کد خبر: ۱۳۰۴۵۷
یک اتفاق منفی در فرآیند دیپلماسی مذاكرات هسته‌ای؛

احیای برجام در چرخه «لج و لج‌بازی»

یک کارشناس ارشد روابط بین‌الملل درباره تاثیر این قطعنامه بر روند مذاکرات احیای برجام، بیان می‌کند اینکه از این به بعد چه اتفاقاتی برای برجام و برای پرونده هسته‌ای ایران رقم خواهد خورد، تا حدودی به واکنش ایران به تصویب این قطعنامه و متعاقباً به واکنش طرف مقابل به واکنش ایران بستگی دارد.

یعنی اگر این اتفاق منجر شود ایران و طرف مقابل با یکدیگر وارد یک دینامیک «لج و لج‌بازی» و یک چرخه تنش‌آفرینی فزاینده شوند، طبیعتاً احیای برجام نیز با مشکلات بیش‌تر و پیچیده‌تری مواجه خواهد شد.رضا نصری؛در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با تصویب قطعنامه شورای حکام، چه دورنمایی را می‌توان برای برجام تصور کرد، اظهار داشت: «در هر حال تصویب این قطعنامه در شورای حکام یک اتفاق منفی در فرآیند دیپلماسی بود. متن قطعنامه هم - ولو با زبانی کمی دیپلماتیک‌ - راه را برای ارجاع ایران به شورای امنیت به خاطر مسائل پادمانی باز کرده است. در واقع، در متن قطعنامه آورده‌اند که ارائه «اطلاعات فنی معتبر» از جانب ایران به مدیرکل آژانس او را در موقعیتی قرار خواهد داد که دفعه بعد «موضوع حل‌نشده‌ای گزارش نکند» و متعاقباً ما (شورای حکام) نیز نیازمند اتخاذ اقدامات بعدی (یعنی ارجاع ایران به شورای امنیت) نشویم. این یعنی - جدا از مسئله برجام و بحث احیای قطعنامه‌های فصل هفتمی قبلی در صورت شکست مذاکرات وین - شورای حکام آژانس عملاً یک مسیر جدیدی برای ارجاع ایران به شورای امنیت به بهانه تعهدات پادمانی باز کرده است که از نظر حقوقی و سیاسی برای ایران اتفاق خوبی نیست. همچنین از نظر موقعیت مذاکراتی ایران نیز اتفاق خوبی نیست چرا که طرف مقابل را به این اهرم‌ جدید نیز مسلح کرده است.»نصری افزود: «به طور کلی با ورود به چنین چرخه‌ای نه فقط «پرونده احیای برجام» که «پرونده برنامه هسته‌ای» و از آن بالاتر «پرونده ایران» در صحنه بین‌المللی با مشکلات عدیده‌ای روبرو خواهد شد. به همین خاطر هم برای بسترسازی و تحقق چنین سناریویی اسرائيل سنگ تمام گذاشت و از این به بعد نیز جریان متخاصم در واشنگتن و تل‌آویو به شدت تلاش خواهد کرد پای ایران را به شورای امنیت بکشاند تا در آنجا موضوعاتی به مراتب فراتر از برجام، مانند موضوع «حق غنی‌سازی»،‌ موضوع موشک‌های بالستیک، موضوع سیاست‌های منطقه‌ای و بسیاری از موضوعات دیگر را روی میز شورا قرار دهند.»
این حقوقدان درخصوص تاثیر توقف تعهدات فراپادمانی از سوی ایران بر شرایط آینده، اظهار کرد: «اینکه ایران در بعضی مواقع از تاکتیک اهرم‌سازی استفاده کند یا برای اِعمال فشار در فرآیند مذاکرات و کسب امتیاز خلاف خواسته طرف مقابل رفتار کند، فی‌نفسه اشکالی ندارد و در بعضی مواقع نیز می‌تواند بسیار مفید و موثر باشد. اما در عین حال، لازم است که دولت به دو نکته توجه کند؛ اول اینکه نباید چنان در تاکتیک غرق شویم که استراتژی و هدف نهایی را فراموش کنیم یا چنان در توجیه اقدامات خود ضعیف عمل کنیم و از اصطلاحات و واژگان پُر بار استفاده کنیم که طرف مقابل بتواند برای پیش‌برد اهداف خودش از آن بهره‌برداری سیاسی، حقوقی و تبلیغاتی کند.» نصری ادامه داد: «در واقع، برای مبادرت به چنین اقداماتی باید ابتدا دولت تحلیل دقیقی از صحنه و شرایط داشته باشد تا بتواند واکنش‌های احتمالی طرف مقابل و پیامد‌های آن را به دقت محاسبه و پیش‌بینی کند و در کنار آن، بتواند با زبان دقیق و درستی اقدام خود را توجیه نماید. مثلا باید مسئولان از خود بپرسند آیا خاموش کردن دوربین باعث نخواهد شد در آینده اتهاماتی در مورد مدت زمان عدم ضبط فعالیت‌های ایران متوجه کشور شود؟ آیا چنین اقدامی موجب بسترسازی برای طرح اتهامات جدیدی نظیر پرونده pmb در سال‌های آینده نخواهد شد؟ یا مثلاً اگر مسئول ارشد کشور - به جای استفاده از واژگان دقیق حقوقی - بگوید ما دیگر ضرورتی نمی‌بینیم در برابر آژانس با «حُسن‌نیت» عمل کنیم، آیا همین ‌تعبیر نمی‌تواند دستمایه بهره‌برداری‌های بعدی علیه ایران شود؟ پس نه تنها مهم است چه اقدامی، در چه زمان و با چه ملاحظاتی انجام گردد، بلکه مهم است آن اقدام چگونه معرفی شود.»
این کارشناس همچنین درباره دومین نکته‌ای که دولت باید در این خصوص مدنظر قرار دهد، مطرح کرد: «لازم است دولت در اتخاذ تصمیمات خود اسیر رقابت‌های جناحی داخل کشور نشود و بدون ملاحظات و محاسبات سیاسی، حل‌وفصل معضلات «بین‌المللی» را حقیقتاً در اولویت قرار دهد. در این راستا نیز لازم است تمام نهاد‌های کشور و شخص رئیس‌جمهور هوشیار باشند.» او خاطرنشان کرد: «متاسفانه به نظر می‌رسد جریانی در ایران تلاش می‌کند اولاً اینگونه القا کند که وضعیت اقتصادی کنونی محصول «مذاکره» و «دیپلماسی» دوران ظریف و روحانی است و برای علاج آن، دولت رئيسی را به سمت گفتمان پیشا روحانی،‌ یعنی گفتمانِ «قطعنامه کاغذپاره است» دوران احمدی‌نژاد سوق دهد. اگر دولت رئيسی تسلیم و مجذوب این گفتمان شود و بی‌آنکه آن دوران را به درستی آسیب‌شناسی کند، قطعنامه‌ها و مصوبات سازمان‌های موثر بین‌المللی را بی‌ارزش ارزیابی کند، چه بسا کشور را یک نسل دیگر اسیر نهادی چون شورای امنیت سازمان ملل سازد.»این تحلیلگر مسائل بین‌الملل خاطرنشان کرد: «جالب است برخی رسانه‌های پر مخاطب داخل کشور از یک سو به گونه‌ای القا می‌کند که وجود واژه «Suspend» در یکی از ضمائم برجام در مورد تعهدات اتحادیه اروپا - که نه در تئوری و نه در عمل کوچک‌ترین تاثیری داشته است - منشاء تمام بدبختی‌های کشور و مسبب عدم جذب سرمایه خارجی بوده است.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/3/23 -  شماره 5146
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۰۴۵۷
یک اتفاق منفی در فرآیند دیپلماسی مذاكرات هسته‌ای؛

احیای برجام در چرخه «لج و لج‌بازی»

یک کارشناس ارشد روابط بین‌الملل درباره تاثیر این قطعنامه بر روند مذاکرات احیای برجام، بیان می‌کند اینکه از این به بعد چه اتفاقاتی برای برجام و برای پرونده هسته‌ای ایران رقم خواهد خورد، تا حدودی به واکنش ایران به تصویب این قطعنامه و متعاقباً به واکنش طرف مقابل به واکنش ایران بستگی دارد.

یعنی اگر این اتفاق منجر شود ایران و طرف مقابل با یکدیگر وارد یک دینامیک «لج و لج‌بازی» و یک چرخه تنش‌آفرینی فزاینده شوند، طبیعتاً احیای برجام نیز با مشکلات بیش‌تر و پیچیده‌تری مواجه خواهد شد.رضا نصری؛در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با تصویب قطعنامه شورای حکام، چه دورنمایی را می‌توان برای برجام تصور کرد، اظهار داشت: «در هر حال تصویب این قطعنامه در شورای حکام یک اتفاق منفی در فرآیند دیپلماسی بود. متن قطعنامه هم - ولو با زبانی کمی دیپلماتیک‌ - راه را برای ارجاع ایران به شورای امنیت به خاطر مسائل پادمانی باز کرده است. در واقع، در متن قطعنامه آورده‌اند که ارائه «اطلاعات فنی معتبر» از جانب ایران به مدیرکل آژانس او را در موقعیتی قرار خواهد داد که دفعه بعد «موضوع حل‌نشده‌ای گزارش نکند» و متعاقباً ما (شورای حکام) نیز نیازمند اتخاذ اقدامات بعدی (یعنی ارجاع ایران به شورای امنیت) نشویم. این یعنی - جدا از مسئله برجام و بحث احیای قطعنامه‌های فصل هفتمی قبلی در صورت شکست مذاکرات وین - شورای حکام آژانس عملاً یک مسیر جدیدی برای ارجاع ایران به شورای امنیت به بهانه تعهدات پادمانی باز کرده است که از نظر حقوقی و سیاسی برای ایران اتفاق خوبی نیست. همچنین از نظر موقعیت مذاکراتی ایران نیز اتفاق خوبی نیست چرا که طرف مقابل را به این اهرم‌ جدید نیز مسلح کرده است.»نصری افزود: «به طور کلی با ورود به چنین چرخه‌ای نه فقط «پرونده احیای برجام» که «پرونده برنامه هسته‌ای» و از آن بالاتر «پرونده ایران» در صحنه بین‌المللی با مشکلات عدیده‌ای روبرو خواهد شد. به همین خاطر هم برای بسترسازی و تحقق چنین سناریویی اسرائيل سنگ تمام گذاشت و از این به بعد نیز جریان متخاصم در واشنگتن و تل‌آویو به شدت تلاش خواهد کرد پای ایران را به شورای امنیت بکشاند تا در آنجا موضوعاتی به مراتب فراتر از برجام، مانند موضوع «حق غنی‌سازی»،‌ موضوع موشک‌های بالستیک، موضوع سیاست‌های منطقه‌ای و بسیاری از موضوعات دیگر را روی میز شورا قرار دهند.»
این حقوقدان درخصوص تاثیر توقف تعهدات فراپادمانی از سوی ایران بر شرایط آینده، اظهار کرد: «اینکه ایران در بعضی مواقع از تاکتیک اهرم‌سازی استفاده کند یا برای اِعمال فشار در فرآیند مذاکرات و کسب امتیاز خلاف خواسته طرف مقابل رفتار کند، فی‌نفسه اشکالی ندارد و در بعضی مواقع نیز می‌تواند بسیار مفید و موثر باشد. اما در عین حال، لازم است که دولت به دو نکته توجه کند؛ اول اینکه نباید چنان در تاکتیک غرق شویم که استراتژی و هدف نهایی را فراموش کنیم یا چنان در توجیه اقدامات خود ضعیف عمل کنیم و از اصطلاحات و واژگان پُر بار استفاده کنیم که طرف مقابل بتواند برای پیش‌برد اهداف خودش از آن بهره‌برداری سیاسی، حقوقی و تبلیغاتی کند.» نصری ادامه داد: «در واقع، برای مبادرت به چنین اقداماتی باید ابتدا دولت تحلیل دقیقی از صحنه و شرایط داشته باشد تا بتواند واکنش‌های احتمالی طرف مقابل و پیامد‌های آن را به دقت محاسبه و پیش‌بینی کند و در کنار آن، بتواند با زبان دقیق و درستی اقدام خود را توجیه نماید. مثلا باید مسئولان از خود بپرسند آیا خاموش کردن دوربین باعث نخواهد شد در آینده اتهاماتی در مورد مدت زمان عدم ضبط فعالیت‌های ایران متوجه کشور شود؟ آیا چنین اقدامی موجب بسترسازی برای طرح اتهامات جدیدی نظیر پرونده pmb در سال‌های آینده نخواهد شد؟ یا مثلاً اگر مسئول ارشد کشور - به جای استفاده از واژگان دقیق حقوقی - بگوید ما دیگر ضرورتی نمی‌بینیم در برابر آژانس با «حُسن‌نیت» عمل کنیم، آیا همین ‌تعبیر نمی‌تواند دستمایه بهره‌برداری‌های بعدی علیه ایران شود؟ پس نه تنها مهم است چه اقدامی، در چه زمان و با چه ملاحظاتی انجام گردد، بلکه مهم است آن اقدام چگونه معرفی شود.»
این کارشناس همچنین درباره دومین نکته‌ای که دولت باید در این خصوص مدنظر قرار دهد، مطرح کرد: «لازم است دولت در اتخاذ تصمیمات خود اسیر رقابت‌های جناحی داخل کشور نشود و بدون ملاحظات و محاسبات سیاسی، حل‌وفصل معضلات «بین‌المللی» را حقیقتاً در اولویت قرار دهد. در این راستا نیز لازم است تمام نهاد‌های کشور و شخص رئیس‌جمهور هوشیار باشند.» او خاطرنشان کرد: «متاسفانه به نظر می‌رسد جریانی در ایران تلاش می‌کند اولاً اینگونه القا کند که وضعیت اقتصادی کنونی محصول «مذاکره» و «دیپلماسی» دوران ظریف و روحانی است و برای علاج آن، دولت رئيسی را به سمت گفتمان پیشا روحانی،‌ یعنی گفتمانِ «قطعنامه کاغذپاره است» دوران احمدی‌نژاد سوق دهد. اگر دولت رئيسی تسلیم و مجذوب این گفتمان شود و بی‌آنکه آن دوران را به درستی آسیب‌شناسی کند، قطعنامه‌ها و مصوبات سازمان‌های موثر بین‌المللی را بی‌ارزش ارزیابی کند، چه بسا کشور را یک نسل دیگر اسیر نهادی چون شورای امنیت سازمان ملل سازد.»این تحلیلگر مسائل بین‌الملل خاطرنشان کرد: «جالب است برخی رسانه‌های پر مخاطب داخل کشور از یک سو به گونه‌ای القا می‌کند که وجود واژه «Suspend» در یکی از ضمائم برجام در مورد تعهدات اتحادیه اروپا - که نه در تئوری و نه در عمل کوچک‌ترین تاثیری داشته است - منشاء تمام بدبختی‌های کشور و مسبب عدم جذب سرمایه خارجی بوده است.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد