کد خبر: ۱۳۲۹۷۸
«بی‌بی لوعه» ۱۰۷ ساله، روایتگر روزهایی است كه بر دارخوین گذشت؛ از كشف حجاب رضا خان تا جنگ

مــادر گمنــام دفــاع

مرضیه لركی

شهری که امروز با نام دارخوین شناخته می‌شود، با ادغام سه روستای بزرگ آلبوبالد، دارخوین و یوخان در سال ۱۳۸۷ تبدیل به شهر شد؛مردم این منطقه می‌گویند حدود ۱۰۰ سال پیش - کمی‌بیشتر یا کمتر- در این محل دو برادر، اتاقکی زده و در آن زندگی می‌کردند. در زبان عربی «دار» به معنی اتاق است و چون این دو برادر یا به زبان عربی «خوین» - در آن زندگی می‌کرده‌اند، این منطقه به نام دارخوین یا خانه‌ (اتاق) دو برادر شناخته شده است. 

قرارگیری این شهر در مسیر اصلی ارتباط جنوب به شمال کشور، وجود چاه‌های متعدد نفت، تعیین این محل برای راه اندازی نیروگاه اتمی، وجود قدیمی‌ترین تلمبه ‌خانه‌های نفت و آب، گذر رودخانه‌ کارون از کنار آن، وجود نخلستان‌های وسیع و فاصله‌ کمتر از ۲۵ کیلومتری تا مرز ایران و عراق، از جمله ویژگی‌هایی است که دارخوین را به منطقه‌ای مهم تبدیل می‌کند. از سویی دیگر در دوران دفاع مقدس و حوالی حصر آبادان توسط عراق، دارخوین تبدیل به خط مقدم جبهه‌ جنگ شده بود و بعد از شکست حصر آبادان نیز منطقه‌ا‌ی برای تدارکات بعضی از عملیات‌ها بود. بنا بر اسناد سال‌های دفاع مقدس، این منطقه در آن دوران شاهد مقاومت شدید نیروهای خودی برابر دشمن و شاهد ویرانی خانه‌ها و شهید ‌شدن بسیاری از مردم شهر‌ها و روستاهای این مناطق بوده است. در دارخوین شرح قهرمانی‌ها از دوران جنگ بسیار است؛ قهرمانان این مبارزه اما تنها مردان نبودند بلکه زنان نیز در این دفاع همپای مردان جنگیدند، دست به سلاح نبردند ولی دشمن را زمینگیر کردند. این حماسه‌ها باید بازگو شوند و این قهرمان‌های واقعی باید معرفی شوند. چرا كه انسانِ بدون حماسه و جامعه‌ خالی از قهرمان، انسانی فاقد شجاعت و جامعه‌ای شکننده است. وجود حماسه در جامعه روحیه ظلم‌ ستیزی، مقاومت و ایثار را تقویت می‌کند و بازتولید و بالندگی این صفات ضامن تحکیم و بقای جامعه انسانی است؛ و همه اینها جز با وجود قهرمان امکان‌پذیر نخواهد بود. به عبارت بهتر قهرمان‌ها بخشی از بافت و فرهنگ جامعه هستند. آنها جنس ارزش‌ها و آرمان‌های هر جامعه‌ای را به خود گرفته و در فرهنگ و منش افراد رسوخ می‌کنند. 
همان طور که می‌دانیم حضور بانوان در دوران هشت ساله‌ دفاع مقدس، بسیار درخشان بود. خدمات بانوان در زمینه‌های گوناگون فرهنگی، درمانی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، سیاسی و حتی نظامی‌را نمی‌توان نادیده گرفت. آن‌ها گاه در نبرد رویارو با دشمن اشغالگر و البته بیشتر در پشت جبهه و در زمینه‌های گوناگون، منشأ خدمات گرانبهایی بودند. پرداختن به زنانی که در پشت جبهه‌ دلاورانه از جان خود گذشتند تا وطن، وطن بماند خود جبران ناگفته‌هایی از تاریخ جنگ است که دیده شد اما مورد توجه قرار نگرفت. یکی از این قهرمانان که شاید بتوان به عنوان میراث بشری دفاع مقدس از او یاد کرد و هنوز در دل دارخوین زندگی می‌کند و قلب تپنده‌‌ی این شهر است بی‌بی لوعه است، لوعه کلمه‌ ای عربی به معنای سختی کشیده است و شرح زندگی بی‌بی لوعه چه خوب به ما یادآور می‌شود که بی‌بی خود این نام است، زنی سختی کشیده که خطوط چهره‌اش شاهدی بر این ادعاست. انگار دارخوین در طول سال‌های شکل گیری‌اش زنی را در دامان خود پرورانده که حالا پس از گذشت ۱۰۷ سال از عمرش همچون گنجی نهفته در دل خاک از میان هزار توی یک قرن زندگی اش سر برآورده. بی بی لوعه زنی با چشمانی به سبزی دشت‌های بهار خورستان، به وضوح وجه تمایزی با زنان و مردان دیگری دارد که با آنها می‌زیسته؛ و این وجه تمایز همان عمل قهرمانانه‌ای است که انجام داده. او می‌توانست با شروع جنگ در دارخوین، چمدانش را بردارد و شهر را ترک کند اما ایستاد و پا به پای رزمنده‌ها در پشت جبهه خدمت کرد...بی بی از خود شجاعتی از جنس مادرانگی نشان داد او به راستی مادر بچه‌های جنگ بود. 
برای مصاحبه نرفته بودم، رفته بودم به او سر بزنم؛ ولی این بار دلِ گفتن داشت، بی‌بی وقتی حوصله دارد و سر فرم است. از زندگی‌اش می‌گوید که تکه‌ای بلند از تاریخ است. از خاطراتش که می‌گوید از کشف حجاب رضا خان و احداث تلمبه خانه‌ نفت دارخوین حرف دارد تا نقطه‌ی عطف زندگی‌اش یعنی جنگ. 
لابه لای خاطراتش مشهود است که دارخوین تنها خط آغاز دفاع مقدس، ایستگاه و استراحتگاه رزمندگان قبل و بعد از هر عملیات نبود؛ بلکه زخم خورده‌ هواپیماهای ارتش بعثی و قتلگاه فرزندان جنگ بود...ساختمان‌های ویران شده بهترین گواه بر خاطرات خونین دارخوین هستند...این روزها بی بی هنور هم با چشمانی سبز و بارانی از رزمندگان یاد می‌کند و از دلاوری‌هایشان می‌گوید. بی بی لوعه به راستی صندوقچه‌ خاطرات جنگ است، شاید تنها وظیفه این باشد که جلوی یک ضایعه‌ بس مهم را گرفت و اجازه نداد روزهایی که بی بی در جنگ تحمیلی با آنها نفس کشیده در غبار تاریخ گم شوند. در این میان ساده ترین کار ثبت و ضبط خاطرات بی‌بی  است. یادمان نرود بی‌بی و خاطراتش، این گنجینه‌های پر ارزش و بی‌بدیل، سرمایه‌های این ملت‌اند.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1402/3/17 -  شماره 5380
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۲۹۷۸
«بی‌بی لوعه» ۱۰۷ ساله، روایتگر روزهایی است كه بر دارخوین گذشت؛ از كشف حجاب رضا خان تا جنگ

مــادر گمنــام دفــاع

مرضیه لركی

شهری که امروز با نام دارخوین شناخته می‌شود، با ادغام سه روستای بزرگ آلبوبالد، دارخوین و یوخان در سال ۱۳۸۷ تبدیل به شهر شد؛مردم این منطقه می‌گویند حدود ۱۰۰ سال پیش - کمی‌بیشتر یا کمتر- در این محل دو برادر، اتاقکی زده و در آن زندگی می‌کردند. در زبان عربی «دار» به معنی اتاق است و چون این دو برادر یا به زبان عربی «خوین» - در آن زندگی می‌کرده‌اند، این منطقه به نام دارخوین یا خانه‌ (اتاق) دو برادر شناخته شده است. 

قرارگیری این شهر در مسیر اصلی ارتباط جنوب به شمال کشور، وجود چاه‌های متعدد نفت، تعیین این محل برای راه اندازی نیروگاه اتمی، وجود قدیمی‌ترین تلمبه ‌خانه‌های نفت و آب، گذر رودخانه‌ کارون از کنار آن، وجود نخلستان‌های وسیع و فاصله‌ کمتر از ۲۵ کیلومتری تا مرز ایران و عراق، از جمله ویژگی‌هایی است که دارخوین را به منطقه‌ای مهم تبدیل می‌کند. از سویی دیگر در دوران دفاع مقدس و حوالی حصر آبادان توسط عراق، دارخوین تبدیل به خط مقدم جبهه‌ جنگ شده بود و بعد از شکست حصر آبادان نیز منطقه‌ا‌ی برای تدارکات بعضی از عملیات‌ها بود. بنا بر اسناد سال‌های دفاع مقدس، این منطقه در آن دوران شاهد مقاومت شدید نیروهای خودی برابر دشمن و شاهد ویرانی خانه‌ها و شهید ‌شدن بسیاری از مردم شهر‌ها و روستاهای این مناطق بوده است. در دارخوین شرح قهرمانی‌ها از دوران جنگ بسیار است؛ قهرمانان این مبارزه اما تنها مردان نبودند بلکه زنان نیز در این دفاع همپای مردان جنگیدند، دست به سلاح نبردند ولی دشمن را زمینگیر کردند. این حماسه‌ها باید بازگو شوند و این قهرمان‌های واقعی باید معرفی شوند. چرا كه انسانِ بدون حماسه و جامعه‌ خالی از قهرمان، انسانی فاقد شجاعت و جامعه‌ای شکننده است. وجود حماسه در جامعه روحیه ظلم‌ ستیزی، مقاومت و ایثار را تقویت می‌کند و بازتولید و بالندگی این صفات ضامن تحکیم و بقای جامعه انسانی است؛ و همه اینها جز با وجود قهرمان امکان‌پذیر نخواهد بود. به عبارت بهتر قهرمان‌ها بخشی از بافت و فرهنگ جامعه هستند. آنها جنس ارزش‌ها و آرمان‌های هر جامعه‌ای را به خود گرفته و در فرهنگ و منش افراد رسوخ می‌کنند. 
همان طور که می‌دانیم حضور بانوان در دوران هشت ساله‌ دفاع مقدس، بسیار درخشان بود. خدمات بانوان در زمینه‌های گوناگون فرهنگی، درمانی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، سیاسی و حتی نظامی‌را نمی‌توان نادیده گرفت. آن‌ها گاه در نبرد رویارو با دشمن اشغالگر و البته بیشتر در پشت جبهه و در زمینه‌های گوناگون، منشأ خدمات گرانبهایی بودند. پرداختن به زنانی که در پشت جبهه‌ دلاورانه از جان خود گذشتند تا وطن، وطن بماند خود جبران ناگفته‌هایی از تاریخ جنگ است که دیده شد اما مورد توجه قرار نگرفت. یکی از این قهرمانان که شاید بتوان به عنوان میراث بشری دفاع مقدس از او یاد کرد و هنوز در دل دارخوین زندگی می‌کند و قلب تپنده‌‌ی این شهر است بی‌بی لوعه است، لوعه کلمه‌ ای عربی به معنای سختی کشیده است و شرح زندگی بی‌بی لوعه چه خوب به ما یادآور می‌شود که بی‌بی خود این نام است، زنی سختی کشیده که خطوط چهره‌اش شاهدی بر این ادعاست. انگار دارخوین در طول سال‌های شکل گیری‌اش زنی را در دامان خود پرورانده که حالا پس از گذشت ۱۰۷ سال از عمرش همچون گنجی نهفته در دل خاک از میان هزار توی یک قرن زندگی اش سر برآورده. بی بی لوعه زنی با چشمانی به سبزی دشت‌های بهار خورستان، به وضوح وجه تمایزی با زنان و مردان دیگری دارد که با آنها می‌زیسته؛ و این وجه تمایز همان عمل قهرمانانه‌ای است که انجام داده. او می‌توانست با شروع جنگ در دارخوین، چمدانش را بردارد و شهر را ترک کند اما ایستاد و پا به پای رزمنده‌ها در پشت جبهه خدمت کرد...بی بی از خود شجاعتی از جنس مادرانگی نشان داد او به راستی مادر بچه‌های جنگ بود. 
برای مصاحبه نرفته بودم، رفته بودم به او سر بزنم؛ ولی این بار دلِ گفتن داشت، بی‌بی وقتی حوصله دارد و سر فرم است. از زندگی‌اش می‌گوید که تکه‌ای بلند از تاریخ است. از خاطراتش که می‌گوید از کشف حجاب رضا خان و احداث تلمبه خانه‌ نفت دارخوین حرف دارد تا نقطه‌ی عطف زندگی‌اش یعنی جنگ. 
لابه لای خاطراتش مشهود است که دارخوین تنها خط آغاز دفاع مقدس، ایستگاه و استراحتگاه رزمندگان قبل و بعد از هر عملیات نبود؛ بلکه زخم خورده‌ هواپیماهای ارتش بعثی و قتلگاه فرزندان جنگ بود...ساختمان‌های ویران شده بهترین گواه بر خاطرات خونین دارخوین هستند...این روزها بی بی هنور هم با چشمانی سبز و بارانی از رزمندگان یاد می‌کند و از دلاوری‌هایشان می‌گوید. بی بی لوعه به راستی صندوقچه‌ خاطرات جنگ است، شاید تنها وظیفه این باشد که جلوی یک ضایعه‌ بس مهم را گرفت و اجازه نداد روزهایی که بی بی در جنگ تحمیلی با آنها نفس کشیده در غبار تاریخ گم شوند. در این میان ساده ترین کار ثبت و ضبط خاطرات بی‌بی  است. یادمان نرود بی‌بی و خاطراتش، این گنجینه‌های پر ارزش و بی‌بدیل، سرمایه‌های این ملت‌اند.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد