کد خبر: ۱۳۳۶۶۸
کتاب؛ بس ناجوانمردانه گران است

نبض کتاب در اهواز کُند می‌زند...

مهدی ربیع

ناشران با پیش فروش کتاب و فروش مستقیم کتاب به مشتریان خود کتابفروشی‌های اهواز را دور می‌زنند و سایت‌های فروش کتاب با ارائه تخفیف‌های به ظاهر جذاب، شده اند رقیب و بلای جان آنها.

 روزی روزگاری نه چندان دور آن زمان که هنوز اسکناس سبزرنگ آمریکایی به سیم آخر نزده بود و شبکه‌های اجتماعی دهان شان بوی شیر می‌داد و به قول مهدی اخوان ثالث «سرها در گریبان نبود» و شبکه‌های اجتماعی، اینترنت، و گوشی‌های هوشمند از سر و کول مردم بالا نمی‌رفتند کتاب و کتابفروشی‌ها برای خود ارج و قرب و برو و بیایی داشتند و بازارشان سکه بود. استقبال و علاقه اهوازی‌ها به کتاب باعث شد تا در کنار کتابفروشی رشد، چند کتابفروشی دیگر مثل شهر کتاب، محام، شرق در دهه ۸۰ و ۹۰ پا به عرصه وجود بگذارند. آن سال‌ها کتابفروشی رشد پاتوق خیلی از عشق کتاب‌ها و کتابخوان‌ها و کتاب بازها بود. همین طور بازار رونمایی کتاب و جشن امضا در کتابفروشی محام داغ بود. کتابفروشی شرق هم دست کمی‌از رشد و محام نداشت. آنها هم وقت سر خاراندن نداشتند. اما همیشه در روی یک پاشنه نمی‌چرخد و باد موافق نمی‌وزد. ناگهان شرایط تغییر کرد. موج گرانی‌ها از راه رسید. دلار دیوانه شد و گرانی و تورم به کاغذ و کتاب هم سرایت کرد. شبکه‌های اجتماعی هم مثل قارچ رشد کردند. و این طور بود که دوران طلایی کتاب و کتابفروشی‌ها برای اهواز تمام شد. به قول سعدی «چنان قحط سالی شد اندر دمشق که یاران فراموش کردند عشق.» یا اینکه به قول فروغ فرخزاد «آن روزها رفتند، آن روزهای خوب/ آن روزهای سالم سرشار، آن آسمان‌های پر از پولک، آن شاخساران پر از گیلاس.» شبکه‌های اجتماعی و اینترنت جای کتاب را گرفتند. کرونا که آمد فروش مجازی هم متولد شد. کم کم سرو کله سایت‌های فروش کتاب هم پیدا شد که کتاب‌ها را با قیمت‌های غیرواقعی و با تخفیف‌های صوری به کتابخوان‌ها قالب می‌کردند. ناگهان تیراژ کتاب‌ها هم آب رفت. تیراژهای چند هزار جلدی به تیراژهایی در حد پانصد جلد تبدیل شد. آب که سر بالا رفت ناشران هم ابوعطا خواندند و از آب گل آلود ماهی گرفتند. آنها هم به قیمت کسادی بازار کتابفروشی‌ها و دور زدن آنها رو به فروش مستقیم کتاب آوردند.
به هر حال کتابفروشی‌های اهواز با معضلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. منصور رییسی مدیر داخلی کتابفروشی شهر کتاب در این زمینه می‌گوید «در بحث فروش کتاب و ناشر و کتابفروشی اوضاع سال به سال به دلیل مشکلات اقتصادی متاسفانه رو به افول است و روز به روز بدتر می‌شود. وقتی مایحتاج اصلی مردم دچار تورم می‌شود هیچ وقت مردم کتاب را جایگزین آن نمی‌کنند. کتاب در سبد خرید مردم روز به روز کمتر می‌شود. قیمت کتاب طی دو سال گذشته بیش از ۵۰ درصد، طبق گفته خانه کتاب ایران افزایش داشته است و این روند به دلیل افزایش قیمت کاغذ ادامه دارد. گرانی کتاب به طور مستقیم از گرانی کاغذ نشأت می‌گیرد و گرانی کاغذ هم به صورت مستقیم نتیجه افزایش قیمت ارز است. کتاب‌های عمومی‌مثل ادبیات، رمان، داستانی، تاریخی و فلسفی متأسفانه به دلیل افزایش قیمتی که داشتند از ضرورت خرید خارج شده اند. کتاب‌های درسی و کمک آموزشی هم به دلیل نیاز و اجباری که هست بازار خود را دارند اما متاسفانه قیمت کتاب‌های دانشگاهی آن قدر بالا رفته که اکنون بازاری به نام دست دوم فروشی شکل گرفته. به عبارت بهتر قیمت کتاب دانشگاهی آنقدر بالا رفته که دانشجو از خریدن کتاب عاجز است و به جای آن کتاب را از دوستش قرض می‌گیرد و یا از طریق بازار دست دوم تهیه می‌کند و این به بنیان کتابفروشی آسیب می‌زند.» وی اضافه می‌کند: «زمانی کتاب‌هایی با تیراژ بالا چاپ می‌شد اما اکنون همان کتاب‌ها با تیراژ ۲۰۰ تا ۳۰۰ جلد چاپ می‌شود. در حقیقت تیراژ کتاب‌ها کاهش یافته اما برعکس قیمت آنها بالاتر رفته و این در بازار نشر و کتابفروشی واقعا یک فاجعه است. یکی دیگر از مشکلات ما که قبلاً هم به شما گفته بودم فروش مستقیم توسط ناشران است. در تولید و فروش کتاب یک زنجیره است به نام ناشر، پخش، کتابفروش و مصرف کننده. الان این زنجیره و چرخه بهم خورده و ناشر تخفیف می‌دهد و فروش مستقیم دارد و وقتی کتاب‌هایش فروش نرود و تیراژ آنها کم شود و برای بقا مجبور ناچار است این کار را بکند که اشتباه است و هیچ وقت از آن حمایت نمی‌کنیم. فروش مستقیم بازار کتابفروشی‌ها را خراب می‌کند و مشتری را به سمت آنها می‌کشاند.» او تاکید می‌کند: «یکی از مشکلات دیگر کتابفروشی‌ها تجمع دستفروشان در مقابل کتابفروشی ما است، در حالی که هزینه‌های سنگینی بابت مالیات و برق و شهرداری می‌دهیم و آنها هیچ کدام از این هزینه‌ها را نمی‌دهند. هزینه‌های ما آن قدر زیاد است که قابل گفتن نیست. دستفروشان در آغاز فصل بازگشایی مدارس در اواخر شهریور، نوشت افزار می‌آورند و می‌فروشند و همین موضوع باعث خرابی و کسادی بازار ما می‌شود و آسیب می‌زند.»

