اهمیت ارزش پول ملی: پول ملی ارزشی فراتر از قدرت خرید مردم دارد. قضاوت در میزان موفقیت رئیسجمهورها (خصوصا دکتر پزشکیان) را به مخاطبین وا مینهیم. تنها به یک مورد آن اشاره میکنیم. آمارها نشان میدهد در دوران ریاستجمهوری پزشکیان، ارزش ریال ایران حدود ۵۷ درصد کاهش یافته است.
به عنوان مثال، نرخ دلار از ۵۹ هزار تومان در ابتدای دولت به بیش از ۹۲ هزار تومان در ماههای اخیر رسیده است. این کاهش شدید، قدرت خرید مردم را به ویژه در اقشار کم درآمد به شدت تحت تأثیر قرار داده و منجر به افزایش قیمت کالاهای اساسی شده است: اهمیت پول ملی به طور خلاصه میتواند در موارد زیر دانست.
۱. نماد حاکمیت و استقلال اقتصادی: پول ملی نشاندهنده هویت و خوداتکایی یک کشور در نظام مالی جهانی است.
۲. ثبات اقتصادی: ارزش پایدار پول ملی به کنترل تورم، برنامهریزی مالی و جلب اعتماد سرمایهگذاران کمک میکند.
۳. تسهیل مبادلات داخلی و بینالمللی: پول ملی بستری برای تجارت، پرداختها و تعیین نرخ ارز است که بر صادرات و واردات اثر میگذارد.
۴. ابزار سیاست پولی: دولتها با تنظیم عرضه پول و نرخ بهره، رشد اقتصادی، اشتغال و تورم را مدیریت میکنند.
۵. اعتماد عمومی: اعتماد مردم به پول ملی از جایگزینی آن با ارزهای خارجی جلوگیری کرده و از فروپاشی اقتصادی پیشگیری میکند.
۶. مقابله با بحرانها: در شرایط تحریم یا شوکهای اقتصادی، پول ملی به عنوان سپر حفاظتی عمل میکند.
تضعیف پول ملی موجب کاهش قدرت خرید مردم، افزایش قیمت کالاهای وارداتی و بیثباتی اقتصادی میشود.
رئیسجمهور ایران به عنوان رئیس قوه مجریه، در حفظ ارزش پول ملی (ریال) نقش محوری دارد، اما موفقیت در این زمینه به هماهنگی با نهادهای دیگر و عوامل داخلی و خارجی بستگی شدید دارد. مهمترین وظایف و اقدامات احتمالی وی در این حوزه عبارتند از:
۱. سیاستهای کنترل تورم
- همکاری با بانک مرکزی برای تنظیم سیاستهای پولی انقباضی (مانند محدودکردن نقدینگی و جلوگیری از چاپ پول بدون پشتوانه).
- اصلاح ساختار بودجه ریزی دولتی بهمنظور کاهش کسری بودجه که یکی از عوامل اصلی تورم است.
۲. مذاکرات بین المللی و کاهش تحریمها
- استفاده از دیپلماسی برای کاهش فشار تحریمهای خارجی که بر ارزش ریال تأثیر مستقیم دارند (مانند احیای برجام یا تعامل با کشورهای همسایه).
- جذب سرمایهگذاری خارجی و بهبود روابط تجاری برای افزایش ورود ارز به کشور.
۳. حمایت از تولید داخلی و صادرات
- تقویت صنایع داخلی از طریق اعطای تسهیلات، کاهش بوروکراسی و اصلاح قوانین گمرکی.
- توسعه صادرات غیرنفتی (مانند محصولات کشاورزی، صنعتی و خدمات فنی) برای افزایش درآمد ارزی.
۴. مبارزه با فساد اقتصادی
- شفافسازی مالی دولت و تقویت نهادهای نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور.
- مقابله با قاچاق کالا و ارز که به بیثباتی بازار ارز دامن میزند.
۵. هماهنگی با بانک مرکزی
- پشتیبانی از استقلال عملی بانک مرکزی در مدیریت نرخ بهره و ذخایر ارزی.
- جلوگیری از دخالتهای سیاسی در تعیین نرخ ارز و اجازه دادن به شکل گیری نرخ واقعی بر اساس عرضه و تقاضا.
۶. ثبات سیاستهای اقتصادی
- اجتناب از تصمیمات شتابزده و تغییرات مکرر در قوانین مالیاتی، تجاری و ارزی که به بیاعتمادی بازار میانجامد.
- ارائه برنامههای بلندمدت اقتصادی برای ایجاد اطمینان در بین سرمایهگذاران و مردم.
۷. مدیریت انتظارات عمومی
- اطلاعرسانی شفاف درباره چالشهای اقتصادی و مسیر پیشرو به منظور کاهش سفته بازی در بازار ارز.
- جلوگیری از شایعاتی که به نوسانات غیرمنطقی در قیمت دلار دامن میزنند.
محدودیتهای پیشرو
- ساختار قدرت در ایران که اختیارات رئیسجمهور را در حوزههایی مانند روابط خارجی یا سیاستهای کلان اقتصادی محدود میکند.
- تأثیرپذیری اقتصاد ایران از نفت و نوسانات قیمت آن در بازار جهانی.
- تحریمهای بینالمللی که دسترسی به منابع ارزی و سیستم بانکی جهانی را مختل میکنند.
* نتیجهگیری
رئیسجمهور ایران میتواند با تمرکز بر ثبات اقتصاد کلان (macroeconomic)، شفافیت مالی و تعامل سازنده با جهان، به حفظ ارزش پول ملی کمک کند. بااین حال، موفقیت در این مسیر نیازمند هماهنگی بین قوای سهگانه، حمایت نهادهای بالادستی و کاهش تنشهای بینالمللی است. در مجموع، اگرچه دولت پزشکیان برنامههایی نظیر کاهش وابستگی به نفت، جلب مشارکت کارشناسان، و توسعه انرژیهای پاک را در دستور کار دارد، اما در عمل، کاهش شدید ارزش پول ملی، افزایش تورم، و فشار معیشتی بر مردم، نشاندهنده شکاف بین اهداف اعلامی و نتایج واقعی است. به نظر میرسد عوامل داخلی (مانند ناترازی اقتصادی و سوءمدیریت) و خارجی (تحریمها) به طور همزمان بر این بحران تأثیر گذاشتهاند. موفقیت پزشکیان در این حوزه نیازمند اجرای سریعتر اصلاحات ساختاری، شفافیت بیشتر در سیاستگذاری و جلب اعتماد عمومی است.