کد خبر: ۱۳۵۹۰۵
عباس عبدی: پزشکیان با واقعیت‌های سختی رو‌به‌رو شد

راهبردِ وفاق به نقطه مطلوب نرسید

عباس عبدی، فعال سیاسی و تحلیل‌گر سیاسی اصلاح‌طلب، که تا چندماه پیش در صف حامیان ایده وفاق دولت پزشکیان بود، این روز‌ها در صف منتقدان دولت قرار گرفته است و معتقد است؛ «دُز انتقادی را باید بیش‌تر کرد، این به سود دولت و شخص پزشکیان هم است تا متوجه اثرات رفتار خود باشد.»

به گزارش خبرآنلاین، او با بیان اینکه «پزشکیان با واقعیت‌های سختی رو‌به‌رو شده که تصورش را هم نمی‌کرد»، خاطرنشان می‌کند؛ «راهبرد وفاق پزشکیان به نقطه مطلوب نرسید »
عبدی می‌گوید؛ «وفاق با مردم نه تنها رخ نداده و افراد جدیدی به این جریان یا دولت اعتماد نکرده و ملحق نشده‌اند، بلکه اعتماد ماه‌های اول نیز کاهش چشمگیری یافته و نزدیک به نصف شده است.»وی افزود: به نظرم آقای پزشکیان برخلاف آنچه که نمی‌گوید با واقعیت‌های سختی رو‌به‌رو شده که تصورش را هم نمی‌کرده است. از این نظر هم باید با او هم‌دلی کرد. در روز تحلیف ترور هنیه در تهران، سپس اتفاقات لبنان و بعد از آن تقابل موشکی با اسراییل و اوضاع ارزی و از همه بدتر آمدن ترامپ، و تاثیر آن در حوزه روابط خارجی ایران بود. در داخل هم بدترین مانع او استعلام‌هایی است که متکی به مصوبه‌ای از مجلس استصوابی در پاییز ۱۴۰۱ است.مصوبه‌ای که در عمل شکل‌گیری هر گونه دولت حتی با حداقلی از کارآمدی را منتفی کرده است. مجموعه این مسایل موجب شده که اصلی‌ترین راهبرد وی که وفاق است در عمل به نقطه مطلوب نرسد. مواضع رسمی درباره مذاکره احتمالی نیز راه را بسته است یا حداقل اینکه جامعه چنین تصوری دارد.
مشکل ناترازی انرژی گاز و برق و بنزین نیز که امسال به نقطه بحرانی خود رسیده و با کاهش ذخیره آن در تابستان از سوی مسئولان دولت قبل، تجربه بدی را بویژه در تعطیل کردن‌های پیاپی در زمستان برای جامعه رقم زده و موجب تشدید حس ناتوانی شده است. یک بار در آن اوایل دولت دیدم که آقای پزشکیان با عصبانیت نسبت به واردات بنزین معترض بود و می‌گفت که من نمی‌توانم بپذیریم که دارو نداریم، ولی پول برای واردات بنزین می‌دهیم! ولی می‌داد. چرا؟ اگر دقت کنید، چون در جزییات حل شده و مدتی است که در سخنرانی‌هایش جملات عجیب و فاقد گزاره‌های روشن و معنادار و نیز تکراری دارد. این ویژگی گفتاری محصول دو چیز است. اول بن‌بست عملی، دوم ناتوانی یا منع در ابراز بن‌بست و دلایل آن. ادامه وضع موجود موجب ریزش نیروهایش می‌شود که شده. مسأله این است که شکست پزشکیان پیش و بیش از هر چیزی، شکست ساختار سیاسی است بنابراین حمایت از او و بازگذاشتن دست او به نفع حکومت است.تندرو‌های بی‌منطق این را نمی‌پذیرند، ولی ساختار سیاسی باید در این باره اقدام کند و پزشکیان باید این را بخواهد. من موافقم که کار‌ها با وفاق پیش برود ولی کش دادن و لج‌بازی هم حدی دارد. برای مثال فیلترینگ از نظر مردم بلاموضوع شده است، چون مطابق پژوهش‌های رسمی ۸۰ درصد مردم از فیلترشکن استفاده می‌کنند که (۳۰ درصد پولی است و ۴۹ درصد رایگان است) و جالب اینکه استفاده از اینستاگرام هم در همین مدت رشد چشمگیری داشته است؛ بنابراین وجود فیلترینگ نه تنها یک عمل نادرست، بلکه از نظر عقلی نابخردانه است، ولی چرا ادامه دارد؟ چون این یک امر حیثیتی برای تندرو‌ها شده است و موضوع حیثیتی که نابخردانه هم باشد، جای وفاق و بحث نمی‌گذارد.این تیری است که تندرو‌ها هر روز در چشم مردم فرو می‌کنند. باید همان طور که در ماجرای مصوبه ضد امنیتی پوشش عمل شد اینجا هم به همان گونه عمل می‌کردند. در ماجرای گزینش‌ها و انتصابات، و نیز رسانه ملی نیز کوتاهی جدی دیده می‌شود. پس مهم‌ترین دستاورد این انتخابات به تاریخ سپردن ذهنیت خطرناک خالص‌سازی بود. با این حال ادامه این وضع نیز موجب زمین خوردن دولت خواهد شد.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1403/12/14 -  شماره 5779
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۵۹۰۵
عباس عبدی: پزشکیان با واقعیت‌های سختی رو‌به‌رو شد

راهبردِ وفاق به نقطه مطلوب نرسید

عباس عبدی، فعال سیاسی و تحلیل‌گر سیاسی اصلاح‌طلب، که تا چندماه پیش در صف حامیان ایده وفاق دولت پزشکیان بود، این روز‌ها در صف منتقدان دولت قرار گرفته است و معتقد است؛ «دُز انتقادی را باید بیش‌تر کرد، این به سود دولت و شخص پزشکیان هم است تا متوجه اثرات رفتار خود باشد.»

به گزارش خبرآنلاین، او با بیان اینکه «پزشکیان با واقعیت‌های سختی رو‌به‌رو شده که تصورش را هم نمی‌کرد»، خاطرنشان می‌کند؛ «راهبرد وفاق پزشکیان به نقطه مطلوب نرسید »
عبدی می‌گوید؛ «وفاق با مردم نه تنها رخ نداده و افراد جدیدی به این جریان یا دولت اعتماد نکرده و ملحق نشده‌اند، بلکه اعتماد ماه‌های اول نیز کاهش چشمگیری یافته و نزدیک به نصف شده است.»وی افزود: به نظرم آقای پزشکیان برخلاف آنچه که نمی‌گوید با واقعیت‌های سختی رو‌به‌رو شده که تصورش را هم نمی‌کرده است. از این نظر هم باید با او هم‌دلی کرد. در روز تحلیف ترور هنیه در تهران، سپس اتفاقات لبنان و بعد از آن تقابل موشکی با اسراییل و اوضاع ارزی و از همه بدتر آمدن ترامپ، و تاثیر آن در حوزه روابط خارجی ایران بود. در داخل هم بدترین مانع او استعلام‌هایی است که متکی به مصوبه‌ای از مجلس استصوابی در پاییز ۱۴۰۱ است.مصوبه‌ای که در عمل شکل‌گیری هر گونه دولت حتی با حداقلی از کارآمدی را منتفی کرده است. مجموعه این مسایل موجب شده که اصلی‌ترین راهبرد وی که وفاق است در عمل به نقطه مطلوب نرسد. مواضع رسمی درباره مذاکره احتمالی نیز راه را بسته است یا حداقل اینکه جامعه چنین تصوری دارد.
مشکل ناترازی انرژی گاز و برق و بنزین نیز که امسال به نقطه بحرانی خود رسیده و با کاهش ذخیره آن در تابستان از سوی مسئولان دولت قبل، تجربه بدی را بویژه در تعطیل کردن‌های پیاپی در زمستان برای جامعه رقم زده و موجب تشدید حس ناتوانی شده است. یک بار در آن اوایل دولت دیدم که آقای پزشکیان با عصبانیت نسبت به واردات بنزین معترض بود و می‌گفت که من نمی‌توانم بپذیریم که دارو نداریم، ولی پول برای واردات بنزین می‌دهیم! ولی می‌داد. چرا؟ اگر دقت کنید، چون در جزییات حل شده و مدتی است که در سخنرانی‌هایش جملات عجیب و فاقد گزاره‌های روشن و معنادار و نیز تکراری دارد. این ویژگی گفتاری محصول دو چیز است. اول بن‌بست عملی، دوم ناتوانی یا منع در ابراز بن‌بست و دلایل آن. ادامه وضع موجود موجب ریزش نیروهایش می‌شود که شده. مسأله این است که شکست پزشکیان پیش و بیش از هر چیزی، شکست ساختار سیاسی است بنابراین حمایت از او و بازگذاشتن دست او به نفع حکومت است.تندرو‌های بی‌منطق این را نمی‌پذیرند، ولی ساختار سیاسی باید در این باره اقدام کند و پزشکیان باید این را بخواهد. من موافقم که کار‌ها با وفاق پیش برود ولی کش دادن و لج‌بازی هم حدی دارد. برای مثال فیلترینگ از نظر مردم بلاموضوع شده است، چون مطابق پژوهش‌های رسمی ۸۰ درصد مردم از فیلترشکن استفاده می‌کنند که (۳۰ درصد پولی است و ۴۹ درصد رایگان است) و جالب اینکه استفاده از اینستاگرام هم در همین مدت رشد چشمگیری داشته است؛ بنابراین وجود فیلترینگ نه تنها یک عمل نادرست، بلکه از نظر عقلی نابخردانه است، ولی چرا ادامه دارد؟ چون این یک امر حیثیتی برای تندرو‌ها شده است و موضوع حیثیتی که نابخردانه هم باشد، جای وفاق و بحث نمی‌گذارد.این تیری است که تندرو‌ها هر روز در چشم مردم فرو می‌کنند. باید همان طور که در ماجرای مصوبه ضد امنیتی پوشش عمل شد اینجا هم به همان گونه عمل می‌کردند. در ماجرای گزینش‌ها و انتصابات، و نیز رسانه ملی نیز کوتاهی جدی دیده می‌شود. پس مهم‌ترین دستاورد این انتخابات به تاریخ سپردن ذهنیت خطرناک خالص‌سازی بود. با این حال ادامه این وضع نیز موجب زمین خوردن دولت خواهد شد.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد