصتطلب که دسترسی به رانت و قدرت دارند، جیبهای خود را پُر میکنند و در مقابل مردم عادی روز به روز وضعیتشان بدتر میشود بیآنکه امیدی به آینده داشته باشند. وی با اشاره به جنگ اقتصادیای که کشور را درگیر کرده است، گفت: در همین دوره است که به استناد گزارشها، تعداد میلیاردهای ایرانی بیشتر شده و یا میشنویم ۷میلیارد دلار برای خرید خانه در ترکیه از کشور خارج شده است و البته پولهای دیگری که در حال خارج شدن هستند. در واقع ما از طرفی ارز نداریم و از طرفی دیگر ارز از کشور خارج میشود. ببینید وضعیت پیش آمده چقدر با آنچه وعده داده شده فاصله دارد؛ قرار بود جلوی خروج سرمایه گرفته شود اما در حال حاضر خروج سرمایه از کشور به پنج برابر رسیده است.
وی تصریح کرد: در هر صورت بحث این است که در این شرایط تنش اقتصادی به جایی نمیرسیم و برنامهای نمیتوانیم اجرا کنیم. لازمهی اجرای برنامه ثبات اقصادی است اما وقتی در مملکت قیمت سکه و سهام و مسکن و کالاهای اساسی روز به روز افزایش پیدا میکند، چگونه میتوان برنامهریزی کرد؟ اینکه ارزش پول ملی ما مدام کم میشود نشانه بیثباتی اقتصادی است.
سلطانی با اشاره به اینکه ما از یک طرف در تدوین برنامه و از طرفی دیگر در اجرای آن مشکل داریم گفت: دولتهای ما برنامهگرا نیستند، در واقع دولتها بیشتر انفعالی و براساس روزمرگیها تصمیم میگیرند و عمل میکنند. در اینجا منتظر هستند ببینند چه اتفاقی میافتد تا بعد به آن اتفاق واکنش نشان دهند و براساس آن تصمیم بگیرند. ما برنامهریزی برای رسیدن به هدف نداریم بلکه اعمال و تصمیماتِ ما بیشتر معطوف به اتفاقات است. با این وضعیت نمیتوان چشمانداز خوب و امیدوارکنندهای برای برنامه هفتم توسعه دید؛ در واقع تا در وضعیتِ بیثبات قرار داریم، نمیتوانیم به برنامه پنجساله دوم امید ببندیم و احتمالا با اگر همین وضعیت پیش برود این برنامه نیز به سرنوشت برنامههای دیگر دچار خواهد شد.