کد خبر: ۱۲۷۴۰۹

به بهانه سیلی به استاندار در مراسم معارفه

مهرداد خدیر

 سیلی خوردن استاندار جدید آذربایجان‌شرقی (سردار زین‌العابدین خرم) در مراسم معارفه، خبری نیست که با گذر زمان گَردِ  فراموشی بر آن بنشیند. چه، از آن دست خبرهاست که فارغ از هر داوری درباره آن در حافظه تاریخی ثبت شده است.
    اگر یک صاحب‌مقام و منصب و قدرت بر صورت زیردست، سیلی بزند به حساب تندخویی یا خشونت او گذاشته خواهد شد اما اگر عکس آن اتفاق بیفتد و فردی به لحاظ موقعیت اجتماعی یا نظامی یا سیاسی پایین‌تر به صاحب قدرت و شوکتی، سیلی بزند داستان، دیگر می‌شود و این تلقی درمی‌گیرد که یا خرده حساب قبلی داشته یا می‌خواسته در حضور دیگران انتقام بگیرد و تحقیر کند یا مشکل روانی داشته یا آن صاحب‌منصب را مسؤول ظلمی می‌داند که متوجه او شده و راه‌های دیگر احقاق حق را بسته دانسته است.   چندان که وقتی آیت‌الله طالقانی در عهد جوانی در مواجهه با بدرفتاری یک پاسبان با زنی احتمالا، به او سیلی زد چون پاسبان نماینده قدرت مطلقه رضاخان بود سر و صدا کرد و به حساب شجاعت روحانی جوان گذاشته شد که هیمنه حکومت را به هیچ انگاشت اما اگر هم ایشان بعد انقلاب ۵۷ که مرد شماره ۲ به حساب می‌آمد حتی به سرتیپی سیلی می‌زد دون شأن آوازه طالقانی پنداشته می‌شد چندان که وقتی کسی بر چهره سید حسن مدرس سیلی زد، هرگز به حساب شجاعت او گذاشته نشد چون مدرس خود زیر تهدید حکومت بود.   یا اگر تیمور بختیار، به دکتر فاطمی زندانی پس از کودتا در فرمانداری نظامی تهران سیلی می‌زد تنها به حساب قدرت و زورگویی و سبعیت او گذاشته می‌شد چندان که بعدتر در دفتر خود مغز واحدی فداییان اسلام را پریشان کرد اما اگر یکی از کارکنان وزارت خارجه به فاطمی در عهد وزارت سیلی می‌زد به حساب تحقیر وزیر گذاشته می‌شد مشروط به آن که نوکر و مأمور دربار نمی‌بود.  در تاریخ معاصر ایران صدای سیلی‌هایی از این دست پیچیده تازه در روزگاری که خبری از دوربین و ضبط هم نبود چه رسد به دوران ما و اتفاقی که اول آبان ۱۴۰۰ و در مقابل دوربین‌ها افتاد و از میکروفون پخش شد.  
 اگر راست باشد که ضارب، فرزند یک جانباز شهید است نزد ناظران بیرونی اهمیت موضوع به خاطر آن است که در حضور وزیری با درجه عالی نظامی و استانداری از فرماندهان سپاه، چنین اتفاقی افتاده و روایت دیگر هم این است که ضارب به واکسیناسیون همسرش به دست پرسنل مرد معترض بوده اما در این صورت باید استاندار پیشین را می‌نواخت تازه اگر به او ربط داشت.  در سوی مقابل، گفته شده نه حکومت جمهوری اسلامی را با دیگر حکومت‌ها باید قیاس کرد و نه سرداران سپاه را با نظامیان در جاهای دیگر دنیا چندان که فاش شد سردار خرم یک‌چند در سوریه در اسارت داعش بوده و این سیلی در قیاس با رنجی که آنجا متحمل شده ناچیز است و تنها به این دلیل دردآور و تأسف‌بار است که از ناحیه خودی بوده است نه دشمن.  حامیان احمدی‌نژاد نیز ویدیویی منتشر کردند که در آن ادعا می‌شود رییس جمهوری اسبق ایران از امیر قطر خواسته بود واسطه آزادی اسرای ایرانی شود ولو با پرداخت مبلغی قابل توجه و سردار خرم هم در بین آنها بوده است.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1400/8/3 -  شماره 5011
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۲۷۴۰۹

به بهانه سیلی به استاندار در مراسم معارفه

مهرداد خدیر

 سیلی خوردن استاندار جدید آذربایجان‌شرقی (سردار زین‌العابدین خرم) در مراسم معارفه، خبری نیست که با گذر زمان گَردِ  فراموشی بر آن بنشیند. چه، از آن دست خبرهاست که فارغ از هر داوری درباره آن در حافظه تاریخی ثبت شده است.
    اگر یک صاحب‌مقام و منصب و قدرت بر صورت زیردست، سیلی بزند به حساب تندخویی یا خشونت او گذاشته خواهد شد اما اگر عکس آن اتفاق بیفتد و فردی به لحاظ موقعیت اجتماعی یا نظامی یا سیاسی پایین‌تر به صاحب قدرت و شوکتی، سیلی بزند داستان، دیگر می‌شود و این تلقی درمی‌گیرد که یا خرده حساب قبلی داشته یا می‌خواسته در حضور دیگران انتقام بگیرد و تحقیر کند یا مشکل روانی داشته یا آن صاحب‌منصب را مسؤول ظلمی می‌داند که متوجه او شده و راه‌های دیگر احقاق حق را بسته دانسته است.   چندان که وقتی آیت‌الله طالقانی در عهد جوانی در مواجهه با بدرفتاری یک پاسبان با زنی احتمالا، به او سیلی زد چون پاسبان نماینده قدرت مطلقه رضاخان بود سر و صدا کرد و به حساب شجاعت روحانی جوان گذاشته شد که هیمنه حکومت را به هیچ انگاشت اما اگر هم ایشان بعد انقلاب ۵۷ که مرد شماره ۲ به حساب می‌آمد حتی به سرتیپی سیلی می‌زد دون شأن آوازه طالقانی پنداشته می‌شد چندان که وقتی کسی بر چهره سید حسن مدرس سیلی زد، هرگز به حساب شجاعت او گذاشته نشد چون مدرس خود زیر تهدید حکومت بود.   یا اگر تیمور بختیار، به دکتر فاطمی زندانی پس از کودتا در فرمانداری نظامی تهران سیلی می‌زد تنها به حساب قدرت و زورگویی و سبعیت او گذاشته می‌شد چندان که بعدتر در دفتر خود مغز واحدی فداییان اسلام را پریشان کرد اما اگر یکی از کارکنان وزارت خارجه به فاطمی در عهد وزارت سیلی می‌زد به حساب تحقیر وزیر گذاشته می‌شد مشروط به آن که نوکر و مأمور دربار نمی‌بود.  در تاریخ معاصر ایران صدای سیلی‌هایی از این دست پیچیده تازه در روزگاری که خبری از دوربین و ضبط هم نبود چه رسد به دوران ما و اتفاقی که اول آبان ۱۴۰۰ و در مقابل دوربین‌ها افتاد و از میکروفون پخش شد.  
 اگر راست باشد که ضارب، فرزند یک جانباز شهید است نزد ناظران بیرونی اهمیت موضوع به خاطر آن است که در حضور وزیری با درجه عالی نظامی و استانداری از فرماندهان سپاه، چنین اتفاقی افتاده و روایت دیگر هم این است که ضارب به واکسیناسیون همسرش به دست پرسنل مرد معترض بوده اما در این صورت باید استاندار پیشین را می‌نواخت تازه اگر به او ربط داشت.  در سوی مقابل، گفته شده نه حکومت جمهوری اسلامی را با دیگر حکومت‌ها باید قیاس کرد و نه سرداران سپاه را با نظامیان در جاهای دیگر دنیا چندان که فاش شد سردار خرم یک‌چند در سوریه در اسارت داعش بوده و این سیلی در قیاس با رنجی که آنجا متحمل شده ناچیز است و تنها به این دلیل دردآور و تأسف‌بار است که از ناحیه خودی بوده است نه دشمن.  حامیان احمدی‌نژاد نیز ویدیویی منتشر کردند که در آن ادعا می‌شود رییس جمهوری اسبق ایران از امیر قطر خواسته بود واسطه آزادی اسرای ایرانی شود ولو با پرداخت مبلغی قابل توجه و سردار خرم هم در بین آنها بوده است.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد