بهادری جهرمیدر ادامه و در پاسخ به این پرسش كه مردم چقدر دیگر باید صبر و تحمل از خود نشان دهند هم گفت: نمیتوانیم زمانی برای این موضوع تعیین كنیم! این پاسخ نشان داد كه هر چند بسیاری از مردم امیدی به بهبود شرایط اقتصادی ندارند اما اصولا قرار هم نیست به این زودیها اتفاق خاصی بیفتد، گویا آقایان مسئول كه علیرغم این حجم سنگین گرانی و تورم، اتفاقا در بهترین شرایط روزگار میگذرانند اطمینان دارند كه مردم با تحمل هر چه بیشتر سختی و رنج و فقر، در ادامه راهی كه مشخص هم نیست چه پایانی داشته باشد، آنان را همراهی میكنند! به هر حال ما بدتر از اینها را هم شنیدهایم؛ اینكه مردم بدبختی در كشوری فلاكتزده لنگ به كمر میبندند و نان خشك سق میزنند را هم همین مسئولین، منتش را بر سر ما گذاشته بودند و امتیاز اینكه هنوز به این مرحله نرسیده ایم را هم به خودشان داده بودند! اینكه گفته بودند حالا اگر نیست نخورید و اشكنه بخورید، یا مگر مردم برای نان انقلاب كرده بودند و هزاران حرف و سخن كنایهآمیز و سنگین را در این سالها همراه با موجهای ترسناك گرانی و تورم شنیدهایم و احتمالا بعد از این هم همین گونه خواهد بود اما این كه زمانی هم برای پایان وضعیت وخیم اقتصادی اعلام نمیشود، یك علت مهم دارد و آن هم این است كه همه این فشارهای اقتصادی همراه با این سخنان را تنها مردم هستند كه تحمل میكنند. این بازنشستگان هستند كه علیرغم تورم ۵۰ درصدی باید با ۱۰ درصد افزایش مستمری زندگی كنند، بنابراین باید در گرمای ۵۰ درجه خوزستان كه ادارات را به تعطیلی كشانده است، به خیابان بیایند بلكه كسی صدای مظلومیتشان را بشنود. به علت این تفاوتهای فاحش در زندگی مردم و مسئولان است كه آنان همچنان مردم را به صبر و تحمل و همكاری و همراهی توصیه میكنند اما نمیدانند برای مردم توانی نمانده تا باز هم در تصمیمات عجیب و غریب و غیرقابل تصور اقتصادی، آنان را همراهی كنند و تاوان اشتباهاتشان را با فقر بیشتر بدهند.