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1402/7/3 -  شماره 5453
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۳۶۶۸
کتاب؛ بس ناجوانمردانه گران است

نبض کتاب در اهواز کُند می‌زند...

مهدی ربیع

ناشران با پیش فروش کتاب و فروش مستقیم کتاب به مشتریان خود کتابفروشی‌های اهواز را دور می‌زنند و سایت‌های فروش کتاب با ارائه تخفیف‌های به ظاهر جذاب، شده اند رقیب و بلای جان آنها.

 روزی روزگاری نه چندان دور آن زمان که هنوز اسکناس سبزرنگ آمریکایی به سیم آخر نزده بود و شبکه‌های اجتماعی دهان شان بوی شیر می‌داد و به قول مهدی اخوان ثالث «سرها در گریبان نبود» و شبکه‌های اجتماعی، اینترنت، و گوشی‌های هوشمند از سر و کول مردم بالا نمی‌رفتند کتاب و کتابفروشی‌ها برای خود ارج و قرب و برو و بیایی داشتند و بازارشان سکه بود. استقبال و علاقه اهوازی‌ها به کتاب باعث شد تا در کنار کتابفروشی رشد، چند کتابفروشی دیگر مثل شهر کتاب، محام، شرق در دهه ۸۰ و ۹۰ پا به عرصه وجود بگذارند. آن سال‌ها کتابفروشی رشد پاتوق خیلی از عشق کتاب‌ها و کتابخوان‌ها و کتاب بازها بود. همین طور بازار رونمایی کتاب و جشن امضا در کتابفروشی محام داغ بود. کتابفروشی شرق هم دست کمی‌از رشد و محام نداشت. آنها هم وقت سر خاراندن نداشتند. اما همیشه در روی یک پاشنه نمی‌چرخد و باد موافق نمی‌وزد. ناگهان شرایط تغییر کرد. موج گرانی‌ها از راه رسید. دلار دیوانه شد و گرانی و تورم به کاغذ و کتاب هم سرایت کرد. شبکه‌های اجتماعی هم مثل قارچ رشد کردند. و این طور بود که دوران طلایی کتاب و کتابفروشی‌ها برای اهواز تمام شد. به قول سعدی «چنان قحط سالی شد اندر دمشق که یاران فراموش کردند عشق.» یا اینکه به قول فروغ فرخزاد «آن روزها رفتند، آن روزهای خوب/ آن روزهای سالم سرشار، آن آسمان‌های پر از پولک، آن شاخساران پر از گیلاس.» شبکه‌های اجتماعی و اینترنت جای کتاب را گرفتند. کرونا که آمد فروش مجازی هم متولد شد. کم کم سرو کله سایت‌های فروش کتاب هم پیدا شد که کتاب‌ها را با قیمت‌های غیرواقعی و با تخفیف‌های صوری به کتابخوان‌ها قالب می‌کردند. ناگهان تیراژ کتاب‌ها هم آب رفت. تیراژهای چند هزار جلدی به تیراژهایی در حد پانصد جلد تبدیل شد. آب که سر بالا رفت ناشران هم ابوعطا خواندند و از آب گل آلود ماهی گرفتند. آنها هم به قیمت کسادی بازار کتابفروشی‌ها و دور زدن آنها رو به فروش مستقیم کتاب آوردند.
