کارگران معدن معدنجوی طبس با بغضی فروخورده و قلبی آکنده از اندوه از فراق و داغ دوستانشان میگویند.آخرین شب تابستان بود. همه در یک آرامش شبانه منتظر اول مهر بودند که فرزندانشان را راهی مدرسه کنند و چه پدرانی که آرزوی دیدن چنین روزی را داشتند تا دختر و پسر خود را در لباس فرم مدرسه ببینند؛ اما برخی از پدران آن شب در معدن معدنجوی طبس در حال کار و تلاش برای تأمین رزق و روزی خانواده بودند که به علت نشت گاز انفجار در معدن رخ میدهد و بسیاری از این کارگران مظلومانه جان خود را از دست میدهند و فرزندان آنها در روز اول مهر زمزمه کردند «بابا برای نان جان داد.»حادثه بسیار تلخ و ناگوار بود از دست دادن ۵۰ نفر از کارگرانی که خالصانه و برای تأمین یک لقمه نان حلال در عمق زمین جان خود را از دست میدهند.این حادثه قلبها را به شدت تکان داد و بار دیگر موضوع حقوق کارگر، سختی کار در معدن و چرایی این حادثه تلخ را بر سر زبانها انداخت.
حسین کرمی از کارگران معدن معدنجوی طبس در گفتو گو با مهر اظهار کرد: حادثه تلخ آن روز آنقدر با سرعت اتفاق افتاد که متوجه نشدیم کدام یک ازهمکارانمان را از دست دادیم.
بوی گاز را از فاصله دو کیلومتری متوجه شدم
وی که حدود هشت ماه است در معدن طبس فعالیت میکند با بغضی در گلو بیان کرد: روز حادثه من در معدن مشغول فعالیت بودم ولی از بلوک محل کار من تا محل حادثه حدود دو کیلومتر فاصله بود ولی بوی گاز را احساس کردم و بعد شنیدم که همکاران بر زمین افتادند و انفجار رخ داده است.از این کارگر معدن معدن جوی طبس میپرسم که آیا مسائل ایمنی در معدن محل کار شما مراعات میشود یا نه، بیان کرد: واقعیت این است که از من کارگر این سئوال را نباید پرسید بلکه متخصصان و ناظران باید نظر بدهند ولی آیا اگر دستگاه هشدار دهنده انتشار گاز وجود داشت، این اتفاق رخ میداد؟
خبرنگاران بیش از هر کس جویای حال ما بودند
کرمی ادامه داد: من که جان سالم به در بردم ولی به حال آنانی که عزیزی را از دست داده و یا مجروح شدهاند باید فکری کرد.وی در پاسخ به این سئوال که آیا احوالی از کارگران معدن بعد از حادثه پرسیده شده است، یادآور شد: واقعیت را بگویم به عنوان یکی از کارگران معدن بعد از حادثه بیش از هر کس خبرنگاران جویای احوال ما شده اند.
جواد خسرو شیری از دیگر کارگران معدن معدن جوی طبس که بیش از دو سال است در این معدن فعالیت میکند، اظهارداشت: روز حادثه من بیرون در حال استراحت بودم که متوجه اتفاق شدم. ما به سرعت به محل حادثه رفتیم که در ابتدا اجازه ندادند وارد تونل شویم اما بعد از نیم ساعت گفتند هر کس داوطلب است، میتواند وارد شود.بعد که وارد معدن شدم دیدم همکارانم فوت کردهاند که سه نفر از دوستانم را نیز از دست دادم و این داغ به این زودیها سرد نمیشود و از دل ما بیرون نخواهد رفت.
هفت جنازه را از تونل بیرون آوردم
خسرو شیری در ادامه تصریح کرد: من تنها کاری که توانستم بکنم این بود که چهار نفر را زنده از تونل بیرون آوردم و هفت جنازه را نیز خارج کردم.وی در زمینه ایمنی معدن گفت: واقعیت را بخواهم بگویم از نظر ایمنی سخت میگرفتند ولی امکاناتی که وجود داشت امکاناتی نبود که بتواند کمک کار ما در این بحران باشد.محمد بهمدی از مجروحان حادثه معدن معدنجوی طبس که تنها دو- سه ماه است که در آن معدن کار میکند، اظهار کرد: ساعت از ۲۱ شب گذشته بود که انفجار رخ داد من در آن حادثه دچار گاز گرفتگی شدم و من را به بیمارستان رساندند.وی با تأکید بر اینکه ایمنی معدن ضعف داشته است، بیان کرد: به عنوان مثال دستگاه هشداردهنده ای نبود که اگر در یک بلوک حادثه ای اتفاق بیفتد بتواند به سرعت سایر بلوکها را منتقل کند که از شدت حادثه جلوگیری شود.
این مجروح حادثه افزود: بعد از حادثه در بیمارستان برخی از مسئولان چون دادستان و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی به دیدن ما آمدند ولی از صنعت و معدن که متولی اصلی است کسی دلجویی از ما نکرد.
بهمدی با اشاره به اینکه میزان حقوق من حدود ۱۲ میلیون تومان است، بیان کرد: با توجه به اینکه من فوت دوستان و همکارانم را در این حادثه دیدهام حتی اگر بیکار هم بمانم دیگر در هیچ معدنی کار نخواهم کرد و الان به شدت از نظر روحی و جسمی آسیب دیدهام. من به دادستان هم گفتم برخی از مسئولان میآیند و احوالی میپرسند و مشکلات را جویا میشوند ولی از پیگیریهای بعدی خبری نیست.از همه میخواهم که پیگیر چرایی این حادثه باشند، حادثه تلخی که در آن جوانان کم سن و سال جان خود را از دست دادند و همه ما را در ماتم گذاشتند.
در هر حال امروز داغدار ۵۰ نفر از کارگران معدن معدنجوی طبس هستیم و جان دوباره بر تن سوخته و نفسی بر گلوهای خفته آنان برنمیگردد پس باید با تدبیری عاقلانه، افزایش نظارتها و ایمنی در محیط کار از تکرار دوباره این اتفاقات هر چند برای یک نفر خودداری شود که گفتهاند مومن از یک اتفاق دوبار گزیده نمیشود. اول مهر بود، مدرسهها هنوز باز نشده بود که معدن معدنجو بسته شد، یک انفجار تراژیکترین روز اول مدرسه را رقم زد، معدن فروریخت و سرنوشت بیش از ۵۰ کارگر سیاه شد، مانند همان زغال سنگها که برداشت میکردند، هنوز هم کارگران زیادی در معادن کار میکنند، مرگ به آنها هم نزدیک است، نه تجهیزات دارند نه حقوق خوب، حداقل حقوق میگیرند و شاید فقط موقع ریزش معدن کسی به یادشان میافتد. با این وضعیت شاید باید منتظر فاجعه بزرگتری هم بود.
دبیر سابق انجمن صنفی کارگران معدن چادرملو معتقد است که «این فاجعه بازهم تکرار میشود.»، بهرام حسنینژاد به خبرآنلاین میگوید: کارگران معدن بیپناه رها شدهاند، نه تجهیزات دارند نه حقوق خوب، قانون کار هم برایشان اجرا نمیشود، درواقع ایمنی برای کارگران معدن در حد صفر است.»متن کامل گفتوگو در ادامه آمده است.
در طبس معدن زغال سنگ زیاد است شما اطلاعاتی از معدن معدنجو دارید؟
بله، در طبس معادن بزرگ و کوچک زغال سنگ زیاد است، معدن معدنجو که این اتفاق در آن رخ داد یکی از قدیمیترین و بزرگترین معادن زغال سنگ در ایران است و ذخایر عظیمی دارد.
در گزارشهای اولیه گفته شد علت انفجار انتشار گاز متان بوده، میشد از انتشار آن جلوگیری کرد؟
در معادن زغال سنگ متساعد شدن گاز متان طبیعی است، اما متاسفانه در ایران تجهیزاتی که انتشار گاز متان را شناسایی کنند و بعد از شناسایی گاز را تخلیه کنند یا موجود نیست یا اگر هم هست کار نمیکند، مثلاً در معدن یورت هواکش بود اما اصلاً کار نمیکرد، بهنظر میرسد وضعیت معدن معدنجو طبس هم مشابه باشد، اگر مصاحبه پیمانکار معدن را دیده باشید بهصراحت گفت دو شیفت قبل گاز سنجی کردیم، درحالیکه سطح انتشار گاز باید در هر شیفت کاری انجام شود در این صورت اگر میزان گاز از حد مجاز پایینتر بود کارگران میتوانند سرکار بروند، اما اگر از حد مجاز بیشتر بود کارگران نباید در معدن کار کنند، البته هنوز گزارشها اعلام نشده اما بهنظر نمیرسد حجم گاز ذخیره شده در معدن طبس برای یک شیفت کاری باشد.
بهعبارتی اگر تجهیزات لازم در معدن وجود داشت این فاجعه اتفاق نمیافتاد؟
بله؛ معادن زغال سنگ ایران جزو عقب افتادهترین معادن کشور از نظر تجهیزات، تکنولوژی استخراج معدن و البته تربیت نیروی انسانی است، اینکه مردم در حادثه معدن طبس دیدند پیکر معدنکارها با واگن منتقل شدند باید بدانند تردد کارگرها درون معدن هم با همین واگنها است. تکنولوژی ما برای بهرهبرادری از معدن اصلا قابل مقایسه با جهان نیست، در انگلستان و آمریکا هم زغال سنگ از معدن برداشت میکنند اما نحوه برداشت و تکنولوژی استخراج زغال در معادن ایران جزو عقب افتادهترینها است، خیلی مواقع با دست بیل و کلنگ انجام میشود و ابزارهایی که کار کردن در معدن را با حفظ ایمنی تسهیل میکند بسیار کم در معادن استفاده میشوند.
چرا اینطور شده، اگر این تکنولوژی کهنه است چرا تغییرات لازم انجام نمیشود؟
از زمانیکه خصوصیسازی در معادن بیشتر شد، بهطور فزآینده امکانات معدن کمتر شد برای همین امنیت جانی و تجهیزات کارگران کاهش یافت، درواقع ایمنی برای کارگران معدن در حد صفر است. کارگران معدن جزو مظلومترین و در خطرترین کارگران ایران هستند، یعنی در هر لحظه ممکن است فدا شوند، تمام کارگرهای معدن حداقل حقوق را دریافت میکنند، بهویژه اینکه در آن مناطق بیکاری زیاد است و کار کردن در معدن تنها منبع درآمد آنها است اما متاسفانه به شدیدترین شکل استثمار میشوند، قبل از افزایش حقوق در امسال حدود ۱۰ الی ۱۲ میلیون حقوق میگرفتند.
ولی ما قانون کار داریم، چرا برای کارگران معدن اجرا نمیشود؟
بله؛ ما قوانین ایمنی حین کار هم داریم، اما متاسفانه این قوانین برای کارگران معدن بههیچ وجه انجام نمیشود، این کارگران بهطور سیستماتیک باید معاینه شوند و تحت آزمایشهای پزشکی قرار بگیرند. از طرفی تجهیزات لازم برای کار کردن در معدن مانند تجهیزات تنفسی باید در اختیار کارگران معدن قرار بگیرد، اما این اتفاق نمیافتد.بزرگترین فاجعه در بخش کارگری و معادن، خصوصیسازی بدون محدودیت است، این خصوصیسازی دست پیمانکاران را باز گذاشته، انحصار سود و فشار زیادی که به کارگران وارد میشود از فاجعهبارترین اتفاقات است و با این شرایط انتظار داریم این قبیل فجایع مجدد تکرار شوند، دلیل مهم وقوع این مسائل عدم بازرسی، عدم حضور نمایندگان اداره کار، عدم کنترل پیمانکاران در محیط کار، عدم تست وسایل ایمنی، عدم وجود تشکلهای کارگری برای دفاع از حقوق کارگران است، همه این موارد دست به دست هم داده و کاگران را بیپناه رها کرده است.