در روزهای اخیر از زوایای گوناگونی به موضوع قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد حکومت عربستان پرداخته شده است. برخی از ارتباط این اتفاق با تغییر روابط کشورها با عربستان گفتهاند، گروهی از نقش سران حکومت سعودی در این پروندهها مطالبی را مطرح کردهاند، برخی ریشه این قبیل اتفاقات را در موضوعی فراتر از یک کشور و یک حکومت دانستهاند و...اما به نظر میآید مهمترین نکته در این اتفاق نقشآفرینی پررنگ رسانهها بوده است. رسانههایی که با حفظ استقلال خود و استفاده از فضای آزاد رسانهای که در غرب در اختیارشان قرار گرفته است توانستند موضوعی که میرفت تا با پنهانکاریهای مرسوم حکومتهای جهان سوم از نظرهای مردم دور شود را به مهمترین خبر روزهای اخیر تبدیل کنند و اصطلاحا با «داغ کردن» این خبر اجازه فراموش شدن آن را ندادند. اغراق نیست اگر این ادعا را مطرح کنیم که آنچه سبب شد سران رژیم سعودی به این قتل اعتراف کرده و گروهی از مقامات امنیتی و اطلاعاتی خود را برکنار کنند همین تمرکز رسانهای بر این موضوع بوده است. شاید بتوان این طور نتیجه گرفت که یکی از درسهایی که میتوان از پرونده خاشقجی گرفت همین وجه رسانهای آن است.رسانهها هنگامی که اولا خود مستقل باشند و در وهله دوم از آزادی نسبی برخوردار باشند میتوانند در برابر بسیاری از مفاسد و فجایع بایستند و در مقابل، هر چه فضای رسانهای در یک کشور بسته و محدود شود به معنای آغوش گشودن برای افزایش مفاسد و اتفاقات ناگوار در حوزه گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... است. با نگاهی به آنچه در دهههای اخیر در کشورمان رخ داده است نیز میتوان به این نتیجه رسید که هرگاه رسانهها در فضایی با آزادی نسبی فعالیت میکردند امکان بروز خطاها و فسادهای اقتصادی و سیاسی کاهش مییافت و هر هنگام که این فضا محدود و پر از سانسور میشود پروندههای فساد و جنایت رو به فزونی میرفت.به عنوان مثال موضوع قتلهای زنجیرهای هنگامی افشا و با آن برخورد شد که رسانهها در دوران اصلاحات در وضعیتی با محدودیتی کمتر فعالیت میکردند یا مفاسد گسترده اقتصادی در سالهای ۸۴ تا ۹۲ به آن دلیل سیر صعودی به خود گرفت که رسانهها تحت شدیدترین فشارها قرار گرفته بودند و کوچکترین صدایی خارج از آنچه جریان قدرت در آن روزها میپسندید با برخوردهای سخت روبرو میشد.
کوتاه سخن آن که به نظر میآید که راه ریشهای برخورد با مفاسد در هر حوزهای پیش و بیش از برخوردهای قهری قضایی و امنیتی اعتماد کردن به توانایی رسانهها و پذیرش این نکته است که فضای باز رسانهای بیشتر از هر اهرمی میتواند فضا را برای مفسدان تنگ و تنگتر کند.