رییسجمهور روحانی در تازهترین اظهارات خود در خصوص اعتراضات آبانماه۹۸ بر پخش تلویزیونی اعترافات بازداشتشدگان ناآرامیها تاکید داشته و اعلام کرد که «دشمنان» از دو سال پیش برای این حوادث برنامهریزی کرده بودند. آنچه روحانی در خصوص از پیش برنامهریزی شده بودن «اغتشاشات و آشوب» میگوید تکرار همان مطالبی است که پیش و بیش از او مقامات قضایی و امنیتی کشور بارها و در هر حادثه دیگری شبیه اعتراضات اخیر گفته و میگویند.
این همصدایی میان رییس دولتی که شعارش «اعتدال و میانهروی» بودن است با دیگران قابل تأمل است اما مهمتر از این بخش از سخنان رییسجمهور درباره «برنامهریزی دشمنان» برای ایجاد ناآرامی، موضوع حمایت و تاکید او بر پخش اعترافات تلویزیونی متهمان است. روحانی که در آن جمله تبلیغاتی معروف «حقوقدان» بودن خود را در نقطه مقابل راه و روش «سرهنگی» رقبای انتخاباتیاش قرار میداد این بار همان مسیر مورد پسند دیگران را توصیه میکند و بر اعترافگیری از متهمان و پخش تلویزیونی آن تاکید دارد.
به واقع مشخص نیست که علم حقوقی که آقای رییسجمهور فرا گرفته است چگونه علمی است که اعترافات تلویزیونی متهمانی که هنوز دادگاهی برای آنان تشکیل نشده و جرمی علیه آنان به اثبات نرسیده است را تجویز میکند؟! حتی اگر الفبای علم حقوق را هم فراموش کنیم با نگاهی عملگرایانه نیز باید پرسید در شرایطی که هنوز زمان زیادی از افشای وقایع تلخی که در پرونده «ترور دانشمندان هستهای» که «اعترافات تلویزیونی متهمان» در آن پرونده هم نقشی ویژه داشته نمیگذرد چگونه رییس شورایعالی امنیت ملی که از جزییات آن خطای بزرگ در دولت سابق آگاه است اینچنین بی محابا در قامت مدافع پخش اعترافات تلویزیونی ظاهر شده است؟! اعتراضات اخیر مانند هر اعتراض دیگر در هر مکان و زمانی قطعاً از گزند سوءاستفادهها مصون نبوده است و میتوان مداخله قدرتهای خارجی را هم به عنوان یک «احتمال» در خصوص بخشی از ناآرامیها مورد بررسی قرار داد اما تکیه بیش از حد بر این جنبه اثبات نشده از آنچه گذشت و فراموشی تعمدی ریشهها و علل نارضایتی فراگیر موجود در جامعه که تبدیل به خشمی عمومی نیز شده است نه تنها کمکی به بهبود شرایط نخواهد کرد بلکه سبب سرخوردگی بیشتر جامعه خواهد شد.