کد خبر: ۱۳۱۷۱۰
عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان: جامعه ایران دچار ناامیدی فراگیر شده است

معترضان را به ‌رسمیت‌ بشناسیم

عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان عدم مشارکت سیاسی مردم و حاکم کردن یک سبک زندگی خاص برای جوانان را از عوامل ریشه‌ای شکل‌گیری این اعتراضات دانست و گفت: این اعتراضات را در دو جهت و قسمت و مسیر تقسیم بندی کنیم، یک اعتراضی که از متن این نارضایتی‌ها در آمده و به دنبال ایجاد بهبود در شرایط کشور بوده و هست یعنی بخشی از جامعه نسبت به شرایط موجود معترض است و هدفش ایجاد بهبود در شرایط فعلی است.

 علی باقری افزود: از یک منظر باید به زمینه‌های شکل‌گیری وقایعی که در ۷۰ روز گذشته در کشور رخ داد، بپردازیم. در این راستا موضوع بحث را به دو قست تقسیم می‌کنم، اول: بررسی زمینه‌های این رخداد و دوم: ارایه تحلیلی از فرآیند ۷۰ روزی که در جامعه گذشت. اعتراضات اخیر حاصل تقاطع سه شکاف و گسست در جامعه امروز ایران است. اولین شکاف، ‌اقتصادی و معیشتی‌ است. صرف نظر از ریشه‌ها و عوامل این موضوع، وضعیت اقتصادی که امروز در کشور شاهد آن هستیم یک واقعیت است و شاخص‌هایی دارد؛ به عنوان نمونه از سال ۹۷ به بعد یعنی ۵ سال متوالی تورم متوسط ۴۰درصد را در کشور شاهدیم، امروز مردم و جامعه ما با مشکلات عدیده معیشتی و اقتصادی مواجه هستند. دومین شکاف، ‌سیاسی‌ است. ما در طول سه سال گذشته، دو انتخابات سراسری انجام دادیم که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی هر دو انتخابات با میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد برگزار شد یعنی ۴۲ و ۴۹ درصد به علاوه ۷ درصد آرای باطله داشتیم، اگر انتخابات را به عنوان شاخصی مهم در بحث وضعیت سیاسی جامعه در نظر بگیریم، دو انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ با میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد برگزار شد. این عدم مشارکت دلایلی نیز داشته و دلیل عمده آن ناامیدی جامعه نسبت به اثر نتیجه انتخابات بوده است، یعنی گزینه‌هایی که در معرض انتخاب بودند و ارزیابی جامعه نسبت به توان این گزینه‌ها در ایجاد تحول در شرایط کشور، باعث کاهش امید در جامعه و حاصل آن مشارکت زیر ۵۰ درصد بود.در انتخابات اخیر دایره محدود کردن رقابت سیاسی از اصلاح‌طلب و نیرو‌های منتقد گذشت و به بدنه اصول‌گرایی رسید و شخصی مثل آقای علی لاریجانی نیز مشمول این رد صلاحیت و کنار گذاشتن از امکان رقابت شد؛ بنابراین در جامعه‌ای که در گذشته یکی از شاخص‌های آن مشارکت سیاسی بوده و مردم از منظر مشارکت سیاسی به دنبال ایجاد تغییر و بهبود در جامعه بودند، فرآیندی شروع می‌شود که این امید و شیوه برای تأثیرگذاری کمرنگ می‌شود. باقری سومین شکاف که در رابطه با اعتراضات و رخداد‌های اخیر است را شکاف ‌سبک زندگی‌ دانست و افزود: حاکمیت و بخش‌هایی از حاکمیت در جامعه ما به دنبال مهندسی فرهنگی و ارایه یک الگوی واحد از شکل زندگی برای جامعه بودند. یعنی جامعه خصوصاً جوانان که با توجه به تحولاتی که در سطح جهان و تحولاتی که در خصوص شیوه و سبک زندگی در جهان در حال رخ دادن است، با یکسری اوامر و نواهی حاکمیتی در خصوص شیوه و سبک زندگی‌شان مواجه بودند که نقطه اوج آن می‌تواند بحث حجاب و شیوه‌های اعمال آن مثل گشت ارشاد باشد. بنابراین جامعه‌ای که در آن وضعیت معیشت و اقتصاد که شاید بتوان ادعا کرد در ۴۴ سال پس از پیروزی انقلاب حتی در مقایسه با زمان جنگ شرایط زندگی مردم در نازل‌ترین سطح قرار دارد و امکان مشارکت سیاسی و تأثیرگذاری در شیوه حکمرانی در کشور که مشخصاً شاخص آن می‌تواند انتخابات باشد، باز در نازل‌ترین سطح قرار گرفت؛ به گونه‌ای که دایره کسانی که مجوز رقابت در انتخابات را دارند طوری تعریف می‌شود که فراتر از جریان اصلاحات، به جریان اصول‌گرا هم تسری پیدا می‌کند و در کنار این دو، تلاش برای حاکم کردن یک الگوی واحد برای سبک زندگی که در واقع جامعه و جوانان را در انتخاب سبک زندگی مختار خود با مشکل مواجه می‌کند از علل و زمینه‌های شکل‌گیری حوادث اخیر در کشور بود. وی در ادامه اظهار کرد: مجموع و نتیجه تقاطع این سه شکاف در سال‌های اخیر یک ناامیدی فراگیر نسبت به آینده که میزان مهاجرت از کشور یکی از شاخص‌های آن است و یک نا امیدی نسبت به داشتن یک افق از شرایط مناسب برای زیست فردی و اجتماعی را ایجاد می‌کند و من تقاطع این شکاف را ریشه اعتراضات اخیر می‌دانم. فقدان امکان مشارکت سیاسی برای اکثریت جامعه و مشارکت کمتر از ۵۰ درصد در انتخابات، یک استاندارد غیر قابل خدشه است. اکثریت جامعه احساس می‌کند که نمی‌تواند مشارکت سیاسی داشته باشد، این یک امر واقعی است و به تعبیری جوانانی که در طول دو تا سه دهه گذشته فعالیت سیاسی‌شان در کمپین‌های انتخاباتی در کشور شکل گرفته بخشی از همین افرادی هستند که امروز در کف خیابان هستند، چون امکان فعالیت سیاسی برای آنان وجود نداشته است؛ همچنین وجود اراده‌ای برای القا و حاکم کردن یک سبک زندگی خاص، نیز واقعی است و القایی نیست و مردم در ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و کف خیابان با آن آشنا شدند. متأسفانه مهم‌ترین آسیبی که در مواجهه با اعتراضات گذشته می‌توان دید این است که ما نتوانستیم در عمل بین این دو نوع از اعتراض فاصله بگذاریم. اگر به صحبت‌های مسئولان نظام توجه کنید مکرر این حرف زده می‌شود که ما اعتراض را به رسمیت می‌شناسیم، ولی با اغتشاش مخالف هستیم و این جهت‌گیری کاملاً درست است، منتها من آسیب را اینجا می‌بینم که ما در مقام عمل برای اجرا کردن این تئوری در کف جامعه موفقیتی نداشتیم.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/9/8 -  شماره 5259
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۱۷۱۰
عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان: جامعه ایران دچار ناامیدی فراگیر شده است

