فیض الله عرب سرخی در گفتوگو با رویداد۲۴ به بررسی شرایط کنونی کشور در سالِ منتهی به انتخابات مجلس دوازدهم پرداخته است.
* فضای سیاسی را در سال منتهی به انتخابات چطور میبینید؟
با تعجب باید اعلام کرد در پایان امسال بناست، انتخاباتی سرنوشتساز برگزار شود. تعجب به این دلیل که حکومت در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم در داخل و هم در خارج از کشور درگیریهای فراوانی دارد و ما هیچ رفتاری که در آن نشانهای از تلاش برای تعدیل و تغییر وجود داشته باشد، نمیبینیم. در این مدت صرفا یکی- دو اظهارنظر توسط برخی از عوامل غیرموثرِ جریان اصولگرا که اشارههایی به حضور جدی مردم جریانهای سیاسی در انتخابات وجود داشته شده است و بس؟!اگر قرار باشد همین روند که الان وجود دارد ادامه یابد و تغییر اساسی و معنادار رخ ندهد، با فضایی که در جامعه به وضوح قابل مشاهده است و جریانهای سیاسی که پیش از این «در کنار مردم» باعث رونق انتخابات میشدند توان یا عزمی برای شرکت نداشته باشند، حتما قرار نیست هیچ اتفاقی بیفتد.
* مردم امسال چه نگاهی به انتخابات دارند؟
به انتخابهای گذشته که نگاه میکنیم، در دورههای مختلف با وجود ردصلاحیتها و نظارت استصوابی، همچنان این امیدواری وجود داشت که برخی آدمهای غیرشاخص هم میتوانند در انتخابات ریاستجمهوری، مجلس و شوراهای شهر گامهایی را بردارند اما برخی اصرار داشتند بر اینکه «اختیار همه چیز» در ید آنها است؛ این اصرار باعث شده بخشی از جامعه هم به این باور برسد که افراد هیچکارهاند و اساساً انتخابات در این مجموعه نقشی ندارد و هرکسی هم بیاید در نهایت افرادی ثابت تصمیم نهایی را میگیرند. پس دولت رئیسی هم با همان مشکلاتی مواجه میشود که دولت روحانی با آنها روبهرو بود، بنابراین هم جریان «شرکت در انتخابات» را برای جامعه بلاموضوع کرده است.جامعه را خود حاکمیت به سمت یاس و ناامیدی، به سمت اینکه از نتایج انتخابات ناامید باشد، به سمت اینکه هیچ امیدی به نهادهای انتخابی نداشته باشد، برده است. موازی با نهادِ انتخابی مجلس ده نهاد دیگر ایجاد شده و تمام اختیارهای نمایندگان را گرفتهاند. ستاد سران قوا، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و انواع و اقسام شوراها، افراد و ... به جای مجلس تصمیم میگیرند. خب! معلوم است، چنین مجلسی اساسا مجلسی نیست که راس امور باشد و کسی برایش سرمایهگذاری کند و تلاشش را برای ورود به این نهاد به کار بگیرد. در این شرایط؛ یاس عمومی نسبت به حضور چهرههای موثر، قدرتمند شدن نهادهای انتخابی و دارا بودن اختیاراتی که بتواند مشکلات را حل کند و همچنین اساسا امید به سیستم از کفِ جامعه میرود. پس طبیعی است، میل به شرکت در انتخابات به حداقل خودش برسد.در انتخابات ۹۸ حدود ۴۸ درصد شرکت کردند که بخش مهمی یعنی حدود هفت یا هشت درصد هم رای سفید دادند تا اعلام کنند نامزدی ندارند. این بار هم اگر اتفاق خاصی نیفتد و حاکمیت با همین دستفرمان برود؛ تعداد رایها حتما کمتر خواهد شد. تغییر فرمان هم دفعتی نیست. مردم باید ببینند اتفاقهایی میافتد، تصمیمهای اساسی گرفته میشود و جامعه با قولهای صادقانه اقناع شود. چیزی که امروز در روند رفتار حکومت دیده نمیشود.
* هسته اصلی قدرت نسبت به ناامیدی و بیاعتمادی رایج اشراف دارد و اینکه چه واکنشی باید از خود نشان بدهد؟
معتقدم در سطح حاکمیت بسیاری اصرار دارند بگویند ما حکومتی از بالا به پایین هستیم. یعنی حکومتی که تصمیمها را از بالا میگیرد و برای جامعه اختیاری قائل نیست. در چنین حکومتی مردم فقط به درد راهپیماییها میخورند و نهایتا قرار است از بین ۴ نفری که حکومت صلاح دانسته، به یکی رای بدهند. این در حالی است که در دنیای امروز این قبیل برخوردهای قیممابانه «تحقیرآمیز» قلمداد میشود.در واقع با گستردگی فضای مجازی و تحلیل سیاسی که در سطح جامعه و حتی در کفِ روستاها هم وجود دارد، این برخوردها تحمل نمیشود؛ بنابراین نتیجه این تصمیمها قهر جامعه است و یک گام بالاتر؛ اعتراض و مرحله حضور در خیابان و حتی برخوردهای خشن اعتراضی رخ میدهد.
* در چنین حالتی، اصلاحطلبان چه سهم و نقشی میتوانند در امر انتخابات داشته باشند؟
مهم آن است، قبل از اینکه جامعه را اقناع کنند، خودشان توجیح و قانع بشوند. اصلاحطلبان خودشان به این نتیجه نرسیدهاند که کسی حاضر است اصلاحات را انجام بدهد. آقای خاتمی ۱۵ پیشنهاد اصلاحی داده اما کسی حتی به این پیشنهادها نگاه هم نکرده است.وقتی قرار نیست اصلاحی صورت گیرد، اصلاحطلبان کجا بروند و به چه کسی و چه چیزی کمک کنند؟ در واقعی امکان کمکی وجود ندارد، چون اساساً باوری وجود ندارد. حداقل توقع اصلاحات چیزی جز این نیست که پیشنهادهای خاتمی بررسی شود و در صداوسیما نشستهای کارشناسی گذاشته شود تا راهکارهای لازم برای عبور از برهه پرخطر شناخته شوند.
* بحثهای مرتبط با حجاب و رفتارهایی صورت گرفته در این موضوع چقدر در تعداد راًیِ انتخابات اثرگذار خواهد شد؟
در موضوع حجاب حکم دینی واحدی وجود ندارد. دستکم در مورد حدود آن نظر واحدی نیست؛ اما برخی گرایشها که در حاکمیت و قدرت دست بالا را دارند، سعی میکنند جمهوری اسلامی را در حجاب خلاصه کنند و حتی این سخن را مطرح میکنند که جمهوری اسلامی بدون حجاب بیمعناست. با چنین نگاهی به حجاب به عنوان پوششی تحمیلی میرسیم که حتی بسیاری از زنان محجبه و متدین هم با تحمیل آن مخالفند و اعمال آن منشاء بسیاری فاصلهها میان مردم و حکومت و بخشهای جامعه شده است و حتما در همه عرصهها و از جمله در موضوع انتخابات اثر منفی بهجای خواهد گذاشت.