بارها در ماجراهای خصوصیسازی برخی صنایع بزرگ در ایران، آنچه در قالب نتیجه حاصل شد علاوه بر سرنوشت نامعلوم صنعت موردنظر در آینده، مشکلاتی از قبیل تخلفات مالی مدیران جدید خصوصیسازی، تعدیل نیرو و وضعیت نابسامان حقوق و مطالبات کارگران بود که تجمعات اعتراضآمیز کارگران و نیروهای بیکار شده و یا در شرف بیکاری و محروم مانده از حقوحقوق چندماهه خود را هم به دنبال داشت.
حال این سئوال مطرح میشود که به چه علت پروسه خصوصیسازی در کشوری مانند ایران، صنایع عظیم اقتصادی را دچار مشکلاتی چنین بزرگ و پیچیده میکند، درحالیکه در بسیاری از کشورها امر خصوصیسازی چاره و راهگشای مشکلات و گرههای عرصه تولید و اقتصاد است؟آیا افرادی که وارد چرخه مدیریتی خصوصیسازی شرکتهای عظیم تولیدی و صنعتی میشوند، بهاندازه لازم علم، دانش و صلاحیت اداره این امر مهم و خطیر را در به ثمر رساندن اهداف والا و بلندمدت این صنایع بزرگ کشور دارند؟ یا فقط در این پروسه، بحث مالی قضیه مهم تلقی میشود؟
خوزستان تجربه تلخ خصوصی شدن شرکت نیشکر هفتتپه را دارد که باعث تنشهای بیشمار کارگری در استان شده است، قبلتر شرایط برای شرکت گروه ملی فولاد ایران نیز چنین بود که اعتصابات کارگری بیشماری را به همراه داشت.خوزستان زخمخورده خصوصیسازی است؛ این استان صنعتی، شرکتهای بزرگ و عظیمی را در دل خود جایداده است که بهراحتی قابلواگذاری به بخش خصوصی نیستند و باید پروسه خصوصیسازی برای شرکتهای بزرگ صنعتی مجدداً ویرایش و اصلاح شود تا شرکتهای بزرگ صنعتی ایران که بخشی از آنها در خوزستان هستند با خصوصیسازی، به سمت رکود و ورشکستی و متلاشی شدن نروند.اکنون در خوزستان بحث بر سر خصوصیسازی کردن شرکتهای حفاری، توسعه نیشکر و صنایع جانبی، پالایشگاه آبادان، سد و نیروگاه شهید عباسپور، نیروگاه رامین و… است و از هماکنون کارکنان این شرکتهای بزرگ صنعتی با موجی از نگرانی مواجه شدهاند و ترس از خصوصیسازی و تکرار ماجرای هفتتپه و گروه ملی بر زندگی آنها سایه انداخته است.
واگذاری در این موقعیت به صلاح نیست
رئیس مجمع نمایندگان خوزستان در گفتوگو با مهر، در خصوص واگذاری شرکتهای بزرگ دولتی به بخش خصوصی اظهار میکند: بهعنوان نمایندگان مجلس، حساسیت ویژهای را به این امر داریم که اصلاً در این موقعیت واگذاریها و خصوصیسازی به مصلحت استان نیست و واردکردن استرس روانی به کارکنان این مراکز و شرکتها نیز به صلاح نیست.
سید کریم حسینی با بیان اینکه اعتقادداریم که خصوصیسازی و اصل ۴۴ یک نیاز قابلقبول است، ادامه میدهد: متأسفانه تجربه خوبی را در واگذاریها نداشتیم و نحوه واگذاریها و عملکرد سازمان خصوصیسازی در خوزستان برای واگذاریها تجربه تلخ و ناموفقی بوده است.وی با اشاره به اینکه به همین دلیل خواستار پرداخته نشدن به این مسائل شدیم، تصریح میکند: قول گرفتیم که بحث واگذاری شرکت ملی حفاری ایران در حال حاضر منتفی باشد و واگذاری نیروگاه و دیگر شرکتها نیز قابلبررسی است.رئیس مجمع نمایندگان خوزستان در مجلس میگوید: به کارکنانی که این اخبار را شنیدند قول میدهیم که این کار صورت نمیگیرد و افراد مختلف هم نباید اینگونه اخبار را منتقل کنند و باعث ناامنی روانی بین آنها شوند و همچنین از کارگران تقاضا داریم تا باقدرت به کار، فعالیت و خدمت خود ادامه دهند و اگر بحثی شنیده شد، بهعنوان نماینده آنها پاسخگو هستیم.در جلسه مقدماتی سفر رئیس مجلس شورای اسلامی نیز این بحث مطرح شد و پیگیری این موضوع موردتوجه سایر مسئولان استانی نیز قرارگرفته است.
