خورشید که از پشت ابرها طلوع میکرد، صدای بوق کشتیهای تجاری از دل کارون همیشه خروشان و رودخانه قابل کشتیرانی به صدا در میآمد و آغاز روزی دیگر را مژده میداد، شهروندان یکی پس از دیگری از خانهها بیرون میآمدند و با نگاهی به رودخانهای که شهر اهواز را به دو قسمت شرق و غرب تقسیم کرده است، انرژی تازه میگرفتند و جاری بودن زندگی را باور میکردند.اما سال هاست که صدای بوق کشتیها به گوش نمیرسد، دیری نپایید که طرحهای مختلف عمرانی نظیر پروژه ساحلی، عرض رودخانه کارون رفته رفته کم میشد و آسفالت جای آب را میگرفت و خودروها بر تن به غارت رفته رودخانه رژه میرفتند، گوشه و کنارههای آن خشک میشد و ماهیهایی که در زیر آب جولان میدادند از تعداد آنها کاسته میشد.کاهش حجم آب را به راحتی میشد تشخیص داد و دیگر مرد ماهیگیر برای صید ماهی به کارون میآمد، جزیرههای شنی و رسوبی یکی پس از دیگری نمایان میشدند و نفسهای این رودخانه به شماره افتاده بود، دیگر دست و دلبازی نمیکرد، کارشناسان میگفتند برای آبرسانی به روستاها و اراضی کشاورزی آبی نیست که انتقال دهیم.از یک سو آه و ناله از نبود آب در روستاهای همجوار سدها و رودخانههای پرآب خوزستان به گوش میرسید، از سویی دیگر مسئولان دم از نبود آب برای انتقال به روستاها میزدند، اما آنچه جالب توجه و عجیب به نظر میرسد این است که برخی استانها نظیر اصفهان و یزد از آب گل آلود کارون و آشفته بازار به نفع خود رای موافق میگیرند.
از سالهای گذشته تاکنون بارها بحث انتقال آب از رودخانه کارون و سرشاخههای آن به استانهای دیگر سخن به میان میآید، استانهای اصفهان و یزد ادعا دارند که آب را برای مصارف شرب میخواهند، اما در واقع و در پس ماجرا مشخص میشود برای تولید و صنایع آب بر نظیر فولاد آب را مصرف میکنند، اگر این استانها آب ندارند چرا صنایعی که به آب فراوان نیاز دارند راه اندازی کرده اند؟ اگر کارون آب مازاد دارد چرا در فصل تابستان کشت برنج و شلتوک را محدود میکنند؟
اگر این رودخانه آب برای بذل و بخشش دارد که به سایر استانها بدهد، پس چرا بیش از ۶۰۰ روستا در خوزستان فاقد آب هستند و روزها در پی جرعهای آب چشم انتظار تانکر آبرسان هستند؟ چرا مردم و دامها در بخش غیزانیه باید بدون آب بمانند و گروههای جهادی و مردمی و سپاه پاسداران به آنها آب برسانند؟ چرا برخی مناطق شهری در اهواز فقط ساعاتی در روز آب دارند و مابقی روز با مشکل اُفت فشار آب مواجه هستند و هزاران چرا و سئوال بدون پاسخ دیگر...
طی روزهای گذشته خبر رسید که مجلس طرح انتقال آب از رودخانه کارون و سرشاخههای آن از جمله دز را تصویب کرده و اعتبارات موردنیاز آن را تخصیص داده است، ولی مردم صبور اهواز و دوستداران محیط زیست با یکدیگر هم صدا شدند و با تجمع روی پل سفید اهواز این کلانشهر نسبت به این طرح واکنش نشان دادند و مخالفت خود را فریاد زدند و از نمایندگان مردم خوزستان خواستند اجازه اجرای این طرح را ندهند.
تاثیرات منفی بر محیط زیست، تولید و صنعت
یک کارشناس امور آب و مدرس دانشگاه گفت: در مطالعات طرحهای انتقال آب به توجیه نادرست وجود آب مازاد در حوضه مبدا اشاره میکنند و مطالعات با این فرض نادرست پیش میرود. در استان خوزستان نه تنها آب مازاد وجود ندارد، بلکه این استان با تنش آبی شدید مواجه است. هوشنگ حسونی زاده افزود:استان خوزستان از حیث زمین و مرغوبیت خاک و حاصلخیزی، یکی از مهمترین جلگههای ایران است که به دلیل ویژگیهای آب و هوایی میتوان ۲ تا ۳ بار در سال در آن به تولید محصول پرداخت. جریان آب به صورت طبیعی، وسعت و حاصلخیزی خاک و تنوع اقلیمی، این استان را به جلگهای زرخیز و پر برکت تبدیل کرده است.
