گیرم که فردوسی مطرود شده بود، گیرم که جهان به کام عنصری و فرخی و عسجدی و فلان و فلان میرفت، گیرم سلطانمحمود قدرش را نشناخت و با او ناسپاسی کرد، گیرم که مظلوم و رنجیده در کنج تنهایی و اندوه و تهیدستی گذشته شد،گیرم که اجازه ندادند پیکرش را در گورستان مسلمانان به خاک بسپارند، سرانجام چه شد؟ هیچ! فردوسی در باغ خود به خاک رفت اما نمرد! مردم نگذاشتند بمیرد،. مردم نگذاشتند نام و یاد شاعر ملّیشان گم و کم شود، اگر فردوسی عمر و مال و جان و جهان خود را فدای نگاهبانی از هویت ملّی ایرانیان و زبان فارسی کرد، ملّت ایران هم از ذکر جمیل فردوسی و شاهنامه مثل آتش مقدّس نگاهبانی کرد، شاهنامه ماند و در متن زندگی ایرانی روزبهروز بالندهتر شد، اکنون نیز فردوسی، نزد مردم، عزیز است و شاهنامه کتاب بزرگ و زندگیساز ایرانیان است، سلطانمحمود اما از هماندم که در باغ پیروزی دفن شد مُرد، از هماندم که مرد مُلکش دوپاره شد، میراثخوارانش به جان هم افتادند، ده سال از مرگش نگذشت که دولتش بر باد خواری رفت، پسرش مسعود شکستخورده و مُلکومالباخته در قلعتی دوردست زجرکش شد، آنهمه قالوقیل و منممنمِ شاه غازی - گشاینده هند و قمعکننده قرمطیان- مثل برف آب شد، مرگ مُهر خاتمت زد بر نامه خودکامهای که هنر و ادب و علم را هم یکسره زیر سیطره خود میخواست و از هنرمندان و دانشمندان توقع داشت که سخن بر مراد قدرت او بگویند نه به مقتضای سلطنت علم و هنر خویش، سلطانمحمود که مدیحهسرایانش او را جاودان میدانستند، اکنون کجاست؟ مُرد مُرد او مُرد، با مرگش هم تمام شد، امروز هیچ تأثیری بر جهان ما ندارد، شده است آینه عبرت، شده است نماد سلطانی که به قول سعدی در گور هم نگران است که مُلکش با دگران است، بیت زیر فشرده تاریخ است، داوری تاریخ است در منازعت میان هنری محبوب که روی به مردم دارد و سیاستی که صرفاً پشت به سرنیزه دارد: «برفت شوکت محمود و در زمانه نماند/ جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی»
شجریان هم مثل فردوسی ماندگار است، اگر فردوسی شاعر ملّی ایران است، شجریان خواننده ملّی ایران است:... نمیرم ازین پس که من زندهام/که تخم «هنر» را پراکندهام.... هر آن کس که دارد هش و رای و دین/ پس از مرگ بر من کند آفرین...\
سرنوشت نامعلوم افزایش قیمت پروازهای داخلی
خداحافظی طبقه متوسط با سفر هوایی!
هفته گذشته بود که اعلام شد قرار است قیمت بلیت پروازهای داخلی از اول آبانماه با دلار آزاد (دلار ۳۰ هزار تومانی) محاسبه شود و دلیل آن نیز مصوبه جدید ستاد ملی مقابله با کرونا است که اعلام کرده ایرلاینها به منظور رعایت پروتکلهای بهداشتی، از اول آبان مجازند تنها ۶۰ درصد ظرفیت هواپیما را برای فروش عرضه کنند.
