ابتدا قرار بود دست وزیر جوان ارتباطات بر روی دکمه فیلترینگ نرود اما پس از مدتی و با فرآیندی عجیب و غریب شاهد آن بودیم که با حکم یک مقام نه چندان بلندپایه قوه قضاییه دست وزیر بر روی دکمه فیلترینگ رفت و تلگرام با ۴۰میلیون کاربر فیلتر شد. مخالفتها و اعتراضات نسبت به این اتفاق واضحتر از آن است که نیازی به رفراندوم و نظرسنجی باشد و کاملا مشخص است که اکثریت مردم ایران از این رفتار ناخرسند شدهاند و نسبت به این تصمیم معترض هستند. رئیسجمهور، وزیر ارتباطات و مسئولان دولتی یکصدا اعلام کردهاند که با این تصمیم موافقتی نداشته و نه در صدور حکم و نه در اجرای آن نقشی نداشته اند. از ظواهر امر هم چنین برمیآید که آنچه رخ داده است بنا بر گفته مقامات ارشد قضایی تصمیم قوه قضاییه بوده و همان قوه با استفاده از ابزار قهریه در اختیارش آن را اجرایی کرده است. این مسئله و کشمکشهای مربوط به آن ادامه داشت تا روز گذشته که محمدجواد آذری جهرمی از این گفت که فیلترتلگرام سبب افزایش استفاده از فیلترشکنها شده است و فیلترشکنها از نظر امنیتی خطراتی را متوجه کاربر و به طور کلی کشور میکند در نتیجه ما فیلترِ فیلترشکن ها (!) را در دستور کار خود قرار داده ایم. یک بار دیگر قصه را خلاصه کنیم؛ دستور فیلتر تلگرام صادر و اجرا میشود، دولت مخالفت میکند .
مردم با فیلترشکنها دستور را در عمل غیراجرایی میکنند و دولت فیلترشکنها را از کار میاندازد تا دستوری که با آن مخالف بود اجرایی شود!
بسیاری از اهل فن معتقدند که آنچه آقای وزیر گفته است در عمل شدنی نیست و امکان تحقق آن بیشتر شبیه یک رویای دست نیافتنی برای مسئولان است اما مسئله قابل بحث در این جا شدنی بودن یا نبودن از کار انداختن فیلترشکنها نیست، مسئله مهم سخن نسنجیده وزیر محترم است که سبب بی اعتمادی گسترده به دولت و تشکیک در واقعی بودن مخالفتهای مقامات دولتی با فیلترینگ تلگرام شده است. به واقع مشخص نیست که هنگامی وزیر به جای آنکه با فیلترینگ تلگرام مخالفت کند از مسدودسازی راههای دور زدن آن صحبت میکرد اصلا حواسش به تاثیر منفی بسیار زیادی این سخن بر روی اعتبار کلیت دولت بود یا نه؟ ! آذری جهرمی به دلیل حضور پررنگش در فضای مجازی به خوبی میتواند گوشهای از واکنشهای شدید منفی و معترضانه مردم به این مصاحبه را در صفحات خود ببیند و به واقع مشخص نیست که چگونه و با چه توضیح و توجیهی میتواند این فضای منفی شکل گرفته علیه دولت را تغییر دهد. مطلب آخر آنکه اگر مسئولان کشور واقعا دلواپس خطرات فیلترشکنها و برنامه هایی مانند آن هستند به جای مقابله دن کیشوت وار با آن، تصمیمات خود را در محدودسازی گسترده فضای مجازی تغییر دهند و بپذیرند که دوران قیّم پذیر بودن مردم گذشته است و دیگر جامعه چنین نگاهی را به هیچ وجه نمیپذیرد و علیه آن به برمی آشوبد.