به هر حال کتابفروشی‌های اهواز با معضلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. منصور رییسی مدیر داخلی کتابفروشی شهر کتاب در این زمینه می‌گوید «در بحث فروش کتاب و ناشر و کتابفروشی اوضاع سال به سال به دلیل مشکلات اقتصادی متاسفانه رو به افول است و روز به روز بدتر می‌شود. وقتی مایحتاج اصلی مردم دچار تورم می‌شود هیچ وقت مردم کتاب را جایگزین آن نمی‌کنند. کتاب در سبد خرید مردم روز به روز کمتر می‌شود. قیمت کتاب طی دو سال گذشته بیش از ۵۰ درصد، طبق گفته خانه کتاب ایران افزایش داشته است و این روند به دلیل افزایش قیمت کاغذ ادامه دارد. گرانی کتاب به طور مستقیم از گرانی کاغذ نشأت می‌گیرد و گرانی کاغذ هم به صورت مستقیم نتیجه افزایش قیمت ارز است. کتاب‌های عمومی‌مثل ادبیات، رمان، داستانی، تاریخی و فلسفی متأسفانه به دلیل افزایش قیمتی که داشتند از ضرورت خرید خارج شده اند. کتاب‌های درسی و کمک آموزشی هم به دلیل نیاز و اجباری که هست بازار خود را دارند اما متاسفانه قیمت کتاب‌های دانشگاهی آن قدر بالا رفته که اکنون بازاری به نام دست دوم فروشی شکل گرفته. به عبارت بهتر قیمت کتاب دانشگاهی آنقدر بالا رفته که دانشجو از خریدن کتاب عاجز است و به جای آن کتاب را از دوستش قرض می‌گیرد و یا از طریق بازار دست دوم تهیه می‌کند و این به بنیان کتابفروشی آسیب می‌زند.» وی اضافه می‌کند: «زمانی کتاب‌هایی با تیراژ بالا چاپ می‌شد اما اکنون همان کتاب‌ها با تیراژ ۲۰۰ تا ۳۰۰ جلد چاپ می‌شود. در حقیقت تیراژ کتاب‌ها کاهش یافته اما برعکس قیمت آنها بالاتر رفته و این در بازار نشر و کتابفروشی واقعا یک فاجعه است. یکی دیگر از مشکلات ما که قبلاً هم به شما گفته بودم فروش مستقیم توسط ناشران است. در تولید و فروش کتاب یک زنجیره است به نام ناشر، پخش، کتابفروش و مصرف کننده. الان این زنجیره و چرخه بهم خورده و ناشر تخفیف می‌دهد و فروش مستقیم دارد و وقتی کتاب‌هایش فروش نرود و تیراژ آنها کم شود و برای بقا مجبور ناچار است این کار را بکند که اشتباه است و هیچ وقت از آن حمایت نمی‌کنیم. فروش مستقیم بازار کتابفروشی‌ها را خراب می‌کند و مشتری را به سمت آنها می‌کشاند.» او تاکید می‌کند: «یکی از مشکلات دیگر کتابفروشی‌ها تجمع دستفروشان در مقابل کتابفروشی ما است، در حالی که هزینه‌های سنگینی بابت مالیات و برق و شهرداری می‌دهیم و آنها هیچ کدام از این هزینه‌ها را نمی‌دهند. هزینه‌های ما آن قدر زیاد است که قابل گفتن نیست. دستفروشان در آغاز فصل بازگشایی مدارس در اواخر شهریور، نوشت افزار می‌آورند و می‌فروشند و همین موضوع باعث خرابی و کسادی بازار ما می‌شود و آسیب می‌زند.»

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد