ابراهیم رئیسی که اخیرا به جنوب سیستان و بلوچستان سفر کرده بود در سخنانی خطاب به مقامات طالبان گفت: به حاکمان افغانستان عرض میکنم، این مطلب ما را عادی تلقی نکنند و بسیار جدی بگیرند؛ به مسئولان و حاکمان افغانستان اخطار میکنم که حق مردم استان سیستان و بلوچستان و منطقه سیستان را سریع بدهند.وی در بخش دیگری به ادعای طالبان اشاره کرده که میگویند سد کجکی در افغانستان آبی ندارد که به هیرمند بریزد و از آنها خواسته تا اجازه دهند کارشناسان ایرانی وضعیت را بررسی کنند؛ اما همین حالا و بدون بررسی هم تصاویر هوایی میگویند که مقامات طالبان واقعیت را نمیگویند. مستندات ماهوارهای تأیید میکند که دولت مستقر در کابل پس از آبگیری سد کمال خان بخش قابل توجهی از آب سد را به شوره زاری تحت عنوان گودزره منحرف کردهاند و نه تنها خود امکان استفاده مطلوب از این آب را به دلیل شوره زار بودن منطقه ندارند، بلکه اجازه ورود این آب به ایران را نیز نمیدهند.وزارت امور خارجه هم بیانیه صادره از سوی هیات حاکمه افغانستان درباره حقابه هیرمند را متناقض و نادرست دانست و با رد آن اعلام کرد: معاهده بین ایران و افغانستان راجع به آب رود هیرمند بهطور صریح و بدون هیچ ابهامی، حقابه طرف ایرانی از رودخانه هیرمند را تعیین کرده است. در این بیانیه آمده عدم اجرای معاهده و عدم تامین حقابه هیرمند از سوی افغانستان و صدور بیانیههای سیاسی بدون اقدام عملی، به هیچ وجه قابل قبول نیست و جمهوری اسلامی ایران حقوق خود را برای اتخاذ تدابیر لازم محفوظ دانسته و بر مسئولیت کامل افغانستان در این خصوص تاکید دارد.
در ادامه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر مسائل بینالملل درباره ریشه اختلاف حقابه ایران و افغانستان به دیدهبان ایران گفت: «طبق معاهده ۱۳۵۱ میان ایران و افغانستان، افغانستان باید سالیانه ۸۵۰ میلیون متر مکعب حقابه ایران را بدهد و آب را آزادسازی کنند تا به ایران وارد شود؛ اما طی دو سال گذشته تنها حدود ۴میلیون مترمکعب از آن را اجازه دادند که عملا یعنی هیچ! آنچه وارد شده هم سیلابههایی بوده که طالبان نتوانسته است کنترل کند. این امر منجر شده است که زندگی برای مردم در حوزه هیرمند به شدت دچار مشکل شود.»حشمتالله فلاحتپیشه، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا طالبان که جایگاه بینالمللی نداشته، اکنون ایران را تهدید میکند، افزود: «همانطور که طالبان خلاف اصول و مقررات بینالملل و با زور بر افغانستان حاکم شد، همین زور را در مناسبات با کشورها به کار گرفته است. متاسفانه نگاه توام با پذیرش زور طالبان، باعث شد که روز به روز گستاختر شود. کمااینکه همین روی کار آمدن طالبان چیزی حدود ۳ میلیون نفر به مهاجرین داخلی ایران اضافه کرد و این باری بود که طالبان بر دوش ایران گذاشت. به جای اینکه طالبان در قبال آن مابهازا دهند اما ایران نه تنها مابهازایی نگرفت بلکه در یک اقدام تحقیرآمیز برای سیاست خارجه، سفارت دولت افغانستان را به دولت زور یعنی طالبان تحویل داد.» فلاحتپیشه ضمن تاکید براینکه تحویل سفارتخانه به طالبان یک اشتباه راهبردی بود، اظهارکرد: «این اقدام در شرایطی رخ داد که دنیا طالبان را به رسمیت نشناخته بود و به سیاستهای ضد انسانیاش ادامه میداد و علاوه بر آن سیاستهایش در قبال منافع ملی ایران هم قابل توجیه نبود. این کار غیرقابل توجیه ایران، طالبان را گستاختر کرد؛ اما ایران ابزارهای مختلفی در اختیار داشت که میتوانست آنها را به کار گیرد یا مسئولان سطح بالا میتوانستند موضع گیرند ولی این امر نه تنها محقق نشد بلکه رئیسجمهور به عنوان عالیترین مقام دولت، موضع آنها را شکل داد و به دنبال آن هم برخورد تحقیرآمیز طالبان صورت گرفت. این هم متاسفانه هرم وارونه سیاست خارجی است که معمولا از اشتباهات سیاست خارجی از سوی ایران است. لازم نیست ایران ابزارهای تازهای را به کار گیرد بلکه میتواند آنچه مسئولیت حاکمان کابل در قبال مردم خودشان است را به خود طالبان برگرداند. به عنوان مثال بیش از ۷ میلیون اتباع افغانستانی هستند که طالبان آنها را تضعیف کرده و از یارانه ایرانیها استفاده و فضای کسب و کار آنها را تسخیر میکنند. من در زمان مسئولیتم که از اردوگاههای مهاجرین شرق کشور بازدید میکردم، صحنههای تلخی را مشاهده کردم؛ هرکدام از افغانها که وارد ایران میشدند، مورد پذیرایی قرار میگرفتند و بعد از ۱۲ ساعت جای خوابشان و بعد از ۲۴ ساعت شغل آنها مشخص بود در صورتی که یک ایرانی برای پیدا کردن شغل چند سال دوندگی میکند ولی در نهایت پیدا نمیکند. این امر حاکی از آن است که سیاست دولت در قبال افغانستان یک سیاست فشل، اشتباه و غیرقابل توجیه است.در سمت دیگر ماجرا، مواد مخدر است. متاسفانه بخش اعظمی از حقابهای که به ایران باید داده شود برای تولید خشخاش را افغانستان دارد استفاده میکند و بعد همین موادمخدر، چه سنتی و چه صنعتی، با آلودگیهای بسیار وارد ایران میشود. شاهرگ مالی طالبان هم از مواد مخدر است.دهها هزار میلیارد تومان در ایران صرف مواد مخدری میشود که شاهرگ مالی طالبان است و یکی از اشتباهاتی که دولتهای ایران بعد از انقلاب داشتند این است که مدیریت فروش و توسعه مواد مخدر در ایران و حتی مدیریت انتقال مواد مخدر در جوانان ایرانی را در اختیار کشور افغانستان و قاچاقیان بینالمللی مرزها قرار دادند و بخشی از کاسبان مواد مخدر در ایران هم متاسفانه از این موضوع منتفع شدند.»