معترضان را به ‌رسمیت‌ بشناسیم

عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان عدم مشارکت سیاسی مردم و حاکم کردن یک سبک زندگی خاص برای جوانان را از عوامل ریشه‌ای شکل‌گیری این اعتراضات دانست و گفت: این اعتراضات را در دو جهت و قسمت و مسیر تقسیم بندی کنیم، یک اعتراضی که از متن این نارضایتی‌ها در آمده و به دنبال ایجاد بهبود در شرایط کشور بوده و هست یعنی بخشی از جامعه نسبت به شرایط موجود معترض است و هدفش ایجاد بهبود در شرایط فعلی است.

 علی باقری افزود: از یک منظر باید به زمینه‌های شکل‌گیری وقایعی که در ۷۰ روز گذشته در کشور رخ داد، بپردازیم. در این راستا موضوع بحث را به دو قست تقسیم می‌کنم، اول: بررسی زمینه‌های این رخداد و دوم: ارایه تحلیلی از فرآیند ۷۰ روزی که در جامعه گذشت. اعتراضات اخیر حاصل تقاطع سه شکاف و گسست در جامعه امروز ایران است. اولین شکاف، ‌اقتصادی و معیشتی‌ است. صرف نظر از ریشه‌ها و عوامل این موضوع، وضعیت اقتصادی که امروز در کشور شاهد آن هستیم یک واقعیت است و شاخص‌هایی دارد؛ به عنوان نمونه از سال ۹۷ به بعد یعنی ۵ سال متوالی تورم متوسط ۴۰درصد را در کشور شاهدیم، امروز مردم و جامعه ما با مشکلات عدیده معیشتی و اقتصادی مواجه هستند. دومین شکاف، ‌سیاسی‌ است. ما در طول سه سال گذشته، دو انتخابات سراسری انجام دادیم که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی هر دو انتخابات با میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد برگزار شد یعنی ۴۲ و ۴۹ درصد به علاوه ۷ درصد آرای باطله داشتیم، اگر انتخابات را به عنوان شاخصی مهم در بحث وضعیت سیاسی جامعه در نظر بگیریم، دو انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ با میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد برگزار شد. این عدم مشارکت دلایلی نیز داشته و دلیل عمده آن ناامیدی جامعه نسبت به اثر نتیجه انتخابات بوده است، یعنی گزینه‌هایی که در معرض انتخاب بودند و ارزیابی جامعه نسبت به توان این گزینه‌ها در ایجاد تحول در شرایط کشور، باعث کاهش امید در جامعه و حاصل آن مشارکت زیر ۵۰ درصد بود.در انتخابات اخیر دایره محدود کردن رقابت سیاسی از اصلاح‌طلب و نیرو‌های منتقد گذشت و به بدنه اصول‌گرایی رسید و شخصی مثل آقای علی لاریجانی نیز مشمول این رد صلاحیت و کنار گذاشتن از امکان رقابت شد؛ بنابراین در جامعه‌ای که در گذشته یکی از شاخص‌های آن مشارکت سیاسی بوده و مردم از منظر مشارکت سیاسی به دنبال ایجاد تغییر و بهبود در جامعه بودند، فرآیندی شروع می‌شود که این امید و شیوه برای تأثیرگذاری کمرنگ می‌شود. باقری سومین شکاف که در رابطه با اعتراضات و رخداد‌های اخیر است را شکاف ‌سبک زندگی‌ دانست و افزود: حاکمیت و بخش‌هایی از حاکمیت در جامعه ما به دنبال مهندسی فرهنگی و ارایه یک الگوی واحد از شکل زندگی برای جامعه بودند. یعنی جامعه خصوصاً جوانان که با توجه به تحولاتی که در سطح جهان و تحولاتی که در خصوص شیوه و سبک زندگی در جهان در حال رخ دادن است، با یکسری اوامر و نواهی حاکمیتی در خصوص شیوه و سبک زندگی‌شان مواجه بودند که نقطه اوج آن می‌تواند بحث حجاب و شیوه‌های اعمال آن مثل گشت ارشاد باشد. بنابراین جامعه‌ای که در آن وضعیت معیشت و اقتصاد که شاید بتوان ادعا کرد در ۴۴ سال پس از پیروزی انقلاب حتی در مقایسه با زمان جنگ شرایط زندگی مردم در نازل‌ترین سطح قرار دارد و امکان مشارکت سیاسی و تأثیرگذاری در شیوه حکمرانی در کشور که مشخصاً شاخص آن می‌تواند انتخابات باشد، باز در نازل‌ترین سطح قرار گرفت؛ به گونه‌ای که دایره کسانی که مجوز رقابت در انتخابات را دارند طوری تعریف می‌شود که فراتر از جریان اصلاحات، به جریان اصول‌گرا هم تسری پیدا می‌کند و در کنار این دو، تلاش برای حاکم کردن یک الگوی واحد برای سبک زندگی که در واقع جامعه و جوانان را در انتخاب سبک زندگی مختار خود با مشکل مواجه می‌کند از علل و زمینه‌های شکل‌گیری حوادث اخیر در کشور بود. وی در ادامه اظهار کرد: مجموع و نتیجه تقاطع این سه شکاف در سال‌های اخیر یک ناامیدی فراگیر نسبت به آینده که میزان مهاجرت از کشور یکی از شاخص‌های آن است و یک نا امیدی نسبت به داشتن یک افق از شرایط مناسب برای زیست فردی و اجتماعی را ایجاد می‌کند و من تقاطع این شکاف را ریشه اعتراضات اخیر می‌دانم. فقدان امکان مشارکت سیاسی برای اکثریت جامعه و مشارکت کمتر از ۵۰ درصد در انتخابات، یک استاندارد غیر قابل خدشه است. اکثریت جامعه احساس می‌کند که نمی‌تواند مشارکت سیاسی داشته باشد، این یک امر واقعی است و به تعبیری جوانانی که در طول دو تا سه دهه گذشته فعالیت سیاسی‌شان در کمپین‌های انتخاباتی در کشور شکل گرفته بخشی از همین افرادی هستند که امروز در کف خیابان هستند، چون امکان فعالیت سیاسی برای آنان وجود نداشته است؛ همچنین وجود اراده‌ای برای القا و حاکم کردن یک سبک زندگی خاص، نیز واقعی است و القایی نیست و مردم در ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و کف خیابان با آن آشنا شدند. متأسفانه مهم‌ترین آسیبی که در مواجهه با اعتراضات گذشته می‌توان دید این است که ما نتوانستیم در عمل بین این دو نوع از اعتراض فاصله بگذاریم. اگر به صحبت‌های مسئولان نظام توجه کنید مکرر این حرف زده می‌شود که ما اعتراض را به رسمیت می‌شناسیم، ولی با اغتشاش مخالف هستیم و این جهت‌گیری کاملاً درست است، منتها من آسیب را اینجا می‌بینم که ما در مقام عمل برای اجرا کردن این تئوری در کف جامعه موفقیتی نداشتیم.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد