کرونا یک ساله شد و دقيقا يک سال از شناسایی اولين مورد ابتلا به Covid ۱۹ در چين میگذرد، اين بيماری تا به امروز جان یک ميليون و ۲۵۰ هزار نفر را در سراسر جهان گرفته است.
كشور ما نیز در ركورد مرگ بيماران كرونايي خود در جهان انگشت نما شده است.مانند خيلي از مرگ هاي ديگر.مرگ جاده اي ومرگ در صانحه هوايي و مرگ پشت مرگ.به قول شاملو "مرگ اینك موج سنگین گذرزمان است که در ما می گذرد."در كشور ما سالهاست مرگ و فقر با هم الفتي ديرينه دارند و زنده ماندن انسان ها با شاخص های نسبی رفاه یک آرزو شده است و چهره جامعه نشاط انگيز نيست.حالا كرونا امان مان را بريده است. رییس کل سازمان نظام پزشکی كشور مي گويد :بررسیها نشان میدهد از میان افراد بستری شده در بیمارستان حدود ۱۵ درصد جانشان را از دست میدهند در حالي كه اين ميزان در كشور هاي ديگر دو درصد است.یک دلیل مهمی که مرگ و میر ها در کشور کم نمی شود و در یک سالگی کرونا آمار کشته ها روند صعودی دارد اینست که بر عکس دیگر کشورها صورت مسئله برای ما چندان روشن نیست و عامل و معلول این مصیبت بزرگ هر کدام دیگری را متهم می کند.دولت مي گويد: محل موبايل ها ورفت وآمد هاي مردم را در نظر دارد ومردم رفوزه شدند، هنوز برخی مردم در این شرایط حاضر نیستند از سفرهای تفریحی و پاساژگردی دست بردارند و فقط ۴۲ درصد مردم رعایت می کنند. درنهايت وزير بهداشت فرياد مي زند چقدر من و همکارانم باید التماس کنیم.
از طرفي ديگر جامعه نيز دولت را عامل اين وضعيت مي داند.بر اساس نظريه قرارداد اجتماعي«جان لاک» ، ما ملتها از حق آزادی مطلق خود گذشتیم و حق حکمرانی را به دولت ها اعطا کردیم تا سلامت، امنیت و توسعه برای ما تضمین شود.دريك عبارت كلي جامعه ايران بر اين باور است اگر كشور از نظر اقتصادي و سياسي مانند بسياري از كشورهاي ديگر، در شرايط عادي قرار داشت و دولت ها کارآمد بودند، هزینه زندگی گران نبود و دولت برنامه حمايت اقتصادي از قشرهاي آسيب پذير داشت؛ شاهد ركورد زني پياپي در مرگ انسانها نبوديم.اينجاست كه شعور و فرهنگ جامعه با عملكرد دولت با هم تلاقي پيدا كرده است و حاصل آن وضعيت نگران كننده اي است كه نشانه اي از بهبود در آن ديده نميشود.عدهاي از صاحبنظران هم بر اين باورند كه کرونا در ايران مسئله بهداشتی نیست؛ بلكه سیاسی اجتماعی است.در جایی سخن وزير بهداشت اين باور را تاييد ميكند. ایهاالناس بدانید که من به تنهایی نمیتوانم اپیدمی جمع بکنم. اگر روزی شکستی را به پای ما بنویسند دهانم را باز میکنم و مقصران را خواهم گفت. لذا عدم التزام به تصمیمات سیاسی واقتصادي مرتبط با كرونا و عدم اشراف و تسلط دولت بر همه امور و جوانب، سبب شده كشور در معرض آزمون مدیریت و راستی آزمایی مهمي قرار بگيرد.
مانند هميشه و با نگاه ايدئولوژيك عده اي نيز آمريكا را سبب مرگ ومير جامعه ايران در اثر اپيدمي كرونا مي دانند.در تازه ترين اظهارات وزیر نفت گفته است دولت آمریکا مسئول کشته شدن روزانه ۴۰۰ نفر از مردم ایران بهدلیل همهگیری کروناست.گير افتاده ايم ميان دولتي كه فرهنگ جامعه را و جامعه اي كه عملكرد و ناكارامدي دولت را و ديدگاهي كه آمريكا را مقصر مرگ هاي پي درپي امروز جامعه ايران به خاطر شيوع ويروس كرونا مي داند.کرونا شعور جامعه را و كارآمدي سيستم سياسي و بهداشتي ما را محک زده است.اکنون کشور مرحله تازه ای از اپیدمی کرونارا تجربه می کند و وزیر بهداشت می گوید" این آخرین فرصت تابآوری نظام سلامت است، اگر مردم کوتاه بیایند بازی را میبازیم و به مرگهای ۴ رقمی میرسیم. مرگ چهار رقمی یعنی به ورطهای خواهیم رسید که خلاص شدن از آن دشوار است.بر اساس حقیقتی که پیش چشم ماست و نمی توان آن را انکار کرد باید از همین الان گفت بازنده هستیم. وضعيتي از بحران در بخش هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي جامعه امروز ايران به خوبي عيان است.
عامل اين بحران تلاقی ناكارآمدي اجزاء سيستم و عملكرد مسئولان و فرهنگ جامعه است. در عرصه عمومي نارضايتي بالايي از سطوح مدیریت وجود دارد که سالهاست روی هم تلنبار شده است.اما دولت - ملت چقدر و تا كجا می خواهد با بحران های پیش روی خود سردرگم باشد و تهدیدها را به فرصت نزدیک نکند؟جامعه به شهروند و الیت هایی نیاز دارد که ناظر بر تخصص و تعهد خود، در موقعیتی که قرار می گیرند مسئولیت پذیر و کنشگری فعال در جریان توسعه باشند و به دولتی نیاز دارد که به بازتولید الیتهای ناکارآمد کمک نکند و به جای آنکه با سردرگمی اجزاء سیستم را در پوسته زیبای پوپولیست گرایی تقویت کند به مفاهیم واقعی توسعه باور داشته باشد و در این مسیر برنامه ریزی کند.