سردار حسین سلامی گفت:ائتلافی از شیاطین عالم در قالبهای کوچک و بزرگ به هم پیوستهاند و ما را تحت حداکثر فشارهای سیاسی، اقتصادی، عملیات روانی، تهاجمات فرهنگی، حصر اقتصادی و حتی فشارهای امنیتی و تهدید و ارعاب نظامی قرار میدهند. وی افزود: همه قدرتهای بزرگ جبهه استکبار بر قلب سیاسی عالم اسلام یعنی ایران متمرکز شدهاند و ما امروز شاهد تمرکز قوای حداکثری دشمن بر پیکره انقلاب و نظام و ملت هستیم و این یک واقعیت است.چنانچه کمی به عقب برگردیم و تاریخ نزدیک را مرور کنیم اتفاق بزرگی در جهان رخ داده است که به احیای مشق مسلمانان منجر شده و اسلام به نقطه سیاسی مرکزیت عالم بازگشته و در حال تکمیل شاکله جهانی قدرت است.به یاد دارید وقتی انقلاب شد این کشور نقطه تمرکز تمام قدرتهای شیطانی عالم بود و همه آنها دست به دست هم داده بودند تا دوباره تاریخ این کشور را تکرار کنند و شما در اینجا صدای انفجار توپها و بمبها را میشنیدید.این نشانه تمرکز قوای عالم بود و هیچکس هم باور نمیکرد که ایران در آن زمان قادر باشد از چنین جنگی پیروز بیرون آید اما این اتفاق با وجود تصورات جهانی رخ داد و همه تاریخی که در این ۴۰ سال برای اسلام و ایران ساخته شد فراتر از قلمرو تصور و باور ما و دیگران بود. فرمانده سپاه گفت:من معتقدم آن چیزی که دشمن را اینگونه به زوال کشاند و قدرت ما را افزایش داد و به ما منزلت داد در سه بخش نهفته است که اولی رهبری است.در آن طرف رهبری قرار دارد که قدرت را بدون داشتن عقل سیاسی درست به کار میگیرد و نظام رهبری که دچار زوال عقل سیاسی است و زمانی که نظامی سیاست را براساس زوال عقل به کار میگیرد غیر از هزینه و دور شدن از هدف به هیچ نقطهای نمیرسد.در این طرف رهبری قدرت را با حکمت و اراده و فهم تلفیق میکند و این چهار عنصر شخصیت رهبر ما را توصیف میکند و چنین رهبری میتواند یک قدرت بزرگ بسازد.در دو سوی این جبهه رهبری وجود دارد اما رهبر یک نظام تریلیونها دلار هزینه میکند و نتیجهای جز سرگردانی راهبردی و توقف و شکست چیزی دریافت نمیکند.
دفاع عماد افروغ از شعار «دیگه تمومه ماجرا»؛
مردم خود را از دو جریان جدا کردهاند
گروه سياسي: یك جامعهشناس و نماینده سابق مجلس در مصاحبهای به موضوع اعتراضات مردم و شعار عبور از اصولگرایی و اصلاحطلبی پرداخت. عماد افروغ از اینکه مردم خود را از دو جریان جدا کردهاند نشان از آگاهی سیاسی میداند.
وی در پاسخ به این پرسش كه با وجود اینکه توجه به رای مردم در نگاه امام بسیار جدی بوده است. اینکه امروز عدهای این مسأله را کمرنگ جلوه میدهند یا تنها خود را بانگ و صدای مردم تلقی میکنند، چگونه تفسیر میکنید؟،گفت: جایگاه مردم نزد امام نشان میدهد که هیچ حکمرانی نمیتواند ارباب باشد. نزد ایشان حاکمان، رعیت و خادم و مردم، ارباب و مخدوم هستند. هر نظام سیاسی باید رافع نیازهای مردم باشد. هر قدر که قدرتسیاسی مستقر بیتوجه به قدرت اجتماعی و مولفههای آن باشد، بدین معناست که رابطه خادم و مخدوم را عوض کرده است. ما در مقاطعی در اقتصاد، فرهنگ و سیاست با این مسأله مواجه بودهایم. متاسفانه برخی سیاستهای ما که محدود به دوره خاصی هم نیست، موجب جدایی قدرت اجتماعی از قدرت سیاسی میشوند و قدرت سیاسی با اینکه وانمود میکند نماینده قدرت اجتماعی است، ولی اینگونه نیست.اگر میخواهید مشارکت سیاسی داشته باشید حتما باید به واقعیت طیفی جامعه توجه کنید. اگر میخواهید مشارکت اقتصادی داشته باشید حتما باید به مردم، ظرفیتها و قابلیتهایشان توجه کنید. باید چند عنصر وجود داشته باشد. عناصری چون آگاهی، انگیزه، مهارت، فرصت و ظرف از مهمترینها هستند. شما با ظرف متمرکز نمیتوانید فرصت را برای مردم فراهم کنید. متاسفانه مجلس ما معرف جامعه نیست. به هر حال آنهایی که خود را منطبق نشان میدهند فرصت مانور بیشتری پیدا میکنند. در حالی که این مجلس مطلوب نیست؛ به خاطر اینکه نمایندگی جامعه را نمیکند و فیلترها نیز فیلترهای خاصی هستند که باید آسیبشناسی شوند.من نمیخواهم مجلس را زیر سؤال ببرم. مجلس جایگاه بلندی دارد و امام نیز گفتند در رأس امور است. اما واقعیت این است که مجلس هیچگاه در راس امور نبوده، به دلیل اینکه قوه مجریه در کشور ما امکانات و فرصت مانور زیادی دارد.امام همواره شعارشان این بود که همه با هم، از این رو، ما در جریان انقلاب تمام تیپها و ظاهرها را میدیدیم اما امروز نظرسنجی ها نشان میدهد که درصد کمی از مردم در دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا ميگنجند. ولی در چارچوب انقلاب میگنجند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش كه چرا بخش وسیعی از مردم دیگر خود را در درون جناح ها نمیبینند؟،گفت: الحمداله که نمیبینند. این نشانه رشد است و نشان میدهد که دیگر فریب نمیخورند.در دی ماه ۹۶ عده ای معدود شعاری مبنی بر اینکه «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» سردادند.من کاری به آن عده ندارم، ولی میگویم احسنت! بله واقعیت دارد. ما باید به قدرت اجتماعی برگردیم. ببینید قدرت اجتماعی ما به قدرت سیاسی خط میدهد. اگر تقابلی میان قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی ایجاد شود این خود زمینهای برای انقلاب است. قدرت اجتماعی باید خط دهد و این قدرت از آن مردم بوده و نمودی سیاسی پیدا کرده است. یعنی قدرت اجتماعی مخدوم و قدرت سیاسی خادم است. وقتی در کشورهایی این جهت عوض میشود و قدرت سیاسی تبدیل به ارباب و مردم به رعیت تبدیل ميشوند، یعنی کمکم باید منتظر حوادثی باشیم.
وی در خصوص اینكه برخی میگویند همین وضعیت وخیم اقتصادی به دلیل ناکارآمدیهاي سیاسی است، با توجه به وضعیت فعلی چرا همین جریان هایی که شما نمیخواهید نامی از آنها بیاورید به همدیگر برچسب میزنند و حتی جریانی که قدرت بیشتری دارد طرف دیگر را محکوم ميکند؟،گفت: البته محکوم میکند ولی همان راه را ميرود. یک رابطه ساختاری قدرت-ثروت وجود دارد. یعنی بیش از آن که ثروت به قدرت منتهی شود، قدرت به ثروت میانجامد. منشاء قدرت نیز در جامعه ما قدرت دولتی است. قدرت دولتی نیز بیشتر به عنوان قوه مجریه تعریف میشود چون زمام اقتصاد نفتی در دست قوه مجریه است. بنابراین رقابت جریانها دعوایی است برای رسیدن به قدرت اجرایی.حتی وضعیت ساختاری ما به گونهای است که فردی هم که نماینده مجلس میشود بیتوجه و بیتنعم از این رابطه قدرت - ثروت نخواهد بود. باید دید ناکارآمدی سیاسی چگونه صورت میگیرد و در چه بستری انجام میشود؟ به دلیل همان قطبیت سیاسی و تقلیل ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به سیاست آن هم با یک تفسیری خاص. امروز اسیر سیاستزدگی شدیم. وقتی سیاست زده شدیم همه چیز سیاسی میشود و زمانی که همه چیز سیاسی شد اصطلاحاً به این مرحله میرسیم که همه چیز سیاسی میشود جز سیاست. اقتصاد، سیاسی ميشود.
ترامپ: هیچ کسی نمیتواند به نمایندگی از آمریکا با ایران حرف بزند
رئیسجمهور ایالات متحده گفت:«ایران دچار مشکل مالی جدی است»، و با اشاره به مذاکرات امانوئل مکرون، همتای فرانسویاش، با ایران گفت:«هیچ کسی نمیتواند به نمایندگی از آمریکا با ایران حرف بزند».
دونالد ترامپ در توئیتی نوشت : ایرانیها «مایوسانه دنبال مذاکره با ایالات متحده هستند، ولی علائم متفاوتی از سوی کسانی که داعیه نمایندگی ما را دارند دریافت میکنند از جمله رئیسجمهوری فرانسه».وی با اشاره مستقیم به امانوئل مکرون که در ماههای اخیر بارها با حسن روحانی، همتای ایرانیاش، تلفنی گفتوگو کرده است، نوشت: «میدانم که نیت امانوئل خیر است، همان طور که دیگران نیز چنین هستند، ولی هیچ کسی نمیتواند به نمایندگی از ایالات متحده حرف بزند مگر خود ایالات متحده».رئیسجمهور آمریکا تصریح کرد: «هیچ کسی به هیچ نحوی چنین اختیاری ندارد که ما را نمایندگی کند».رئیسجمهور فرانسه در ماههای اخیر بارها با همتای ایرانیاش درباره چگونگی حفظ برجام و کاهش تنش در خلیج فارس و تنگه هرمز گفتوگو کرده است.
ماكرون در جریان این تلاشها، یک بار با ترامپ و سه بار با حسن روحانی به صورت تلفنی گفتوگو کرد و دو بار هم مشاوران او به تهران سفر کردند.مهمترین طرحی که فرانسه پیشنهاد کرده به طرح «انجماد در برابر انجماد» مشهور شده که بر اساس آن، ظاهرا لازم نیست آمریکا به برجام باز گردد همچنان که ایران نیز لازم نیست از کاهش تعهداتش دست بکشد، بلکه هر دو کشور برای دورهای کوتاه اقدامات خود را متوقف میکنند.