حمله همهجانبه رسانهای بخشی از جناح تندرو اصولگرایان به رییس سابق قوه قضاییه و انتقادات بی سابقه به عملکرد او بسیاری را حیرتزده کرده است.
از برنامههای صداوسیما تا رسانهها و چهرههای شناخته شده جریان اصولگرا در روزهای اخیر به یک باره آیتاله صادق لاریجانی را هدف انتقادات خود قرار دادند.
تنها کافی است به چند ماه قبل بازگردیم و واکنش همین افرادی که امروز ردای فسادستیزی بر تن کردهاند به اظهارات محمود احمدینژاد، رییسجمهور سابق را علیه رییس وقت قوه قضاییه و همکاران او به خاطر بیاوریم. این استاندارد دوگانه چگونه قابل حل است؟!
اگر آنچه احمدینژاد درباره دستگاه قضایی میگفت «بازی در زمین دشمن» و اظهاراتی کینهجویانه و مغرضانه بود پس چگونه همان حرفها و گاه تندتر از آن را امروز از سوی حامیان سابق رییس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام میشنویم؟! و اگر اظهارات رییسجمهور سابق علیه آملی لاریجانی و قوه قضاییه تحت مدیریت او صحیح بود چرا در آن روزها علیه احمدینژاد موضعگیری میشد و او به همراهی با «دشمنان و ضد انقلاب» متهم بود؟!
از این استاندارد دوگانه که گذر کنیم میتوان به این نکته اشاره کرد که رسانههای جریان رسمی و در رأس آنان صداوسیما این انتقادات و بعضی اقدامات قوه قضاییه علیه مسئولان سابق دستگاه قضایی را نشانگر عزم جدی مدیریت جدید قوه قضاییه در فسادستیزی دانستهاند. این ادعا که در روزهای گذشته به دفعات مطرح شده است نیز با تناقضاتی همراه است که باعث میشود برخی این وقایع را بیشتر از آنکه فسادستیزی بدانند رفتاری مبتنی بر مردمفریبی تصور کنند.
تناقض نخست آن است که رییس جدید قوه قضاییه و دیگر همکاران او که ظاهرا پرچمدار مبارزه با فساد هستند، خود در یک مقطع زمانی طولانی در میان مدیران ارشد دستگاه قضایی بودهاند، چگونه در آن مدت طولانی متوجه این مفاسد نشده بودند؟ و تناقض مهمتر آنکه ادامه فعالیت چهرههای اصلی دوره مدیریت قبلی قوه قضاییه در دستگاه قضایی با ادعاهای مطرح شده چگونه قابل جمع است؟!کوتاه سخن آن که هیچ فرد سالمی از مبارزه با فساد نگران نخواهد شد و برخورد با مفسدان در هر سطحی که باشند همواره از مطالبههای جدی مردم بوده است اما همراه شدن مبارزه با فساد با مردمفریبی و یا رقابتهای سیاسی اصحاب قدرت در کنار فراموش شدن اصلاح ساختار فسادزا و رانتآفرین نگرانیهای جدی را به وجود آورده است.