جو بایدن رئیس جمهوری جدید آمریکا کار خود را از ابتدای بهمن امسال در کاخ سفید آغاز خواهد کرد و از این سو، چشمهای امیدواری که به غلط یا درست، در انتظار روزهای خوش هستند. بایدن در ابتدای کاندیداتوری خود وعده داد که با بازگشت به برجام در صورت رای آوردن مشکلی ندارد اما پس از آنکه رای آورد اعلام کرد که به موضوع برداشتن تحریمها علیه ایران فکر خواهد کرد و ترامپ هم خط و نشان کشیده که تحریمها را به گونهای نوشته که بایدن براحتی نمیتواند آنها را دستکاری کند؛ به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی این حرف نابخردانهای است که تصور شود اگر بایدن بیاید اوضاع اقتصاد ایران یکسره دگرگون خواهد شد و به واقع این مهم نه از سوی آشنایان به سیاست آمریکا بلکه از سوی ناآگاهان دامن زده میشود چرا که اگر فضای کسب و کار نامناسب است، فشار بر تولید بالاست، با سیاستهای غلط فضای رانت و فساد ایجاد شده و در موضوعاتی مانند تورم، چنین نتایجی ایجاد کرده ایم، قطعا مقصرش تحریمها نیستند و اگر برای آنها راه حلی پیدا نشود، در آینده مشکلات حتی با وجود لغو تحریمها نیز ادامه خواهد داشت.
در این امر تردیدی وجود ندارد که اگر تحریمها بروند، اقتصاد ایران نفس تازهای خواهد کشید و بخشی از فشارهای اقتصادی که بر دوش مردم و فعالان اقتصادی قرار دارد برداشته خواهد شد و این امر قطعا مثبت است اما آنچه را نباید فراموش کرد مشکلات داخلی اقتصاد است که لزوما ارتباطی به تحریم ندارند. این نکته بسیار حائز اهمیت است که معماری تحریمهای ضد ایرانی در زمان اوباما با معاونت بایدن شتاب گرفت، پس اهم مشکلات اقتصادی از درون سرچشمه میگیرد. اینکه بین حقوق یک کارگر و یک کارمند رده بالا و یک مدیر تفاوت وحشتناک و آسمان تا زمینی حکمفرماست به هیچ عنوان ربطی به تحریم ندارد، متاسفانه دولتمردان ما نمی توانند یک زندگی همسان با قشر ضعیف را تجربه کنند پس تحریم فقط یک لغت است و عدالت واژه گم شده ای است که در سیاستها وجود ندارد، بماند که تحریم ها و کمیابی بسیاری از داروها .باز هم با فشار بر قشر پایین جامعه، نفس مردم را می گیرد.نکته اینکه، انتظارات از تحریم و لغو آن باید منطقی باشد، ایران باید انتظاری که از لغو تحریمها یا کاهش آنها دارد را با واقعیتهای اقتصادی بسنجد چراکه انتظارات غیر واقعی تبعات سنگینی خواهد داشت.
یکی از اصلیترین موضوعاتی که نباید آن را فراموش کرد، نگاه کلان دولتها در آمریکا به ایران و رابطه با جمهوری اسلامی ایران است. امروز دیگر تردیدی نداریم که راهبرد کلان در کاخ سفید درباره ایران تغییری نخواهد کرد. شاید با جابجایی دولتها برخی سیاستهای اجرایی تغییر کنند اما در نگاه کلان تفاوت چندانی میان ترامپ و بایدن نیست، همانطور که در دوره اوباما نیز سختترین تحریمها علیه ایران اعمال شد، در دوره بایدن نیز نمیتوان انتظار داشت معجزهای برای ایران و اقتصاد کشور رخ دهد، اقتصاد ایران به یک راهبرد طولانی مدت نیاز دارد، اقتصاددانان بر این باورند که دلیل اینکه در دورههای گذشته به راحتی ما را تحریم کردهاند، دور افتادن ایران از اقتصاد جهانی و تبدیل شدن به یک جزیره مستقل است. ما باید منافع دیگر کشورها و شرکتهای بینالمللی را به منافع خود گره بزنیم تا اگر روزی دولتی خواست ایران را تحریم کند، تحت تاثیر همین منافع امکان آن را پیدا نکند. به این ترتیب اگر میخواهیم با لغو تحریمها، روزهای خوشی را تجربه کنیم، از بین بردن مشکلات و دغدغههای داخلی بیشترین اهمیت را دارند.سخن پایانی اینکه، فارغ از اینکه بایدن یا چهار سال بعد چه کسی بر کرسی ریاست جمهوری کاخ سفید مینشیند، مسئولان به هیچ وجه نباید حساسیت بیهوده نسبت به این مساله برای مردم ایجاد کنند چرا که در نهایت راه حل فایق آمدن بر مشکلات امروز ایران، در داخل مهیا خواهد شد، گام اول نزدیکتر شدن شیوه زندگی آقایان با قشر ضعیف جامعه است.