کد خبر: ۱۳۳۴۳۱

استراتژی کلان ایران تغییر کرده است؟

تحلیلگر سابق اطلاعاتی سیا و کارشناس سیاست خاورمیانه و امور نظامی در نشریه فارین پالسی نوشت: از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی ایران به صورت یکجانبه تلاش کرده تا بر خاورمیانه تسلط یابد و ایالات متحده و اسرائیل را بیرون براند. تهران برای انجام این کار به شدت بر کارزار بی‌امان اقدام علیه آمریكا و اسرائیل متمرکز بود و علیرغم آن که این اهداف تغییر نکرده‌اند به نظر می‌رسد ایرانی‌ها استراتژی کلان خود را به شکلی اساسی تغییر داده‌اند.

به نوشته  کنت پولاک، البته  ما هرگز نمی‌توانیم مطمئن باشیم، زیرا تصمیم‌گیری ایران همواره مبهم است، اما به نظر می‌رسد ایران ناگهان متوجه شده که هویج می‌تواند ابزار مفیدی برای سیاست خارجی باشد. تقریبا به هر کجا که نگاه کنید تهران اکنون انگیزه‌های مثبتی برای همکاری ارائه می‌دهد، سئوالی که اکنون آمریكا با آن مواجه است این می‌باشد که چگونه سیاست خود را در ازای این تغییر تنظیم کند.نمونه‌های زیادی از تغییر ایران وجود دارد. ایران با میانجی‌گری چین به توافقی با عربستان سعودی دست یافت که در ظاهر سود بیشتری برای ریاض در مقایسه با ایران دارد. در نتیجه، دو کشور پس از یک دهه وقفه روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. آنان حتی در مورد همکاری برای جلوگیری از فرورفتن سودان به عمق جنگ داخلی با یکدیگر صحبت می‌کنند. ایرانی‌ها همچنین روابط دیپلماتیک خود را با امارات متحده عربی از سر گرفته‌اند و تهران به دنبال همکاری با ابوظبی در زمینه حمل و نقل هوایی و زیرساخت‌ها نیز می‌باشد. امارات تا آن جا پیش رفته که از ائتلاف دریایی به رهبری ایالات متحده در خلیج‌فارس خارج شده و با پیوستن به ائتلاف رقیب با حضور ایران موافقت کرده است.آنان حتی گفت‌وگو‌های آرامی را با بحرین آغاز کرده‌اند که دولت آن هنوز ایران را به خاطر تلاش‌های مختلف برای برافروختن انقلاب توسط اکثریت شیعه کشور نبخشیده است. ایران همچنین قرارداد توسعه جدید روابط با عمان را در پیش گرفته و در حال عادی سازی روابط با مصر است.ایران همچنین مذاکرات خود را با ترکیه (و روسیه و حکومت اسد سوریه) درباره یافتن راه‌حلی برای مشکلات دوجانبه خود در عراق و سوریه از سر گرفته است. ایران یک توافق جدید مبادله نفت در برابر گاز با عراق دارد جایی که متحدان ایران حتی بیش از گذشته بر دولت تسلط دارند. نکته جالب‌تر از همه آن که ایران پیشنهاد تشکیل یک مجمع منطقه‌ای بدون ایالات متحده یا اسرائیل را داده، ایده‌ای که به گونه‌ای خریدار پیدا کرده که یک دهه پیش غیر قابل تصور به نظر می‌رسید.
وزیر امور خارجه ایران به تازگی سفر چهار کشوری به خلیج‌فارس را به پایان رساند که تحسین ایرانیان را برانگیخت تحسینی که پیش‌تر هرگز دریافت نکرده بود،البته همه این موارد صرفا تبادل گلاب بین ایران و اعراب نیست. مسائل ماهیتا تغییر نکرده برای مثال جدال با کویت بر سر یک میدان گازی مشترک، با امارات بر سر جزایر سه‌گانه و با سعودی‌ها برسر یمن وجود دارد. با این وجود، در مجموع طبق استاندارد‌های ایران رویکرد اخیر آن کشور تغییری جذاب و واقعی بوده است.با این وجود، این رویکرد صلح‌طلبانه تهران به عشق و دوستی با اسرائیل و آمریكا تعمیم نیافته است. در آن مورد ایران به رویه پیشین خود ادامه می‌دهد. نیرو‌های دریایی ایران در برابر آمریكا به تقابل با کشتی‌های آمریکایی در خلیج‌فارس ادامه می‌دهند و ایران در شش ماه گذشته حداقل پنج بار به نفتکش‌های وابسته به آمریكا یا اسرائیل حمله کرده یا آنان را توقیف کرده است. به نظر می‌رسد حتی آزادی اخیر زندانیان بین ایالات متحده و ایران بیش‌تر به نیاز شدید ایران به پول نقد مربوط می‌شود تا هرگونه علاقه به تنش‌زدایی واقعی.همه متحدان منطقه‌ای ایالات متحده از این وحشت دارند که آمریكا از آنان در برابر ایران محافظت نکند. بایدن در این زمینه بهتر عمل کرده است، اما هیچ یک از آنان فراموش نکرده‌اند که چگونه ترامپ ایده دفاع از عربستان سعودی و امارات ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی را کنار گذاشت ترامپ در آن زمان سال‌ها سیاست آمریكا را احتمالا بدون آن که درک کند مورد تمسخر قرار داده بود.در نتیجه، طی چندین سال گذشته متحدان خاورمیانه‌ای ایالات متحده نیاز به کاهش وابستگی خود به ایالات متحده و یافتن دوستان جدید و حامیان بالقوه را احساس کرده‌اند. این وضعیت موجی از دوستی‌های خاورمیانه‌ای با نقش‌آفرینی چین، روسیه، هند و برخی از کشور‌های اروپایی را موجب شده است. سیاست خارجی جدید ایران ممکن است در جهت استفاده از این موقعیت باشد. کشور‌های عربی به خوبی می‌دانند که ایران چه توانایی‌هایی دارد به ویژه اگر ایالات متحده مایل یا قادر به مهار آن نباشد. در صورتی که جهان عرب وابستگی خود به آمریکا را کنار بگذارد و به جای آن حاکمیت ایران را بپذیرد؛ تهران انگیزه بهتری برای بهبود روابط با کشور‌های منطقه خواهد داشت.از آنجایی که به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها کمتر به خاورمیانه علاقمند هستند، روسیه در اوکراین گرفتار شده است و چین همچنان فاقد قدرت نظامی برای تصاحب قدرت منطقه‌ای است و ایران با چهره‌ای مهربان‌تر اکنون کشور‌های عربی نگران را به سوی خود فرا می‌خواند. به همین دلیل است که رویکرد تازه ایران البته تا حدی محدود تا این اندازه موثر بوده است.
در همین حال به نظر می‌رسد تداوم اقدامات تهاجمی ایران علیه آمریكا و اسرائیل مکمل استراتژی عربی آن کشور است. ایران احتمالا باور دارد ادامه حملات به منافع واشنگن در منطقه سرعت خروج آمریكا از منطقه را تشدید خواهد کرد.در مورد اسرائیل گرم شدن درگیری در آنجا به ایران کمک می‌کند تا کشور‌های عربی را با دوراهی شدیدتری مواجه کند: شما یا می‌توانید به ما بپیوندید و صلح و تجارت داشته باشید یا به اسرائیل بپیوندید و جنگ داشته باشید. به خصوص با وجود یک دولت راست افراطی اسرائیل که مصمم است علیه فلسطینی‌ها به شیوه‌ای منفور حتی برای خسته‌ترین اعراب عمل کند، فاصله گرفتن از اسرائیل برای بسیاری از رژیم‌های عربی مزایای خاص خود را دارد، بنابراین رویکرد دوگانه ملایمت با کشور‌های عربی و در عین حال تشدید حملات به ایالات متحده و اسرائیل احتمالا به معنای ایجاد شکاف بین کشور‌های عربی و دشمنان اصلی ایران است. آن چه ایران بیش از همه از آن می‌ترسد آشتی بین ایالات متحده و متحدان عرب‌اش و نزدیک شدن بیشتر بین آنان و اسرائیل است.در واقع، این رویکرد راهبردی جدید نشان می‌دهد که ایران سرانجام دریافته که استفاده‌اش از چماق دشمنان آن کشور را به سوی یکدیگر سوق می‌دهد و از این رو در رویکرد جدید به دنبال ایجاد شکاف و تفرقه در میان آنان است. تا به امروز انگیزه اصلی توافق رئیسی و دیگر روابط نزدیک بین کشور‌های عربی و اسرائیل تمایل آنان به متحد شدن به دلیل ترس مشترک از ایران و متحدان و یاران آن کشور بوده است.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1402/5/29 -  شماره 5430
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۳۴۳۱

استراتژی کلان ایران تغییر کرده است؟

تحلیلگر سابق اطلاعاتی سیا و کارشناس سیاست خاورمیانه و امور نظامی در نشریه فارین پالسی نوشت: از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی ایران به صورت یکجانبه تلاش کرده تا بر خاورمیانه تسلط یابد و ایالات متحده و اسرائیل را بیرون براند. تهران برای انجام این کار به شدت بر کارزار بی‌امان اقدام علیه آمریكا و اسرائیل متمرکز بود و علیرغم آن که این اهداف تغییر نکرده‌اند به نظر می‌رسد ایرانی‌ها استراتژی کلان خود را به شکلی اساسی تغییر داده‌اند.