هرچند کرونا بهانه بود و مصوبه کف قیمت دست هواپیماییها را برای افزایش سرسامآور قیمت بلیط پروازها باز گذاشت.بعد از ابلاغیه سازمان هواپیمایی کشوری مبنی بر رعایت کف قیمت که به افزایش ۲.۵ برابری بلیط هواپیما، از قیمت کف هر دقیقه پرواز از ۳ هزار به ۸ هزار تومان منجر شد، مخالفتهای گستردهای در مجلس، صنعت گردشگری و مردم شکل گرفت که در نهایت منجر به دستور لغو قیمتهای جدید توسط مجلس شد. وزیر راه و شهرسازی گفته است: افزایش قیمت اعلامشده از سوی انجمن شرکتهای هواپیمایی معتبر نیست و قیمتهای جدید که قرار بود از اول آبان اعمال شود، لغو شده است. خبر لغو قیمتهای جدید پروازهای داخلی در حالی ازسوی وزیر راه اعلام شده که دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی هفته پیش از افزایش قیمتها خبر داده و اعلام کرده بود: علاوه بر مصوبه جدید ستاد کرونا، شرکتهای هواپیمایی بهتازگی با مشکل نوسان شدید ارزی و افزایش قیمت ارز مواجه شدهاند و این در حالی است که حدود ۶۰ درصد هزینههای آنها برای تامین قطعات و موتور، ارزی است. موضوع افزایش ۱۵۵ درصدی قیمتها، موجی از واکنش و انتقاد را بین کاربران شبکههای اجتماعی، فعالان صنعت گردشگری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دنبال داشت که همچنان نیز ادامه دارد. نمایندگان مجلس میگویند اگر هم قرار باشد این اتفاق رخ دهد، باید از مجرای مجلس بگذرد. درحالیکه آنها هیچ اطلاعی از این موضوع نداشتهاند و آن را از رسانهها شنیدهاند.غلامرضا شریعتی، عضو کمیسیون عمران مجلس با انتقاد از این تصمیم، آن را غیرمنطقی خوانده و گفته است: افزایش قیمت بلیت پروازهای داخلی هیچ مبنای منطقی ندارد و مجلس به این مسئله ورود خواهد کرد. این موضوع اصلا هنوز به کمیسیون عمران ارجاع نشده است و ما از جراید و خبرگزاریها مطلع شدیم. افزایش قیمت بلیت پروازهای داخلی چون یک موضوع درآمدی است، دولت باید لایحه به مجلس بیاورد و موضوع به کمیسیون برنامه و بودجه برود و از کمیسیون عمران مجلس هم نظرخواهی خواهد شد. اقبال شاکری، دیگر عضو کمیسیون عمران مجلس نیز در واکنش به افزایش ۱۵۵ درصدی قیمت بلیت پروازهای داخلی گفت: این اقدام به هیچ وجه قابلقبول نیست. چون مردم توان پرداخت چنین هزینههایی برای خرید بلیت هواپیما را ندارند.
شرکتهای هواپیمایی، افزایش قیمتها را در حالی کاملا طبیعی و منطقی میدانند که اکنون وضعیت کشور از نظر اقتصادی، از هر زمان دیگری نامساعدتر و نامطلوبتر است و بسیاری از مردم برای تامین اقلام و کالاهای اولیه خود نیز در تنگنای مالی شدیدی قرار دارند. به گفته کارشناسان، افزایش قیمت پروازها زنجیرهای از گرانیها را در پی خواهد داشت و در افزایش قیمت بلیت هواپیما محدود نخواهد ماند.حرمتالله رفیعی، رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی تصمیم سازمان هواپیمایی کشوری را شتابزده و نسنجیده میخواند و میگوید: این کار یک تخلف است و دودش فقط به چشم مردم میرود و قطعا به اختلاف طبقاتی در جامعه دامن خواهد زد. افزایش ۶۰ درصد قیمت پروازهای داخلی به چه دلیل و بر چه مبنایی باید اتفاق بیفتد؟ چه کسی چنین اجازهای میدهد؟ مجلس که مخالف این طرح است. سازمان هواپیمایی کشوری هم که رسما اعلام کرده ما چنین اجازهای ندادهایم. البته گویا از موضع خود عقبنشینی کرده است.
خداحافظی طبقه متوسط و ضعیف با سفر هوایی
رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ادامه میدهد: من اگر بخواهم منافع شخصی خودم و دفاتر هواپیمایی را در نظر بگیرم، طبیعتا از افزایش نرخ پروازها باید خوشحال بشوم. چون دفاتر ما بابت این کار کارمزد میگیرند. ولی ما باید چقدر هر دفعه دست در جیب مردم کنیم؟ آن هم در این شرایط بحرانی که مردم گرفتارند. وقتی شما قیمتها را افزایش میدهید، خیلی از صنوف دیگر هم قیمت محصولات و کالاها و خدمات خود را افزایش خواهند داد و زنجیرهای از گرانیها پیش میآید و دودش به چشم مردم میرود.رفیعی میگوید: الان هتلهای ما میگویند ضریب اشغالشان ۵ تا ۱۰ درصد است. پس اینها هم بیایند قیمتهای خود را ۸۰۰ درصد افزایش بدهند؟ چرا شرکتهای هواپیمایی تابع قانون نیستند و به راحتی دست در جیب مردم میکنند و پول از آن برمیدارند؟ بر چه اساسی قیمتها را تنظیم میکنند؟ از آن طرف آزادسازی نرخ را انجام دادهاند و از این طرف میگویند کف قیمت باید فلان مقدار باشد. حداقل به کف قیمتها دست نزنند. الان یک خانواده متوسط در طول سال میتواند یک سفر مشهد برود. با افزایش ۶۰ درصدی قیمتها دیگر هرگز نمیتواند رنگ هواپیما را ببیند.