چرا عده ای به تازگی دوباره دلواپس شده و با احیای برجام مخالف اند؟ سعی می کنم علتش را ساده و مستند به عدد و رقم توضیح دهم:وقتی تحریم نباشیم، روند تجارت مان با دنیا عادی است؛ یعنی شما به عنوان یک تاجر می توانید هر چه را که نیاز هست از بازار آزاد و رقابتی جهان با «مناسب ترین قیمت» بخرید و وارد کنید.اما وقتی تحریم باشیم، دیگر نمی توانید مایحتاج کشور را با مناسب ترین قیمت وارد کنید بلکه مجبور می شوید به «ممکن ترین شکل» وارد کنید. اینجا دیگر شما نیستید که بین فروشندگان مختلف، بهترین را انتخاب کنید؛ باید ببینید چه کسی حاضر می شود آن را به شما بفروشد. تازه آن فروشندگان معدود هم، تمایلی ندارند به طور علنی و رسمی به شما کالا بفروشند.اینجاست که پدیده ای مطرح می شود به نام «دور زدن تحریم ها». یعنی اگر تا دیروز مثل آدمیزاد می رفتید و از فروشنده ای مثلاً در آلمان خرید می کردید، الان باید از فروشندگان واسط و حتی خریداران واسط استفاده کنید، شرکت های صوری در این کشور و آن کشور تاسیس کنید و کالای مورد نیاز را به عنوان تاجری از لیتوانی بخرید، به شرکت صوری تان در ترکیه بفروشید و از آنجا به امارات بفرستید و نهایتاً از طریق لنج به بندرعباس بیاورید.مجبورید به کلی آدم خارجی و داخلی باج بدهید و گاه ناگزیر شوید اعتماد کنید و کل سرمایه تان را در معرض ریسک قرار دهید. وقتی کالایی را این گونه می خرید، آن کالا از خدمات نصب (در تاسیسات صنعتی) و گارانتی هم محروم میشود.خلاصه آن که ورود به بازی دور زدن تحریمها، دیگر کار یک تاجر عادی نیست. کار کسانی است که به منابع دهها میلیارد دلاری کشور دسترسی دارند و میتوانند با این پول، ریسک کنند چرا که هزینه این ریسک را خودشان نمیدهند و از کیسه ملت میرود.
برآوردها حاکی است در دو دولت احمدی نژاد و روحانی، حدود ۴۰۰ میلیارد دلار صرف دور زدن تحریم ها شده است.این ۴۰۰ میلیارد دلار به جیب چه کسانی رفته است؟ به جیب آنها که در کار دور زدن تحریم ها هستند و شرکای خارجی شان. بابک زنجانی، فقط نوک قله این ماجراست که قصه اش از پرده برون افتاد و خود به حبس رفت. او تنها حدود ۲ میلیارد دلار از این ۴۰۰ میلیارد دلار را به جیب زده بود.برای تبیین بزرگی این عدد کافی است بدانید گران ترین سازه ای که بشر ساخته، ایستگاه فضایی بین المللی است که ۱۶۰ میلیارد دلار برای ساخت و نگهداری آن در دو دهه هزینه شده است و آنقدر این عدد بزرگ است که ۱۵ کشور ثروتمند جهان طی سال ها آن را تامین کرده اند؛ کل بودجه سالیانه مالزی با آن همه رونق اقتصادی ۸۰ میلیارد دلار است؛ تونل مانش بزرگترین پروژه عمرانی تاریخ اروپا که دو کشور فرانسه و بریتانیا را از زیر دریا به هم وصل می کند و اتومبیل و کامیون و قطار در آن تردد میکنند، ۸ میلیارد دلار هزینه داشته است و برج خلیفه که به عنوان بلندترین برج کره زمین، نماد امارات متحده عربی است، با ۱.۵ میلیارد دلار و استادیوم عظیم ومبلی انگلیس هم با هزینه ۱.۲ میلیارد دلار ساخته شده است.با این اوصاف، با پولی که از جیب ملت ایران صرف دور زدن تحریمها شد و در واقع هدر رفت، میشد بیش از ۲ ایستگاه بینالمللی فضایی ساخت یا ۵ سال تمام خرج کل مالزی را داد یا ۵۰ ابر پروژه در حد تونل مانش اجرا کرد یا ۲۶۶ برج مانند بلندترین برج دنیا ساخت و یا ۳۳۳ استادیوم در حد و قواره ومبلی احداث کرد.این رقم، آنقدر عجیب و غریب و فضایی است که اگر (به فرض) میخواستند به همه خانوادههای دو دهک پایین جامعه که فقیرترین افراد هستند، نقداً کمک کنند، به هر خانواده ۵ نفری حدود ۳ میلیارد تومان میرسید؛ آیا با این پول، نمیشد یک بار برای همیشه فقرزدایی کرد؟اما قصه این است که دل کندن از چنین پول هنگفتی به راحتی میسر نیست خاصه آن که کاسبان تحریم، زندگی و نقشه راه آینده شان را بر همین مبنا بسته اند و خرج شان زیاد شده است. اگر اینان با احیای برجام و لغو تحریمها مخالفت نکنند و هر روز مانعی جدید نتراشند جای تعجب است.بدیهی است که اینان هرگز نمیگویند ما با برجام و لغو تحریمها مخالفیم چون منافع مان به خطر میافتد ؛ آنها باید سکه ای ضرب کنند که خریدار داشته باشد؛ مثلاً باید پشت مفاهیم ارزشی پنهان شوند و بگویند مذاکرات عزت و شرف ما را از بین برد چون مذاکرهکنندگان ما خائن و نادان هستند، انقلاب را بر باد دادند، خون شهدا را پایمال کردند، آنها خود فروخته اند و ... .کاسبان تحریم، البته زیرک تر از آنند که آفتابی شوند و خود، این شعارها را بدهند؛ آنها با پول مفت و هنگفتی که بناحق در اختیار دارند، میتوانند سیاستمداران و رسانهها را در اختیار بگیرند. برخی از این سیاسیون و رسانه ها، شعارها را واقعاً باور میکنند و مزدور بی جیره و مواجب شان میشوند و بخش عمدهای هم میخواهند لقمه ای از این سفره برای خود بردارند! در این میان، برخی مردم پاکدل که واقعاً دلسوز کشور و انقلاب هستند، تحت تاثیر پمپاژ بی امان تبلیغاتی قرار میگیرند و واقعاً فکر میکنند که عزت و شرف ما در گرو تقابل با دنیا و پذیرش تحریم هاست و هر که بخواهد گامی در جهت لغو تحریمها بردارد، لابد دارد وطن فروشی میکند! من این افراد خوش نیت را دعوت میکنم به اندیشیدن درباره این که کاسبان ۴۰۰ میلیارد دلار چه کسانی هستند؟ البته که برجام سندی بی نقص نیست ولی اگر مسیری بهتر از این بود (در عالم واقع نه در تئوری)، چرا همانهایی که امروز منتقد برجام اند و سالها عهده دار مذاکرات هسته ای بودند، آن توافق خوبی را که ادعا میکنند، به دست نیاوردند؟