کلانشهری که روزگاری نفسش با نسیم خنک کارون تازه میشد، این روزها در چنبره خفقانآور دود و ذرات آلاینده گرفتار آمده است. ماههاست که آسمان اهواز به پردهای غبارآلود بدل شده و آمارهای رسمی از معضل جدی آلودگی هوا در خوزستان و شهرهایش حکایت میکنند. معضلی که سایه سنگین آن سلامتی و زندگی مردم را تهدید میکند. در پاییز امسال درد مشترک مردم این استان سوزشی است در قفسه سینه و خاری است در گلو. از کودکِ مبتلا به آسم که در خواب هم به زحمت نفس میکشد، تا پیرمردی که با هر سرفه چهرهاش از درد به کبودی میگراید و زن بارداری که به خاطر شدت آلایندهها ممکن است نوزادی با کموزنی غیرعادی یا رشدی غیرطبیعی به دنیا بیاورد، همگی حکایتِ یکسانی از رنجی ناخواسته را روایت میکنند.
خوزستان روی موج آلودگی هوا
تشریح رنج روزمرهای که آلودگی هوا به خوزستانیها تحمیل میکند، یک آمارِ تنها نیست. پدری که مجبور است کودک خردسالش را نیمهشب با حملههای تنفسی به اورژانس برساند. دانشآموزی که به جای مدرسه، در مطب پزشک نشسته است و فروشندهای که به دلیل سرفههای مکرر قادر به کار نیست، تصاویری واقعی از زندگی مردم در هوای آلوده خوزستان است. تختهای بیمارستان در پی آلودگی هوا مرتب پر میشوند و از آن ۱۵ هزار نفری که در هر موج آلودگی به اورژانس مراجعه میکنند، حدود ۲ هزار نفر حالشان به قدری وخیم است که نیاز به بستری پیدا میکنند. این یعنی در هر بار انتشار آلودگی، ۲ هزار تخت بیمارستانی به شهروندانی اختصاص مییابد که قربانی آلودگی هوا شدهاند. این وضعیت نه تنها بر بیماران تنفسی، که بر تمام کسانی که نیاز به خدمات بیمارستانی دارند تأثیر منفی میگذارد.
هجوم خاموش به اورژانسها
آمارهای مراجعات پزشکی-درمانی در پشت دیوارهای بیمارستانهای شلوغ استان خوزستان نیز تکان دهنده است. مهرداد شریفی، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اهواز در این ارتباط میگوید که با هر موج آلودگی، بین ۱۲ تا ۱۵ هزار نفر به دلیل مشکلات حاد تنفسی به اورژانسها مراجعه میکنند. البته این تنها آمار مراجعهکنندگان است، هزاران نفر دیگر در خانههای خود با این علائم دست و پنجه نرم میکنند. معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز حل این بحران را نیازمند عزم ملی میداند. این درخواست در واقع فریاد مردم خوزستان برای نجات از چرخۀ معیوب بیماری است و هر روز تأخیر در حل این مشکل به معنای رنج بیشتر مردم و افزایش بیماران است.
خوزستان در آتشِ آلایندگی هورالعظیم و صنعت
سرنوشت مردمان این سرزمین به دو شعله بیامان گرفتار شده است. از یک سو، آتش آشکار هورالعظیم همچون زخمی سر باز کرده، در دوردستها میسوزد و دودش را به آسمان میفرستد و از سوی دیگر، آتش پنهان و بیامان صنعت است که از نزدیک، با ذرات آلایندهاش تن و روان مردم را میگدازد. امروز خوزستانیها چارهای ندارند جز اینکه پنجرههای خانههای خود را، که باید روزنی به سوی آسمان و روشنایی باشد، بر روی این هوای مسموم ببندند. غلامرضا گودرزی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز معتقد است که میانگین غلظت این آلاینده در خوزستان، سالانه ۵۰ میکروگرم بر مترمکعب است، این در حالی است که طبق استاندارد سازمان بهداشت جهانی این رقم نباید بیش از ۵ میکروگرم بر مترمکعب باشد. صنایع مختلفی در خوزستان فعالیت دارند که منجر به ایجاد آلودگی میشوند و در سال ۱۴۰۱، ذرات ۲.۵ میکرون در اهواز به ۶۲ میکروگرم بر مترمکعب رسید و ۷۶ درصد روزها معادل حدود ۲۸۰ روز ناسالم بودهاند.
وقتی هوا به جای زندگی، بیماری میآورد
پزشکان هشدار میدهند که قرارگیری مداوم در معرض این سطح از آلودگی میتواند به برونشیت مزمن،کاهش عملکرد ریه، و افزایش خطر ابتلا به سرطان ریه منجر شود. این یعنی حتی زمانی که آلودگی ظاهرا کاهش مییابد، اثرات آن برای همیشه در بدن مردم باقی میماند. امروزه آنچه در خوزستان میبینیم، یک اورژانس بهداشت عمومی چندوجهی است و برای بسیاری از این بیمارانی که دارای مشکلات زمینهای هستند، یک نفس ساده و راحت به آرزویی دستنیافتنی تبدیل شده است. کودکان نیز از قربانیان بیدفاع این وضعیت هستند که بیماریهایی مانند برونشیت و تشدید آسم جسمِ نحیفشان را تهدید میکند. مرکز بهداشت خوزستان از مرگ سالانه هزار تن در اهواز، تنها به جرم نفس کشیدن، خبر میدهد. این تنها یک عدد نیست؛ این هزاران داستان ناتمام، هزاران چشمی است که برای همیشه بسته شده است.