از آغاز سال جاری رشد قیمتی در کالاهای سرمایهای نظیر خودرو، تورم اقشار پردرآمد بیشتر از اقشار کمدرآمد بود. اما با افزایش قیمتها در گروه کالاهای خوراکی که در آبان ماه به اوج خود رسید نرخ تورم ماهانه گروههای کمدرآمد ۱/ ۶ واحد درصد بیشتر از گروه پردرآمد شد.
یک اقتصاددان در گفتوگو با فرارو در این باره گفت: با افزایش تورم، شکاف بین فقیر و غنی بیشتر میشود. این امر در اغلب کشورهای دنیا که با مشکل تورم روبهرو هستند اتفاق میافتد و امری اجتنابناپذیر است. معمولا در دهکهای بالای درآمدی، درآمد متناسب با نرخ تورم افزایش پیدا میکند و برخی مواقع حتی درآمد از متوسط تورمی که در کشور هست رشد بیشتری دارد. اما این در رابطه با دهکهای پایین جامعه معکوس است. اما در دهکهای پایین که عمدتاً افراد مزدبگیر هستند دو مسئله وجود دارد.
کامران ندری افزود: یک، در صورت بروز تورم دستمزدشان متناسب با هزینههای زندگی افزایش پیدا نمیکند و دوم اینکه اینها معمولاً کالاهایی را خریداری میکنند که کالای ضروری هستند. یعنی کالاهایی که نمیتوانند به جای آن از کالای دیگری مصرف کنند و فقط میشود همان کالاها را مصرف کرد. به همین دلیل هم وقتی قیمت این کالاها افزایش پیدا میکند امکان جایگزین کردن آن کالا با کالای دیگر برای آنها وجود ندارد. درحالیکه گروههای پردرآمد معمولاً کالاهای لوکس در سبد کالاهایشان وجود دارد که وقتی قیمت آن افزایش پیدا میکند میشود این کالا را با کالاهای دیگر جایگزین کرد.وی افزود: به هرحال باتوجه به اینکه حقوق و دستمزد کم درآمدها متناسب با تورم تعدیل نمیشود این به این معناست که به مرور زمان اینها فقیرتر میشوند و از آنجاییکه درآمد پردرآمدها، حتی با سرعت بیشتری از متوسط نرخ تورم افزایش پیدا میکند دهکهای بالا ممکن است در شرایط تورمی وضع بهتری را پیدا بکنند و درنتیجه شکاف درآمدی بین گروههای بالا و گروههای پایین در صورت بروز تورم میتواند افزایش پیدا کند. این مسئله چیزی است که در همه کشورها هم میتواند رخ بدهد.او با اشاره به افزایش تورم کالاهای اساسی در آبان ماه اضافه کرد: ما تا مدتی سعی کردیم با تخفیف ارز ۴۲۰۰ تومانی از کالاهای اساسی حمایت بکنیم، ولی این فقط برای مدتی امکانپذیر است. وقتی بقیه کالاها به طور مداوم افزایش قیمت پیدا میکنند نمیشود حتی با ادامه تخفیف ارز ۴۲۰۰ تومانی، متوقع بود که قیمت کالاهای اساسی در بلندمدت افزایش پیدا نکند؛ بنابراین برای مدتی ممکن است قیمت کالاهای اساسی را سرکوب کنید و نگذارید افزایش پیدا بکند، ولی بعد یکدفعه کنترل از دست شما خارج میشود و در یک مقطعی مثل همین الان وضعیتی به وجود میآید که در رابطه با گوشت مرغ قابل مشاهده است. یعنی یکدفعه قیمت این کالای اساسی به یک رشد خیلی بالایی میرسد.
تفاوت مهار تورم با کنترل قیمتها
این اقتصاددان اظهار کرد: مسئله اساسی تورم است. تورم را نمیشود با کنترل قیمت مهار کرد. عامل اصلی تورم به پایین بودن نرخ بهره واقعی در اقتصاد، رشد بالای حجم پول در اقتصاد و به انتظار تورمی که ناشی از بیاعتمادی مردم به مدیران اقتصادی است برمیگردد. باید برای اینها راهحلی پیدا کرد و راه حل هم دارد، اما نظام سیاسی ما اجازه این را نمیدهد که شما این راهحلها را مورد استفاده قرار بدهید.وی افزود: ما یک بحث کنترل تورم داریم و یک بحث کنترل و سرکوب قیمتها. این دو چیز کاملاً متفاوت است. تورم را از طریق کنترل قیمت نمیتوان مهار کرد. دلیل تورم، افزایش مستمر تقاضای کل در اقتصاد است. چرا این تقاضای کل درحال افزایش است بهخاطر اینکه نقدینگی شما با سرعت، بالا میرود. چون انتظارات تورمی دارید و نرخ بهره واقعی را در اقتصاد به شدت منفی کردهاید. اینها عواملی است که روی تورم تاثیر میگذارد. حالا شاید بتوانید قیمت دو سه قلم کالا را آن هم در کوتاهمدت و میانمدت کنترل کنید، اما بالاخره در بلندمدت قیمت این کالاها به طور طبیعی با قیمت سایر کالاها باید انطباق پیدا کند. این است که شاید برای مدتی قیمت چند قلم کالا را بتوانید کنترل کنید، اما اگر نتوانید تورم را مهار بکنید در نهایت این کنترل قیمت هم راه بجایی نمیبرد و قیمت آن کالاهای اساسی هم افزایش پیدا میکند.
ندری عنوان کرد: ساختار اقتصاد ما مشکل دارد. برای اصلاح ساختار اقتصادیمان باید هزینه کنیم، ولی متأسفانه ارادهای برای اصلاح این ساختارها وجود ندارد و منابعی هم باقی نمانده است ما این منابع را صرف رسیدن به اهداف دیگری کردیم لذا تنها راه باقی مانده لغو تحریمها است تا بتوانیم نفت بفروشیم بلکه با اتکا به درآمدهای نفتی بتوانیم تا حدودی این وضعیت را بسامانش کنیم. ولی تورم در اقتصاد ما حدود پنجاه سال است وجود دارد و ریشه دوانده و با این ساختار عجین شده است. حداقل در مدیریت فعلی کشور این توان وجود ندارد که بخواهد به صورت ریشهای مسئله تورم را در این کشور حل کند.
کاهش تورم مساله اصلی شود
این اقتصاددان تأکید کرد: این رویه باید عوض بشود. اگر عوض نشود تنها فرشته نجات این کشور مثل سالهای گذشته درآمد نفت است. درآمد نفت فقط شرایط را تخفیف میدهد یعنی تورم بالای ۳۰ درصد ما بین ۱۰ تا ۱۵ درصد میرسد که در نوع خودش وقتی با کشورهای دیگر مقایسه میکنید تورم بسیار بالایی است.
ندری افزود: هر چند تورم کالاهای اساسی، آنها را از سفره مردم حذف نمیکند، چون بالاخره مردم باید به گونهای خود را زنده نگه دارند، اما سفرهشان را کوچکتر میکند و روزبهروز فشار زندگی روی آنها شدیدتر میشود. این امر تبعات روانی و اجتماعی در پی دارد. نارضایتیها بیشتر میشود. بزهکاریها احتمالاً افزایش پیدا میکند. وقتی افراد مستاصل میشوند از لحاظ روانی تحت فشار قرار میگیرند، شرمنده خانوادهشان میشوند و دست به کارهایی میزنند که در شرایط عادی ممکن است این کارها را انجام ندهند. پس جامعه به تدریج ناامن میشود. از سویی هم الان تورم نقطه به نقطه نزدیک به ۴۷-۵۰ درصد است. اگر به جایی برسید که به جای اینکه در یک سال تورم تا ۵۰ درصد رشد پیدا کند در عرض یک ماه تورم بالای ۵۰ درصد بشود به آن میگویند ابر تورم.
او گفت:به ابرتورم که برسید کشور را باید کلاً با حکومت نظامی اداره کنید. چون فشار خیلی شدیدی به مردم میآید و مردمی که تحت این فشار هستند برای سیر کردن شکم زن و بچه خود هر کاری میکنند؛ بنابراین وضعیت، وضعیت خوبی نیست و به مدیریت فعلی کشور در حل این مشکلات هم امید چندانی وجود ندارد. تنها نقطه امیدی که وجود دارد این است که تحریمها لغو بشود و ما بتوانیم نفت بفروشیم. تازه در این صورت میتوانیم کشور را مثل قبل اداره بکنیم و برگردیم به همان مسیر قبلی که همه این مشکلات را با درآمد نفتی پوشش میدادیم. وضعیتی که مردم به یک تورم ۱۲-۱۳ درصدی عادت کرده بودند. هر چند این تورم در دنیا تورم بسیار بالایی محسوب میشود و تورم بیش از ۹۰ درصد کشورهای دنیا تک رقمی و زیر ۵ درصد است، ولی هر چه باشد آن وضع یعنی تورم ۱۲-۱۳ درصدی بهتر از وضعیت کنونی است.
بورس به کانال یک میلیون و۴۰۰هزار واحد بازگشت
می توان به آینده بورس امیدوار بود؟
شاخص کل بورس روز گذشته هم روندی صعودی داشت؛ به طوری که بعد از مدتها دوباره به کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد بازگشت.
آمار و ارقام از بازگشت دوباره بازار سرمایه به روزهای سبز و امیدوارکننده خود میگویند؛ البته این بار بورس بر خلاف ماههای ابتدایی سال، آهسته و پیوسته حرکت میکند و همین رشد منطقی در کنار عوامل دیگری مانند گزارشهای شرکتها میتواند اعتماد از دست رفته سرمایهگذاران را به بازار برگرداند. در پس رشد شارپی شاخص بورس یک ریزش عمیق نهفته بود. به طوریکه شاخص کل در ماههای ابتدایی سال رشدی چشم گیر و به باور بسیاری از تحلیلگران غیرمنطقی داشت و به دو میلیون واحد رسید.کارشناسان بر این باورند اعتماد سرمایه گذاران به بازار سرمایه درحال احیا است و این بازار با حرکتی آهسته و پیوسته به کانال یک میلیون و ۶۵۰ هزار تا یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد بازخواهد گشت.
اما در معاملات دیروز بازار سرمایه شاخص کل با ۳۶ هزار و ۴۲۵ واحد افزایش رقم یک میلیون و ۴۲۷ هزار واحد را ثبت کرد. شاخص کل با معیار هم وزن نیز ۹۳۰۵ واحد کاهش یافت و به رقم ۴۱۰ هزار و ۸۳۵ واحد رسید.معامله گران این بازار یک میلیون معامله به ارزش ۱۶۰ هزار و ۲۲۴ میلیارد ریال انجام دادند.صنایع پتروشیمی خلیج فارس، سرمایهگذاری تامین اجتماعی، سرمایهگذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین، سرمایهگذاری غدیر، ایرانخودرو، پتروشیمی پارس و گسترش نفت و گاز پارسیان نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر مثبت را روی بورس گذاشتند و پالایش نفت اصفهان، بانک تجارت، ایران خودرو، سرمایهگذاری تامین اجتماعی، فولاد مبارکه اصفهان، بانک صادرات ایران و پالایش نفت تهران نمادهای پربیننده این بازار بودند.شاخص کل فرابورس هم با ۵۱۳ واحد افزایش به رقم ۱۷ هزار و ۸۳۶ واحد رسید. در این بازار ۸۰۹ هزار معامله به ارزش ۵۸ هزار و ۵۰۱ میلیارد ریال انجام شد.پتروشیمی مارون، بیمه پاسارگاد، پلیمر آریاساسول، پتروشیمی زاگرس، سرمایهگذاری صبا تامین، بانک دی و سنگ آهن گوهرزمین نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر مثبت را روی فرابورس گذاشتند و لیست نمادهای پربیننده این بازار از سرمایهگذاری مالی سپهر صادرات، دامداری تلیسه نمونه، برف و انرژی پیوند گستر پارس، کشاورزی و دامپروری ملاردشیر، مجتمع صنایع لاستیک یزد، سرمایهگذاری پویا و توسعه مسیر برق گیلان تشکیل شده است.