در جوامع امروزی حضور مردم و افکارعمومی در حوادث و اتفاقات روزانه امری رایج و مهم بحساب میآید و نشانه نشاط اجتماعی است ولی وقتی جامعهای به تحولات شتابان زندگی کمتر علاقهای نشان میدهد و اصلا برایش تغییرات مهم نیست این امر نمیتواند از چشم تیزبین جامعه مغفول بماند.بسیاری از جامعه شناسان براین باورند که عدم توجه یا واکنش مردم به تحولات جامعه میتواند به ناچاری یا وادادگی و یا زیر زمینی شدن مطالبات و بیتفاوتی بیانجامد چرا که در هر صورت ادمیان نسبت به اتفاقات روزمره خود حساس هستند واگر این حساسیت از بین برود بطور حتم نمودار افول بسیای از تحولات اجتماعی میتواند رقم بخورد.با مکرر شدن حوادث و فشارهای اجتماعی فرد به این نتیجه میرسد که او تاثیری برای حل این مسائل ندارد و میزان تلاش او نمیتواند تاثیری در آن داشته باشد. در این شرایط فرد دچار درماندگی میشود و از میزان تلاش خود می کاهد، احساس میکند، نمی تواندتغییری در شرایط ایجاد کند، در این حالت راحت ترین راه حل، کناره گیری از شرایط است و بی اعتنایی به تغییرات محیطی و تلاش نکردن در جهت تغییر شرایط به طور کامل واضح خواهد بود. در طرف دیگر مسئله، درد های مشترک باید باعث همبستگی اجتماعی گردد درصورتیکه ما آن را در کشورمان به صورت معکوس مشاهده مینمائیم و همبستگی اجتماعی رو به سست شدن است، حلقههای اتصال میان اعضای جامعه در حال رنگ باختن هستند یا اصولا شکل نمیگیرند. افزایش قابل توجه برخی ناهنجاریها، بی تفاوتی و نداشتن مسئولیت اجتماعی از جمله نتایج چنین شرایطی است.
کرختی و بی حسی و نداشتن حس مسئولیت در جامعه بسیار خطرناک است و باعث میشود تا هر کس به دنبال منافع شخصی، قومی ،مذهبی، زبانی و ... خود رفته و در مورد دیگران بی اعتنا باشد، تکرار این حوادت باعث واگرایی اجتماعی میشود و در دراز مدت می تواند زمینههای چنددستگی و تفرقه و گسست اجتماعی را بوجود آورد.
در چنین شرایطی، توصیه حکیمانه حضرت علی علیه السلام اینست که مسلمین « مسئولیت اجتماعی » خویش را از خاطر نبرند، مفهومی که به شهروندان تاکید دارد در برابر هر تصمیم و رفتار خود مسئول بوده و اجازه ندارد منفعت شخصی خود را بر منافع جامعه مقدم بدارد این دردهای مشترک، هرگز جداگانه درمان نمیشود و نیازمند وحدت ملی و حس همگانی است.