اعتراضات گسترده بازنشستگان، به همراه حضور در خیابان معلمان برای اعتراض به طرح رتبه بندی و افزایش حقوق آنان و در کنار شرایط بحرانی معیشت و اقتصاد بخشهای بزرگی از جامعه، نارضایتیها از نحوه اعطا یارانهها پس از حذف ارز ترجیحی در کنار آشفتگی بازار ارز و طلا را میتوان بخشی از تنشهای موجود در اقتصاد ایران در دو ماه اخیر دانست. تنشهایی که حتی خبر حذف معاونان اجرایی و اقتصادی رئیسجمهور از ترکیب کمیسیون اقتصادی دولت و یک دست شدن این کمیسیون نیز نتوانست کمکی به بهبود شرایط موجود در آن کند.
گفته میشود قرار بود نمایندگان مجلس از طریق استیضاح پروژه خروج عبدالملکی از کابینه سیزدهم را آغاز کنند اما در نهایت این جابجایی از طریق برکناری توسط شخص رئیسجمهور صورت گرفت. ظاهراً استیضاح وزیر صمت به دلیل گرانیهای بیسابقه و بیبرنامگی دولت در این عرصه و افزایش نرخ دلار و سکه نیز در برنامه مجلس قرار دارد.
لشکر اقتصادی دولت را که حامیانش اصرار داشتند ژنرالهای اقتصادی بنامند در بهترین حالت میتوان فرماندهانی خودخوانده و کمتجربه دانست. فرماندهانی که شاید تجربه لازم را نداشتند، اما هر کدام کوه اعتماد به نفسی بودند که به سختی به دیگری اعتماد میکردند.
این شرایط البته همواره در حالی بوده است که از محمد مخبر تا فرهاد رهبر و حتی محسن رضایی، احسان خاندوزی، میرکاظمی و فاطمی امین، هر کدام در مساله اقتصاد مدعیانی بودند که خود را صاحب تئوری و ایده خاصی میدانستنداما حال در آستانه یکسالگی دولت به نظر میرسد میزاقتصادی دولت تنها به آرامش نیاز ندارد بلکه نیازمند راهکار فوری برای تنشها و گسلهای اقتصادی کشور است.
نامه ۶۱ اقتصاددان در روزهای اخیر که حتی خطاب خود را این بار نه دولت و نظام که شهروندان و مردم ایران قرار داده است یکی از نشانههای آن گسل حالا فعال شده در اقتصاد ایران است.
این اقتصاددانان در نامه خود گفتهاند که معتقدند دولت سیزدهم با ادامه روند موجود، مردم و حاکمیت را در یک رویارویی قرار میدهد.خطری که برای دیدن آن حالا دیگر چندان به چشمان خیلی مسلح به علم اقتصاد نیز نیاز نیست و اعتراضات هر روز مردم نشان از وقوع بحران جدی در تمامی شاخههای اقتصادی کشور دارد.پیش از این کارشناسان بارها نسبت به انتخاب افراد کمتجربه و فاقد دانش و تجربه کافی در کابینه رئیسی هشدار داده بودند.گرانی روزافزون کالاها در کشور گستردهترین مشکلی است که مردم با آن درگیر هستند و قدرت خرید طبقات مختلف همچنان در حال کاهش است.عبدالملکی خود را نظریهپرداز ملی در خصوص اقتصاد مقاومتی معرفی میکند.او در خصوص FATF موضعگیریهای تندی داشته و معتقد است که FATF سودی برای ایران ندارد و موجب میشود ایران شرکای تجاری خود را برای دور زدن تحریم از دست بدهد. همچنین به فاش شدن اطلاعات محرمانه کشور تعبیر میکند.
توهمات خطرناك
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با فرارو با اشاره به اینکه اطلاعی از پشت پرده استعفای عبدالملکی وزیر کار نداریم، اظهار داشت: به اعتقاد بنده بخش عمدهی این موضوع مرتبط با توهماتی بود که ابراز شده بود و عدهای نیز آنها را باور میکردند، شاید آقای رئیسی و همکارانش نیز این مسائل را باور نداشتند، ولی مجبور بودند به برخی از نمادهای توهم راه دهند و عبدالملکی را به عنوان وزیر معرفی کنند.وی افزود: سخنانی نظیر اینکه با یک میلیون تومان میتوان شغل ایجاد کرد، یا اینکه با تزریق چند صد میلیون دلار به بازار، دلار را میتوان تا ۱۵ هزار تومان پایین آورد، یا اینکه اگر کارهایی را انجام دهیم به کشور اول و یا دوم دنیا از لحاظ قدرت اقتصادی تبدیل میشویم، واقعا توهمات عجیب و خطرناکی بود که در ذهن این فرد وجود داشت. اینها اساسا سخنان مسخره و ناشی از توهم بود که زده میشد، ولی، چون در مقام منتقد غیرمسئول این حرفها بیان شده بود، بنابراین به همین دلیل هم وزیر شد و هیچ کاری جز زیان رساندن و اتلاف وقت نیز نتوانست انجام دهد. عبدی گفت: برای فهم دستاورد عبدالملکی کافی است که بگوییم او یکی- دو روز پس از جلوس به صندلی وزارت، رئیس حراست وزارت کار را بی هیچ توجیهی فوری تغییر داد، ولی طولی نکشید که مجبور به عزل مسئول جدید خود شد، چرا؟ مسائل این عزل مسکوت ماند در حالی که ماجرای وزارت عبدالملکی فراتر از این است که فکر میکنیم.