این دیدار در شرایطی انجام شد که مهلت چندانی تا غروب برجام باقی نمانده است و در تاریخ ۲۶مهرماه سال جاری، شرایط روابط ایران و غرب تغییر خواهد کرد. خبرگزاری رویترز در تیر ماه ۱۴۰۲ در گزارشی مدعی شد که دیپلماتهای اروپایی به جمهوری اسلامی اطلاع دادهاند که مصمم هستند «تحریمهای موشکهای بالستیک» اتحادیه اروپا علیه ایران را حفظ کنند، البته حفظ تحریمها مستلزم تایید تمامی ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا است. با توجه به اهمیت این موضوعات پرسشهایی مطرح است، از جمله این که آینده روابط ایران و اتحادیه اروپا به ویژه پس از غروب برجام چگونه خواهد بود و آیا اتحادیه اروپا نسبت به تمدید تحریمها علیه ایران اقدام خواهد کرد یا خیر؟ یک دیپلمات پیشین ایران و کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داد.
فریدون مجلسی گفت: «ما ابتدا باید ارتباطمان را با اروپا برقرار کنیم و سپس به دنبال اصلاح آن باشیم. مدتی است که ارتباط ما با اروپا به حداقل ممکن رسیده است. به نظر میرسد، ایران، اروپا و ایالات متحده منتظر فرارسیدن غروب برجام هستند تا پس از این تاریخ، روابط دیپلماتیک خود را باز تعریف کنند. مقطع فعلی، مقطع بسیار حساسی است، نباید اجازه دهیم مکانیزم ماشه به راحتی فعال شود، یا قطعنامههای سنگین علیه ایران باز گردند. در این فاصله زمانی کوتاه، فرصت محدودی داریم که سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود را به شکلی تعریف کنیم که درگیر فشارهای شدید سیاسی نشویم. هر کشوری در منطقه در درجه اول به فکر منافع خود است. همانطور که چین و کشورهای عرب منطقه به دنبال توسعه و تثبیت روابط خود هستند. در حال حاضر مهمترین مسئله در کشور ما، اقتصاد است. این باید اولویت روابط ما باشد که در سایه توسعه دیپلماسی، به تجارت و صادرات و واردات رونق ببخشیم و ارزش پول ملی را افزایش دهیم. سخنان آقای باقری را میتوان در دو بعد تفسیر کرد. یک بعد نهان و پنهان است. یعنی ممکن است مذاکرات و گفتوگوهایی بین سران ایران و اروپا انجام شده باشد که به شکل علنی اعلام نشده است. اگر اینطور باشد، نمیتوان سخنان آقای باقری را به راحتی تفسیر و بررسی کرد یا حتی روی آن نظر دقیق داد؛ اما در بعد دیگری ممکن است سخنان آقای باقری صرفا در حد نوعی ابراز تمایل دیپلماتیک باشد که هر از گاهی توسط سران سیاسی کشورهای مختلف در خصوص مسائل گوناگون چنین اظهارنظرهایی میشنویم.»
این دیپلمات پیشین در ادامه اظهارداشت: «تا زمانی که مصادیق عینی از بهبود روابط غرب و ایران و به ویژه اروپا و ایران نبینیم نمیتوانیم بگوییم که روابط رو به بهبودی رفته است. آزادی گروگانها به ازای دریافت پولهای بلوکه شده را نمیتوان نشانگر توسعه روابط بزرگ بین ایران و غرب بدانیم. ما هنوز شاهد حسن نیت بیشتر یا ویژهای از سوی غربیها نبوده ایم. روابط ایالات متحده و اروپا با اسرائیل از دیگر موضوعاتی است که به پیچیدگی معادلات سیاسی میافزاید. هم اکنون شعار دادن، دردی از هیچ یک از طرفین دوا نمیکند. هر اندازه ایران به لحاظ روابط سیاسی و اقتصادی، شرایط خود را بهبود دهد، کشورهای اروپایی نیز تمایل بالاتری خواهند داشت با ایران وارد تبادل شوند. این کشورها مایلند با ایران صنعتی، مستقل و دارای پتانسیلهای بالا وارد تجارت شوند، نه ایرانی که به انزوا رفته باشد. همانطور که در دوران شکلگیری برجام شاهد حضور اروپاییها در کشور بودیم. ما باید به عرصه سیاست بینالملل برگردیم و با زیرکی مهرههای خود را جوری بچینیم که به راحتی از صحنه روابط بینالملل حذف نشویم. همچنین باید با قوانین بازی بینالملل نیز سازگار شویم. حذف ایران از روابط بینالملل، فقرزا و تورمزا است. کشورهای غربی در درجه اول باید باور و قبول کنند که ایران به تعهدات خود پایبند است، در درجه دوم کشورهای دیگر باید متوجه باشند که پروژههای هستهای ایران کاملا صلح آمیز است. تا زمانی که این تغییر باور درباره ایران شکل نگیرد، اروپاییها نیز با دیده تردید و با گارد بسته با ایران مواجه میشوند.»
این کارشناس حوزه بینالملل میگوید: «اروپاییها به دنبال حفظ منافع خود با برخی کشورهای منطقه از جمله اعراب هستند و طبیعتا ترجیح میدهند با ایران وارد تنش یا مشکل نشوند. حل مسائل باید به شکل پایدار و دقیق انجام شود. این که یک صلح ناپایدار انجام دهیم و بعد تصور کنیم که همه چیز حل شده، اشتباه است. توافقات باید به گونهای شکل بگیرند که به راحتی قابلیت گسست نداشته باشند. توافق یک طرفه یا بر اساس منافع یکی از طرفین پایدار نخواهد بود. حضور فعال در عرصه بینالمللی میتواند در آرامسازی شرایط و رفع تنشها موثر باشد، اما باز هم تاکید میکنم که در شرایط فعلی بیش از سخن به عمل نیاز داریم.»
وی در ادامه یادآورشد: «حتی کشورهای اروپایی نتوانستند مسیر خرید واکسن کرونا را برای ایران فعال کنند؛ اما در موضوع برجام برای خود منافعی را در نظر گرفتهاند. ایران و امریکا در موضوع برجام همه طرفین را کنار گذاشتهاند و توافقات نانوشتهای را شکل دادهاند که گرچه بدون ایراد نیست، اما قطعا بهتر از شرایطی است که واسطهها بر گفتوگوهای برجامی حاکم شده بودند. آژانس نیز در این شرایط درگیر بازیهای سیاسی شد و جریانات مختلفی که در آمریکا و اروپا در تلاش بودند بر ایران فشار بیاورند از آژانس به عنوان یک بازیگر سیاسی استفاده کردند؛ اما اتفاقی که اکنون افتاده به معنای مدیریت تنش مشترک ایران و امریکا است که بخشی از مشکلات پیشین را حل میکند. آزاد شدن زندانیان، آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران، مدیریت تنش در خلیجفارس و دریای عمان نیز در کنار مسئله هستهای، همگی از مصادیق همین مسیر جدید ایران و آمریکا است.»