محمدجواد ظریف، افزود: از داخل پیامهای غلط برای آمریکاییها میفرستند. برخی جناحهای سیاسی به خاطر نگرانیهای سیاسی داخلی که به نظر من کاملا بیمورد است، نگران این هستند که این مذاکرات الان شروع شود. من آقای بایدن را بیش از ۳۰ سال است که میشناسم هم از دور کارش را پیگیری کردهام و هم زمانی که سفیر بودم در سازمان ملل متحد، ایشان به عنوان رئیس کمیته سیاست خارجی سنای امریکا بارها به نیویورک آمده و من در محل اقامتگاه سفیر ایران در نیویورک با ایشان دیدار داشتم. در چارچوب اجازههایی که داشتم و هیچکدام این دیدارها محرمانه هم نبوده است. ایشان بالاخره آدم کهنهکاری در سیاست خارجی است و تازهکار نیست. احساس من این است که بهتر از آقایترامپ تحولات بینالمللی را درک میکند و میفهمد که محدودیتهای آمریکا در این شرایط چیست.
در روابط تیره بین ایران و ایالات متحده آمریکا؛
پرونده هستهای فقط بخشی از مشکلات است
گروه سیاسی: در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا آن چه دو حزب اصلی ایالات متحده را در موضوع ایران از هم متمایز میکند، روش مواجهه است که یکی با دیپلماسی قصد دارد بحران را مهار کند و دیگری با قدرت سخت سعی میکند بر سیاستهای تهران پیروز شود. در انتخابات سوم نوامبر دامنه دو قطبی یاد شده، تا افکار عمومی ایرانیان نیز گسترش یافت و دستهای موافق سیاست فشار حداکثریترامپ به امید براندازی و دسته دیگری خسته از فشار تحریم و امیدوار به بایدن که گفت به برجام بازمیگردد بیصبرانه و پرشور جزئیات این انتخابات را دنبال کردند.
فرهاد علوی، پژوهشگر حقوق و اقتصاد میگوید: «مناقشه هستهای ایران فقط بخشی از مشکلات میان دو کشور است. برای همین در زمان باراک اوباما هم که برجام امضاء شد، همچنان بخش بزرگی از تحریمهای یکجانبه آمریکا سر جای خود باقی ماند. همچنین جز استثناءهایی مثل اوباما که از بعضی سیاستهای دولت اسرائیل انتقاد میکرد، غالب روسای جمهور آمریکا از اسرائیل حمایت صد در صدی کردهاند، زیرا این دو کشور دوست نزدیک و متحد یکدیگرند.» سینا عضدی، پژوهشگر ایران در شورای آتلانتیک، ضمن تأیید این که فارغ از جمهوریخواه و دمکرات، برای همه روسای جمهور ایالات متحده منافع اسرائیل از اهمیت ویژه برخوردار است، درجه نفوذ و مقبولیت این کشور در میان نمایندگان کنگره و سنا را بسیار بالا ارزیابی میکند که اوباما هم از این قاعده مستثنی نبود «بلافاصله بعد از امضاء برجام اوباما هواپیماهای اف ۳۵ را به اسرائیل فروخت. بنابراین حمایت از اسرائیل برای بایدن هم سرمایه سیاسی محسوب میشود. در طرف اسرائیلی هم هر چند نخست وزیر بنیامین نتانیاهو مخالف برجام بود، اما مقامات نظامی و اطلاعاتی از جمله وزیر دفاع سابق این کشور و رئیس سابق موساد از توافق برجام حمایت کردند. یکی از نکات مهم برجام که باعث مخالفت شدید دولتهای اسرائیل و عربستان سعودی شد این بود که برای اولین بار مقامات ایران و آمریکا با هم نشستند مذاکره کردند تا یک مشکل اساسی را حل کنند و این قدم برداشتن در مسیر بهبود روابط دو کشور به طور طبیعی متحدان منطقهای آمریکا را نگران میکند. مهمتر این که همان موقع اوباما طی مقالهای در نشریه آتلانتیک نوشت عربستان باید یاد بگیرد که منطقه را با ایران شریک شود، زیرا هیچ کدام نمیتوانند دیگری را حذف کنند.»
«بایدن تحریمهای اقتصادی را برنمیدارد» فرهاد علوی که در مورد تحریمهای مالی و بانکی ایران تحقیق و مطالعه کرده، اظهار نظر بایدن در مورد ادامه و افزایش تحریمهای فلج کننده را ناشی از رفتار تهران میداند که حتی اگر اوباما هم یک دوره دیگر در کاخ سفید مانده بود سیاستهایش نسبت به ایران تغییر میکرد و تندتر میشد «امروز شرایط میان دو کشور با سال ۲۰۱۵ که برجام امضاء شد خیلی متفاوت است. برای همین ممکن است بایدن از شتاب فزاینده تحریمها بکاهد و افراد و شرکتهای جدیدی را به فهرست سیاه اضافه نکند؛ اما بعید به نظر میرسد -بدون مذاکره و دستیابی به توافق جدید- تحریمهایی کهترامپ وضع کرده را بردارد.» علوی ضمن توجه دادن به مواضع ایران و تغییر شرایط دو کشور، بازگشت دولت بایدن به برجام را هم به انجام مذاکراتی جدید منوط میداند که مثل بازگشت به پیمان زیست محیطی پاریس ساده نیست و حتی جنس چنین مذاکراتی را با گذشته متفاوت میداند. در حالی که عضدی باور دارد بایدن همان طور که اعلام کرده قصد دارد به برجام بازگردد و البته با برنامهای متفاوت از سیاست خارجی اوباما «آقای بایدن پیشتر گفته بود برجام را به عنوان چارچوبی قرار دهید تا بر پایه ساختار آن در مورد مسائل دیگر هم مذاکره شود.» فرهاد علوی با رد تفاوت دو گانه تندرو و کندرو در ایران میگوید: «دستکم برای دولت آمریکا این دو گانهسازیها دیگر اعتباری ندارد و اگر هم میان جناحهای داخلی ایران اختلافاتی وجود داشته باشد، آمریکاییها خود را درگیر آن نخواهند کرد. واقعیت این است که جمهوری اسلامی اگر میخواهد از حجم مشکلات اقتصادی خود بکاهد، راهی ندارد جز این که انعطاف نشان دهد تا اصطکاک سیاستهایش با منافع آمریکا کم شود و دو کشور بتوانند در مسیر صلح با یکدیگر قدم بردارند. در حال حاضر توپ در زمین ایران است و میزان نرمش ایران و وسعت محتوای مذاکرات احتمالی عامل موثر و تعیین کننده خواهد بود. در غیر این صورت طرفین به نتیجه مثبت نخواهند رسید، چنان که فرجام برجام مثبت نبود. در جریان مذاکرات برجام اوباما قصد داشت اصطکاک را کم کند، به طوری که تا پایان دوره ریاست جمهوریاش غالب مشکلات ایران و آمریکا حل و فصل شود. طرف ایرانی هم میخواست روابط دو کشور به شرایط پیش از سال ۲۰۰۵ میلادی بازگردد، زمانی که ایران و آمریکا با یکدیگر رابطه نداشتند، اما همزمان و به طور موازی با دیگر کشورها روابط مشترک داشتند، به عنوان نمونه هر دو کشور با آلمان تجارت میکردند. لازمه رسیدن به این نقطه انجام مذاکرات گسترده و رسیدن به توافق جامعی است که همه مشکلات میان دو کشور از جمله نقض حقوق بشر و حمایت جمهوری اسلامی از گروههای شبه نظامی در منطقه -که آمریکا آنها راتروریستی میداند- را هم در برگیرد تا دستکم تحریمهای مدرن ایران که از تحریم ثانویه نفتی در زمان بیل کلینتون شروع شد، قابل برداشته شدن باشد. نکته آزاردهنده تحریمها برای ایران که بارها به آن اعتراض کرده، ویژگی ثانویهاش است که نه تنها اشخاص حقیقی و موسسات حقوقی ایران و آمریکا، بلکه همه طرفهای معامله با ایران در کشورهای دیگر را نیز در بر میگیرد. امروز تحریمهای ثانویه آمریکا به شکلی جهانشمول جا افتاده که همه تاجران و شرکتها یا بانکهایی که مشمول آن نیستند نیز ازترس جریمههای احتمالی آمریکا به طور خودکار آن را اجرا میکنند. در چنین شرایطی لزوم مذاکره جامع در این است که بایدن نمیتواند یک توافق محدود نظیر برجام را به کنگره و سنا و افکار عمومی آمریکا بفروشد و از طرفی حجم و وسعت مشکلات اقتصادی ایران در حدودی نیست که با یک توافق محدود و رفع بخشی از تحریمها قابل حل باشد.»