بورس همچنان ریزش می کند و سرمایههای مردم را میسوزاند؛ علاوه بر کاهش ارزش سهام، برخی از نمادها ۴۰ و یا حتی ۵۰ روز است که متوقف هستند و این یعنی اولین ومهمترین امتیاز بازار سرمایه که نقدشوندگی آن است، زیر سوال رفته ا ست. ممکن است برخی پولهایی را به بورس آورده و سرمایهگذاری کرده باشند که حالا حالاها هم نیازی به نقد کردنش ندارند و میتوانند یکی دو سال هم منتظر تعادل بازار و چه بسا سودده شدن سهامشان شوند اما در مقابل این افراد، برخی هم زندگیشان را فروختهاند و به امید سود بیشتر از بانک و بازار راهی بازار سرمایه شدهاند و حالا نه تنها سودی دستشان را نگرفته، بلکه پول و سرمایهشان هم بلوکه شده و نمیتوانند دارایی خودشان را حتی با ضرر بفروشند. همین موارد باعث شده تا در چند روز گذشته،سهامداران زیاندیده مقابل سازمان بورس و یا مجلس تجمع کنند، بر علیه رئیس سازمان بورس شعار دهند و خواستار استعفای وزیر امور اقتصادی دولت روحانی شوند. مردم میگویند شما وعده حمایت دادهاید و ما روی حساب حرف شما وارد بورس شدهایم،حالا و در این شرایط هم باید طبق وعده ای که داده بودید از بازار سرمایه حمایت کنید.
در هفته گذشته سهامداران چندین بار با تجمع مقابل سازمان بورس اوراق بهاردار استعفای دژپسند،وزیر اقتصاد را فریاد میزدند، او در حاشیه جلسه هیات دولت درباره این تجمع و اعتراضات سهامداران گفت: نوسان در ذات بازار سرمایه است و این بازار عمدتا بر رفتار سهامداران و عرضهکنندگان وابسته است، لذا کسانی که عرضه میکنند و کسانی که متقاضی هستند نقش مهمی را در این بازار دارند.آنچه از سخنان وزیر محترم برمیآید حاوی چند نکته بسیار مهم است.اینکه ذات بازار سرمایه با ریسک و نوسان است حرفی منطقی است و افرادی که وارد بازاری همچون بورس میشوند باید این ریسک را بپذیرند اما نکته مهم این است که دولت، وزرای اقتصادی و شخص رئیسجمهور تا همین دو سه ماه پیش هر روز در مدح و ثنای بورس میگفتند و مردم را تشویق به ورود می کردند. درست است که ذات بازار سرمایه با ریسک همراه است اما چرا رئیسجمهور برای چنین بازار پرریسکی، به مردم اطمینان خاطر می داد که دولت تمام قد پشت بازار ایستاده است؟ چرا زمانی که کارشناسان اقتصادی می گفتند این رشدهای نجومی و سودها، عجیب است و نمیتواند دوام داشته باشد و مردم را آگاه می کردند که همه زندگیشان را در این بازار قمار نکنند، به حضرات بر میخورد و حتی شخص رئیس دولت یک بار در پاسخ به این موضوع گفت: در برابر بدخواهان بورس، پنبه در گوشتان بگذارید! به جز این مورد که دولت مسلما از لحاظ اخلاقی و اصولی به سهامدارانی که با اطمینان خاطر از حمایت دولت وارد بازار شده و ضرر کردند، مسئول است،نکته دیگر این است که وزیر اقتصاد هم همچون بسیاری از موارد دیگر که در روزهای اخیر، کمبودها و اشکالات را به عملکرد مردم! نسبت میدهند، همانگونه که پیش از این هم کمبود روغن و یا پوشک بچه را گردن مردمی انداختند که به سختی در این روزها با گرانی ها کنار آمدهاند و گفتند تقاضای کاذب مردم،پوشک و روغن را کمیاب کرده است!حالا هم وزیر اقتصاد به جای آنکه به دنبال اصلاح امور باشد، می گوید چون سهامداران میخواهند حتی شده با ضرر بورس را ترک کنند، پس دیگر مسئولیت این موضوع به خود آنها بازمیگردد. چرا که اصرار بر فروش سهام،وضعیت بازار را بدتر می کند.
این موضوع شاید در یک اقتصاد سالم و بی عیب و نقص، کاملا نرمال باشد و مسئولیت سود و زیان به عهده سرمایه گذار، اما در اقتصاد ما که در همین دو سه ماه ریزش بازار، میلیاردها سود نصیب برخی نوسانگیران با رانت اطلاعاتی شده و خود دولت از فروش سهام شرکتها و بانکهای زیان دیده و حتی ورشکسته سود هنگفتی کرده است، میتوان اینگونه مسئولیت دولت را بر دوش مردمی انداخت که ترس از دست دادن سرمایهشان، آنها را واردار به ورود به بورسی کردند؟
چرا سیاستها به گونهای تنظیم شدهاند که همچون بسیاری دیگر از حوزه های اقتصاد، سود را نصیب عدهای میکند و ضرر را برای توده مردم به ارمغان بیاورد؟ چرا آن زمان که برای بورس تبلیغ می کردید به مردم نگفتید نوسان،نفس این بازار است؟