اصل ۴۴ یعنی واگذاری واقعی اقتصاد به مردم
دیگر نماینده اهواز نیز با اشاره به خصوصیسازی شرکت ملی حفاری اهواز توسط دولت و احتمال انحراف آن، عنوان میکند: در واگذاریهای اصل ۴۴ بناشده بود تا اقتصاد را به مردم واگذار کنیم یعنی تقویت نقش مردم در اقتصاد و کمک به جمعآوری منابع و نقدینگی موجود در بازار مدنظر بود. بهطور مثال اکنون سه هزار میلیارد تومان را بهعنوان سرمایهگذاری از منابع مردم استفاده کنیم تا بتوانیم اقتصاد را واقعاً به مردم واگذار کنیم.مجتبی یوسفی ادامه میدهد: فرمایش مقام معظم رهبری این بود که اقتصاد باید با اصل ۴۴ به مردم واگذار شود ولی متأسفانه در واگذاریها دو اتفاق افتاد؛ یکی اینکه خصولتی شد یعنی با شیوه خصوصی انجام نشد و شرکتهای شبهدولتی یا مجموعههای فاقد شفافیت پایکار آمدند و یا اینکه به برخی افراد فاقد اهلیت واگذار شد.متأسفانه در این واگذاریها گاهی شرکتها به کسانی واگذار شد که در حوزه سیاست بهنوعی دارای تسویهحسابهایی برای برخی از جریانات سیاسی بودند و ازاینرو دیدیم که واگذاری بر اساس کارشناسی و سپردن به مردم نبوده است و ازنظر اهلیت به افرادی فاقد اهلیت واگذار شد. با این وضعیت، فرصتهای موجود در کشور دومینو وار به تهدید تبدیل شدند که کارخانجات و صنایع بالادستی استراتژیکی مثل هپکو، هفتتپه، گروه ملی و ارج که نیاز داخلی را تأمین میکنند و ارزآوری و اشتغال را برای قشر زحمتکش کارگر و خانواده آنها داشتیم، از این فرصتها بودند.
ملی حفاری زمینهساز خودکفایی کشور
یوسفی میگوید: بنابراین واگذاری شرکتی مثل شرکت ملی حفاری ایران که قدرت نفوذ ما در حوزه تخصصی توسعه میادین نفتی یا گازی است، به صلاح نیست. یکی از موضوعاتی که در صنعت نفت و گاز چه برای بازسازی چاهها، احداث چاههای جدید و همچنین برای افزایش و یا پایداری تولید بسیار جدی است، وابستگی نداشتن به دیگر کشورها بوده است و این باعث شد تا ملی حفاری که با دستور حضرت امام شکلگرفته است، کشور خودکفا شود.وی با اشاره به اینکه اکنون شرکتهای بالادستی مثل حفاری بهعنوان یکی از اولویتهای صنعت نفت باعث کاهش هزینه تولید نفت شده است، تصریح میکند: از طرفی هم نمیتوان معیشت چند ۱۰ هزار نفر کارگر و کارمند را با خانواده آنها به خطر بیندازیم و کشور را در آیندهای نزدیک در حوزه ملی حفاری وابسته کنیم چون متأسفانه میخواهیم این ظرفیت را از دست بدهیم..
خصوصیسازی ملی حفاری را دچار بحران میکند
معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار خوزستان نیز درباره واگذاری شرکت ملی حفاری میگوید: وظایف برخی شرکتها باید حاکمیتی باشد و شرکت ملی حفاری با توجه به اینکه پایه و زیربنای صنعت نفت کشور است و بخش اعظم درآمدهای ما از درآمدهای نفتی است، باید موردتوجه بیشتری قرار گیرد.نورالله حسنزاده میافزاید: با توجه به اینکه بخش خصوصی بر اساس درآمد و هزینه اداره میشود، واگذاری ملی حفاری به بخش خصوصی در شرایط فعلی کشور و استان و تحریمها و مشکل فروش نفت، آن را دچار بحران میکند.همچنین با توجه به نرخ بیکاری در خوزستان و از سویی نیاز به حفر چاههای نفت و شرایط درآمدی نفت، واگذاری ملی حفاری در شرایط فعلی عملی نیست.
حال آنچه مهم است مدیریت اصولی و کارشناسانه در امر واگذاری صنایع به بخش خصوصی است، آنهم در صنایع بزرگ خوزستان تا دیگر شاهد ماجراهایی همچون داستان نیشکر هفتتپه نباشیم.
با تجربه تلخ شرکت نیشکر هفتتپه و گروه ملی فولاد ایران، به نظر میرسد فرآیند خصوصیسازی شرکتهای بزرگ معیوب است و نیاز به بازنگری جدی در این خصوص وجود دارد چراکه خوزستان تابوتوان تحمل اعتراضات و اعتصابات کارگری جدیدی را ندارد.