با وجود این موارد، هنوز مسئله اصلی باقی است؛ آیا باید تیل (سوخت) بدهیم تا جنگ نشود یا از موضع سفت و سخت در برابر طالبان پرهیز نکنیم؟ در همین حال رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، سیاستگذاران وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی را به «ترس» از طالبان متهم کرد و همچنین گفت که حقابه ایران از هیرمند به «کشت خشخاش» اختصاص یافته است.حشمتالله فلاحتپیشه در گفتوگو با وبسایت رویداد۲۴ گفت: «مرعوبترین سیاستگذاران سیاست خارجی کشور، در حوزه افغانستان مشغول به کار هستند که عملا نوعی ترس را به سیاست خارجی کشور در قبال افغانستان تحمیل کردند.»این «ترس» از طالبان موجب شده که «کشور ما اقداماتی مانند تحویل سفارت و برخی دیگر از کارهایی را که در شأن ما نبوده، انجام دهند.»تنشها میان جمهوری اسلامی و طالبان بر سر حقابه ایران از رودخانه هیرمند طی هفتههای اخیر افزایش یافته و پس از یک «اخطار» ابراهیم رئیسی، سرپرست سفارت ایران در کابل نیز روز ۲۹ اردیبهشت در این زمینه برای طالبان ضربالاجل یکماهه تعیین کرد.همچنین وزیر خارجه جمهوری اسلامی بار دیگر بر بهرسمیت نشناختن حکومت طالبان در افغانستان تاکید کرد، اما فلاحتپیشه افزود: «مسئولان از آن سوی بام در حال افتادن هستند و میگویند حاکمیت افغانستان را به رسمیت نمیشناسیم، که فقط یک پیام منفی بدون هرگونه دستاورد است.» وی درباره این «پیام منفی» توضیح بیشتری نداد، اما از نوعی سردرگمی از سوی جمهوری اسلامی در قبال طالبان انتقاد کرد.همان کسانی که به طالبان نگاه برادران مجاهد داشتند، اکنون خیلی زود موضع تندی را علیه آنها نشان میدهند که حاکی است که موضع مشخصی را در قبال طالبان ندارند.»رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، روابط تهران و طالبان را به چالشهای بزرگتر بینالمللی ایران مربوط دانست و میگوید: «همه این مسائل منطقهای بیارتباط با مسائل بینالمللی ایران نیست. در طول چند دهه اخیر، چون ایران در عرصه بینالمللی نتوانسته چالشهای خود را عملی کند، در عرصه منطقهای بازیگران خرد و کوچک به تهدید تبدیل شوند.»وی طالبان را تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی دانست و ادامه داد: «ایران اگر تنشهای بینالمللی خود را حل نکند، یک کانون شبهدولتی و شبهنظامی مانند طالبان، به کانون تهدید برای ایران تبدیل میشوند.»بر اساس قرارداد سال ۱۳۵۱، افغانستان سالانه باید ۸۵۰ میلیون متر مکعب از آب رود هیرمند را به ایران بدهد، اما عدم تعهد افغانستان به این قرارداد بهویژه سالهای گذشته به یکی از چالشهای جدی بین دو کشور تبدیل شده است.مقامات طالبان بارها از جمله چند روز پیش، مدعی شدهاند که به دلیل کم بودن مقدار آب در صورت باز شدن سد نیز آب به ایران نخواهد رسید؛ اما فلاحتپیشه در این زمینه بیان داشت: «طی دو سال از روی کار آمدن طالبان، از ۸۵۰ میلیون مترمکعب حقابه ایران، فقط ۴ میلیون مترمکعب آب به ایران آمد که آن هم به دلیل سیلابها بود و نتوانستند جلوی آن را بگیرند، مگرنه اجازه ورود همین اندک آب را هم نمیدادند.»وی همچنین این ادعا را مطرح کرد که طالبان در زمینه حقابه ایران از هیرمند «دست برتر را دارد» و بخش عظیمی از حقابه ایران را کشت خشخاش اختصاص میدهند. درآمدی که طالبان و قاچاقچیان افغان از صادرات مواد مخدر به ایران است، بیش از کل عملکرد عمرانی ایران در یک سال است.» فلاحتپیشه آمارهای دولت رئیسی در زمینه صادرات به افغانستان را نیز زیر سئوال برد و ادامه داد: «کسانی که در آمارهای اقتصادی اعلام میکنند که ایران سالیانه دو تا سه میلیارد صادرات به افغانستان دارد، ولی فقط کمتر از ۱۰۰ میلیون واردات از افغانستان داریم، این محاسبه را صورت نمیدهند که درآمد طالبان و قاچاقچیان عمدتا سودی که میگیرند به راحتی چندین برابر منافعی است که ایران از صادرات به افغانستان میبرد.»
از سوی دیگر یك تحلیلگر روابط بینالملل در خصوص چگونگی حق ایران و افغانستان درباره منابع آبی مشترک این دو کشور و روند دسترسی ایران به حقآبه گفت: «به لحاظ حقوق بین الملل، به طور ویژه آب یک موضوع جهانی و یک میراث مشترک بشری است. یعنی هیچ کشوری نمیتواند مدعی باشد، جنگل، رود و بخش خاصی از منابع طبیعی متعلق به آنها است. مثلا برزیل نمیتواند بگوید آمازون مال من است و میخواهم در آمازون برجسازی کنم و به هیچ کشوری مربوط نیست. یا در همسایگی ما، ترکیه بگوید همه مسیرهای آبی متعلق به من است و تا دلم بخواهد سد میسازم. هیچ کشوری نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد.»
مهدی ذاکریان افزود: «در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران، حرفهایی را به دولتهای مختلف افغانستان میگوید (از پیش از دولت اشرف غنی تا کنون) که خود در برخی موارد زیستمحیطی همانها را رعایت نکرده است، البته تاکید دارم که حرفها و ادعا و درخواست ایران در خصوص حق آبه کاملا درست است، همچنین سخنان انتقادی ایران درباره سدسازی دولتهای افغانستان از زمان غنی تا طالبان صحیح است. اگر کشوری سد میسازد، نباید باعث شود که دیگر کشورها با خشکسالی مواجه شوند.»این استاد دانشگاه با تاکید بر اهمیت مسائل محیط زیستی در کنار حفظ و به اشتراکگذاری منابع آبی بین کشورهای همسایه اظهارکرد: «موضوع حق آبه و حواشی و تبعات زیستمحیطی پیرامون آن که شامل تلاش برای حفظ رودخانهها، تالابها و حیات موجودات در پایین دست است باید رعایت شود. حرف ایران در خصوص حق آبه، قانونی و منطقی است، ولی ایران انتظار رفتار و عملی را از دیگر کشورها دارد که خود نقض میکند.»