وی افزود: براساس مستندات موجود، در صورت استفاده صحیح و برنامه ریزیهای کشاورزی مکانیزه، خوزستان به تنهایی میتواند کشور را به لحاظ فرآوردههای کشاورزی تأمین کند. البته طرحهای انتقال آب از سر شاخه رودخانههای کارون و دز به طور مستقیم علاوه بر اثرات اجتماعی و زیست محیطی روی شرایط آبدهی و کیفیت آب پایین دست، تولید انرژی برق آبی، تولید محصولات زراعی، کاهش عملکرد محصول، سلامت سازههای آبی -تاریخی و... در استان اثر میگذارد.آنچه اکنون باعث نگرانی میشود، تقاضاهای روز افزون متقاضیان طرحهای انتقال به خارج از حوضه است که با توجه به پدیده تغییر اقلیم جهانی و شدیدتر شدن اثر پدیدههای طبیعی خشکسالی در حوضههای مبدا منجر به صدمه شدید به بخش کشاورزی، کیفیت آب و... خواهد شد. با توجه به اینکه خوزستان در انتهای حوضههای آبریز قرار دارد، مشکلات کیفی و زیست محیطی ناشی از مصارف و کاهش جریان آب به صورت تجمعی به استان منتقل میشود، ضمن اینکه کیفیت منابع آب سطحی به شدت تقلیل یافته، به نحوی که ارزش کیفی آب تأمین شده از سرشاخهها حدود ۲۵۰ درصد بیشتر از آب رودخانه کارون بزرگ در اهواز است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه انتظار میرود که حد و سقفی برای اینگونه طرحها منظور شود تا مردم استان را از نگرانیهای در این زمینه رها شوند، اظهار کرد: در حال حاضر آب شرب بیشتر شهرهای خوزستان به لحاظ کیفی و کمی مشکل دارد، این در حالی است که حجم سرمایه گذاریهای انجام گرفته از سوی دولت در بخش آب در استان بالغ بر دهها هزار میلیارد تومان است، ضمن اینکه تأمین نشدن آب مورد نیاز این استان به معنی هدر رفت بخش زیادی از سرمایه گذاریهای عظیم انجام شده است که منفعتی برای خوزستان و ساکنان آن ندارد. در مطالعات طرحهای انتقال آب به توجیه نادرست وجود آب مازاد در حوضه مبداء اشاره میکنند و مطالعات با این فرض نادرست پیش میرود، چراکه تجارب مربوط به خشکسالی دهههای اخیر (۹۷ -۱۳۹۶) نشان میدهد که انتقال آب از رودخانه کارون در سالهای خشک میتواند منجر به نتایج فاجعه باری در پایین دست حوضه شود که این خشکسالیها در مطالعات و توجیه طرح انتقال نادیده گرفته شده اند.
حسونی زاده در ادامه با بیان اینکه ۵۰ هزار هکتار نیز مربوط به شبکههای آبیاری و زهکشی استان ایلام است، افزود: به طور کلی این طرح در یک فاز دیده شده، اما مباحث تأمین آب مورد نیاز این طرح باعث معطلی، تأخیر و تقسیم طرح به دو فاز یا اولویت شد. اولویت اول آن انجام و بخش دوم آن علیرغم قولهای مساعد مسئولان کشوری، وزیران نیرو و روسای جمهور طی سنوات گذاشته تاکنون، هنوز عملیاتی نشده اند.او بیان داشت: تکمیل طرح ۵۵۰ هزار هکتاری و بهبود اراضی سنتی به شبکههای آبیاری تحت کنترل، ضمن ارتقای مدیریت کمی و کیفی منابع آب و خاک استان تولید محصولات زراعی و اشتغال را منطبق با سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز ارتقاء میدهد. به طور خلاصه در حال حاضر فقط ۵۰ درصد این طرح اجرا شده و مابقی هنوز تأمین آب نشده است.
انتقال آب از کارون در سکوتی مرگبار
تنها تصویری که میتوان از پیامدهای انتقال آب از رودخانه کارون و سرشاخههای آن ترسیم کرد، مرگ خوزستان ناشی از نابودی کشاورزی، دامداری و صنعت است، خوزستان به کارون خروشان و تالابها زنده است، مردم اهواز با عطر کارون نفس میکشند، با شنیدن نجوای آن آرامش میگیرند و از جرعه جرعه آن سیراب میشوند، حیات را از خوزستان نگیرید، رودخانه نباشد، این استان پهناور از نفس میافتد...