به نوشته  کنت پولاک، البته  ما هرگز نمی‌توانیم مطمئن باشیم، زیرا تصمیم‌گیری ایران همواره مبهم است، اما به نظر می‌رسد ایران ناگهان متوجه شده که هویج می‌تواند ابزار مفیدی برای سیاست خارجی باشد. تقریبا به هر کجا که نگاه کنید تهران اکنون انگیزه‌های مثبتی برای همکاری ارائه می‌دهد، سئوالی که اکنون آمریكا با آن مواجه است این می‌باشد که چگونه سیاست خود را در ازای این تغییر تنظیم کند.نمونه‌های زیادی از تغییر ایران وجود دارد. ایران با میانجی‌گری چین به توافقی با عربستان سعودی دست یافت که در ظاهر سود بیشتری برای ریاض در مقایسه با ایران دارد. در نتیجه، دو کشور پس از یک دهه وقفه روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. آنان حتی در مورد همکاری برای جلوگیری از فرورفتن سودان به عمق جنگ داخلی با یکدیگر صحبت می‌کنند. ایرانی‌ها همچنین روابط دیپلماتیک خود را با امارات متحده عربی از سر گرفته‌اند و تهران به دنبال همکاری با ابوظبی در زمینه حمل و نقل هوایی و زیرساخت‌ها نیز می‌باشد. امارات تا آن جا پیش رفته که از ائتلاف دریایی به رهبری ایالات متحده در خلیج‌فارس خارج شده و با پیوستن به ائتلاف رقیب با حضور ایران موافقت کرده است.آنان حتی گفت‌وگو‌های آرامی را با بحرین آغاز کرده‌اند که دولت آن هنوز ایران را به خاطر تلاش‌های مختلف برای برافروختن انقلاب توسط اکثریت شیعه کشور نبخشیده است. ایران همچنین قرارداد توسعه جدید روابط با عمان را در پیش گرفته و در حال عادی سازی روابط با مصر است.ایران همچنین مذاکرات خود را با ترکیه (و روسیه و حکومت اسد سوریه) درباره یافتن راه‌حلی برای مشکلات دوجانبه خود در عراق و سوریه از سر گرفته است. ایران یک توافق جدید مبادله نفت در برابر گاز با عراق دارد جایی که متحدان ایران حتی بیش از گذشته بر دولت تسلط دارند. نکته جالب‌تر از همه آن که ایران پیشنهاد تشکیل یک مجمع منطقه‌ای بدون ایالات متحده یا اسرائیل را داده، ایده‌ای که به گونه‌ای خریدار پیدا کرده که یک دهه پیش غیر قابل تصور به نظر می‌رسید.
وزیر امور خارجه ایران به تازگی سفر چهار کشوری به خلیج‌فارس را به پایان رساند که تحسین ایرانیان را برانگیخت تحسینی که پیش‌تر هرگز دریافت نکرده بود،البته همه این موارد صرفا تبادل گلاب بین ایران و اعراب نیست. مسائل ماهیتا تغییر نکرده برای مثال جدال با کویت بر سر یک میدان گازی مشترک، با امارات بر سر جزایر سه‌گانه و با سعودی‌ها برسر یمن وجود دارد. با این وجود، در مجموع طبق استاندارد‌های ایران رویکرد اخیر آن کشور تغییری جذاب و واقعی بوده است.با این وجود، این رویکرد صلح‌طلبانه تهران به عشق و دوستی با اسرائیل و آمریكا تعمیم نیافته است. در آن مورد ایران به رویه پیشین خود ادامه می‌دهد. نیرو‌های دریایی ایران در برابر آمریكا به تقابل با کشتی‌های آمریکایی در خلیج‌فارس ادامه می‌دهند و ایران در شش ماه گذشته حداقل پنج بار به نفتکش‌های وابسته به آمریكا یا اسرائیل حمله کرده یا آنان را توقیف کرده است. به نظر می‌رسد حتی آزادی اخیر زندانیان بین ایالات متحده و ایران بیش‌تر به نیاز شدید ایران به پول نقد مربوط می‌شود تا هرگونه علاقه به تنش‌زدایی واقعی.همه متحدان منطقه‌ای ایالات متحده از این وحشت دارند که آمریكا از آنان در برابر ایران محافظت نکند. بایدن در این زمینه بهتر عمل کرده است، اما هیچ یک از آنان فراموش نکرده‌اند که چگونه ترامپ ایده دفاع از عربستان سعودی و امارات ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی را کنار گذاشت ترامپ در آن زمان سال‌ها سیاست آمریكا را احتمالا بدون آن که درک کند مورد تمسخر قرار داده بود.در نتیجه، طی چندین سال گذشته متحدان خاورمیانه‌ای ایالات متحده نیاز به کاهش وابستگی خود به ایالات متحده و یافتن دوستان جدید و حامیان بالقوه را احساس کرده‌اند. این وضعیت موجی از دوستی‌های خاورمیانه‌ای با نقش‌آفرینی چین، روسیه، هند و برخی از کشور‌های اروپایی را موجب شده است. سیاست خارجی جدید ایران ممکن است در جهت استفاده از این موقعیت باشد. کشور‌های عربی به خوبی می‌دانند که ایران چه توانایی‌هایی دارد به ویژه اگر ایالات متحده مایل یا قادر به مهار آن نباشد. در صورتی که جهان عرب وابستگی خود به آمریکا را کنار بگذارد و به جای آن حاکمیت ایران را بپذیرد؛ تهران انگیزه بهتری برای بهبود روابط با کشور‌های منطقه خواهد داشت.از آنجایی که به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها کمتر به خاورمیانه علاقمند هستند، روسیه در اوکراین گرفتار شده است و چین همچنان فاقد قدرت نظامی برای تصاحب قدرت منطقه‌ای است و ایران با چهره‌ای مهربان‌تر اکنون کشور‌های عربی نگران را به سوی خود فرا می‌خواند. به همین دلیل است که رویکرد تازه ایران البته تا حدی محدود تا این اندازه موثر بوده است.
در همین حال به نظر می‌رسد تداوم اقدامات تهاجمی ایران علیه آمریكا و اسرائیل مکمل استراتژی عربی آن کشور است. ایران احتمالا باور دارد ادامه حملات به منافع واشنگن در منطقه سرعت خروج آمریكا از منطقه را تشدید خواهد کرد.در مورد اسرائیل گرم شدن درگیری در آنجا به ایران کمک می‌کند تا کشور‌های عربی را با دوراهی شدیدتری مواجه کند: شما یا می‌توانید به ما بپیوندید و صلح و تجارت داشته باشید یا به اسرائیل بپیوندید و جنگ داشته باشید. به خصوص با وجود یک دولت راست افراطی اسرائیل که مصمم است علیه فلسطینی‌ها به شیوه‌ای منفور حتی برای خسته‌ترین اعراب عمل کند، فاصله گرفتن از اسرائیل برای بسیاری از رژیم‌های عربی مزایای خاص خود را دارد، بنابراین رویکرد دوگانه ملایمت با کشور‌های عربی و در عین حال تشدید حملات به ایالات متحده و اسرائیل احتمالا به معنای ایجاد شکاف بین کشور‌های عربی و دشمنان اصلی ایران است. آن چه ایران بیش از همه از آن می‌ترسد آشتی بین ایالات متحده و متحدان عرب‌اش و نزدیک شدن بیشتر بین آنان و اسرائیل است.در واقع، این رویکرد راهبردی جدید نشان می‌دهد که ایران سرانجام دریافته که استفاده‌اش از چماق دشمنان آن کشور را به سوی یکدیگر سوق می‌دهد و از این رو در رویکرد جدید به دنبال ایجاد شکاف و تفرقه در میان آنان است. تا به امروز انگیزه اصلی توافق رئیسی و دیگر روابط نزدیک بین کشور‌های عربی و اسرائیل تمایل آنان به متحد شدن به دلیل ترس مشترک از ایران و متحدان و یاران آن کشور بوده است.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد