کد خبر: ۱۳۰۶۳۲
تمام زن‌کُشی‌های خــانــوادگی که قلب مان را لرزاند

از مـونا تـا ریحـانه و مبـینا...

ظهر دوشنبه ۶ تیر خبر هولناک قتل دختری نوجوان به دست پدرش در خانه‌ای واقع در شهرستان نورآباد ممسنی فارس به پلیس اعلام شد. وقتی تیم جنایی برای بررسی ماجرا به محل حادثه رفتند، مشخص شد این دختر ۱۶ ساله که آریانا نام داشت، به دنبال اختلافات خانوادگی با پدرش به خانه مادربزرگش رفته بود اما پدر او در حالی که عصبانی بود، با اطلاع از این‌که دخترش از خانه خارج شده، پس از برداشتن اسلحه شکاری به خانه مادرش رفته و بعد از بحث‌وجدل با دخترش، در نهایت او را با شلیک یک گلوله به قفسه سینه‌اش به قتل رسانده است. با شنیدن این خبر باز هم در شوک فرو می‌رویم و نمی‌دانیم چه زمانی می‌رسد که چنین اتفاقات ناگواری به وقوع نپیوندد. در این مطلب به بررسی چند مورد مشابه در سالیان اخیر می‌پردازیم.

مونا حیدری| ساعت ۱۵ بعدازظهر شنبه ۱۶ بهمن‌ماه، مرد جوانی جلوی چشمان وحشت‌زده مردم، سر زنش را در میدان کسایی خشایار اهواز با خوشحالی به نمایش گذاشت و فرار کرد. بلافاصله این جنایت هولناک از سوی اهالی وحشت‌زده میدان کسایی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اهواز گزارش داده شد. بدین ترتیب تیمی‌‌از کارآگاهان اداره پلیس آگاهی در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات میدانی را آغاز کردند. مأموران پلیس در صحنه جنایت با جسد دختر ۱۷ ساله‌ای مواجه شدند که داخل یک خانه سرش از بدن جدا شده و جسد وی در مکان دیگری رها شده بود. تحقیقات بیشتر نشان داد، دختر جوان پس از فرار به ترکیه از سوی پدرش به ایران بازگردانده شده و به دست همسر و برادرشوهرش که هر دو پسرعموی او بودند، به قتل رسیده است.

رومینا اشرفی| رومینا اشرفی دختر ۱۳ ساله تالشی بود که پس از مخالفت‌های پدرش، رضا اشرفی، با ازدواج او با پسر موردعلاقه‌اش (جوانی ۲۸ ساله به نام بهمن خاوری)، به همراه او اقدام به فرار از خانه کرد تا با یکدیگر ازدواج کنند. با این حال، پدر رومینا موفق به پیداکردن محل اختفای رومینا و بهمن شد و دختر خود را به خانه بازگرداند. پس از بازگرداندن رومینا به خانه، رضا اشرفی با تحریک اطرافیان از جمله عموهای دختر، در حالی که رومینا در خانه در خواب بود، با داس اقدام به بریدن سر فرزند خود کرد. رضا اشرفی پیش از قتل درباره مجازات فرزندکشی تحقیق کرده بود و می‌دانست در صورت قتل فرزندش قصاص نخواهد شد. پدر رومینا در نهایت به ۹ سال حبس محکوم شد و بهمن خاوری نیز دو سال زندان گرفت.

ریحانه عامری| ریحانه عامری، دختر ۲۵ ساله کرمانی بود که در شبکه‌های اجتماعی فعال بود. قتل او حواشی زیادی داشت و روایت‌های مختلفی درباره آن مطرح شد. خواهر و مادر ریحانه لباس‌های خیس از خونش را در اتاق او در خانه پدری‌اش پیدا کردند. پلیس رد خون را تا کنار خودروی پدر ریحانه یافت. پس از پیداکردن پدر ریحانه در یکی از روستاهای کرمان او اعتراف کرد دخترش را به قتل رسانده و جسدش را در همان روستا رها کرده است. پدر ریحانه پس از دستگیری در ابتدا انگیزه خود از قتل دخترش را دیر آمدن او به خانه مطرح و همچنین ادعا کرد که ریحانه به حرف او گوش نمی‌کرد. سپس شایعاتی مبنی بر این‌که پسر موردعلاقه ریحانه از کارگاه پدرش سرقت کرده بود، عنوان شد. علاوه بر این عده‌ای بر این باور بودند که پدر ریحانه از انتشار عکس‌های او در فضای مجازی خشمگین بود و به همین دلیل او را به قتل رساند. اما پلیس کرمان علت حادثه را اختلاف خانوادگی پدر و دختر و عصبانیت پدر اعلام و شایعات مطرح‌شده درباره کشته‌شدن ریحانه با تبر را رد کرد. به گفته پلیس، میله آهنی که توسط پدر و در عصبانیت پرتاب شده بود، با سر دختر برخورد کرده و موجب مرگ وی شده بود. به ادعای مادر ریحانه، گرچه گفته شد که پدر ریحانه با میله آهنی او را به قتل رسانده اما در گزارش پزشکی قانونی به یک جسم تیز و برنده اشاره شده بود و او معتقد بود همسرش با تبر به سر ریحانه ضربه زده است.

گلاله شیخی| گلاله شیخی دختر ۲۵ ساله سقزی، فارغ‌التحصیل رشته حقوق و مشاور حقوق دفتر قضایی بود. پس از سماجت‌های یکی از خواستگاران خود، پسری به نام کیومرث که از اقوام دور مادر گلاله هم بود، به عقد او درآمد. کیومرث تحصیل‌کرده و کارمند بانک بود. هشت ماه از عقد گلاله و کیومرث گذشت و جهیزیه گلاله هم آماده شده بود تا به زودی پس از برگزاری مراسم ازدواجشان به خانه بخت برود. یک روز گلاله با همسر خود بیرون رفته بود تا درباره مراسم ازدواج‌شان صحبت کنند. کیومرث مخالف کارکردن گلاله بود، به همین دلیل مشاجره‌ای بین آن‌ها درگرفت که طی آن کیومرث با مشت به سر او زد. شوهر گلاله وقتی دید او دیگر نبض ندارد و نفس نمی‌کشد، جسدش را در خارج از سقز با بنزین آتش زد. کیومرث پس از قتل گلاله از سقز گریخت و با قصد فرار از کشور به تهران رفت که در آنجا توسط مأموران پلیس دستگیر شد.

مبینا سوری| مبینا سوری دختر ۱۴ ساله لرستانی بود که در سن ۱۳ سالگی با پسرعمه خود که روحانی جوانی در یکی از روستاهای لرستان بود، ازدواج کرد. پس از مدتی در روستا شایعه شد مبینا با خواستگار قبلی خود در ارتباط است. به گفته یکی از بستگان نزدیک او، به دنبال این شایعات تعدادی از اقوام مبینا به همراه شوهرش او را به کوه‌های اطراف روستا بردند و با روسری خفه‌اش کردند. سپس جسدش را به باغ مادربزرگ مبینا بردند و او را به درخت آویزان کردند تا وانمود کنند مبینا به قتل رسیده یا خودکشی کرده است. با این حال وقتی پلیس بالای سر جسد آمد، تشخیص داد که مبینا به قتل رسیده و همان زمان یکی از بستگان مقتول گفته بود ما او را کشتیم. به همین دلیل همه آن‌ها دستگیر شدند اما چند روز بعد شوهر مبینا به قتل وی اعتراف کرد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/4/14 -  شماره 5162
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۰۶۳۲
تمام زن‌کُشی‌های خــانــوادگی که قلب مان را لرزاند

از مـونا تـا ریحـانه و مبـینا...

ظهر دوشنبه ۶ تیر خبر هولناک قتل دختری نوجوان به دست پدرش در خانه‌ای واقع در شهرستان نورآباد ممسنی فارس به پلیس اعلام شد. وقتی تیم جنایی برای بررسی ماجرا به محل حادثه رفتند، مشخص شد این دختر ۱۶ ساله که آریانا نام داشت، به دنبال اختلافات خانوادگی با پدرش به خانه مادربزرگش رفته بود اما پدر او در حالی که عصبانی بود، با اطلاع از این‌که دخترش از خانه خارج شده، پس از برداشتن اسلحه شکاری به خانه مادرش رفته و بعد از بحث‌وجدل با دخترش، در نهایت او را با شلیک یک گلوله به قفسه سینه‌اش به قتل رسانده است. با شنیدن این خبر باز هم در شوک فرو می‌رویم و نمی‌دانیم چه زمانی می‌رسد که چنین اتفاقات ناگواری به وقوع نپیوندد. در این مطلب به بررسی چند مورد مشابه در سالیان اخیر می‌پردازیم.

مونا حیدری| ساعت ۱۵ بعدازظهر شنبه ۱۶ بهمن‌ماه، مرد جوانی جلوی چشمان وحشت‌زده مردم، سر زنش را در میدان کسایی خشایار اهواز با خوشحالی به نمایش گذاشت و فرار کرد. بلافاصله این جنایت هولناک از سوی اهالی وحشت‌زده میدان کسایی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اهواز گزارش داده شد. بدین ترتیب تیمی‌‌از کارآگاهان اداره پلیس آگاهی در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات میدانی را آغاز کردند. مأموران پلیس در صحنه جنایت با جسد دختر ۱۷ ساله‌ای مواجه شدند که داخل یک خانه سرش از بدن جدا شده و جسد وی در مکان دیگری رها شده بود. تحقیقات بیشتر نشان داد، دختر جوان پس از فرار به ترکیه از سوی پدرش به ایران بازگردانده شده و به دست همسر و برادرشوهرش که هر دو پسرعموی او بودند، به قتل رسیده است.

رومینا اشرفی| رومینا اشرفی دختر ۱۳ ساله تالشی بود که پس از مخالفت‌های پدرش، رضا اشرفی، با ازدواج او با پسر موردعلاقه‌اش (جوانی ۲۸ ساله به نام بهمن خاوری)، به همراه او اقدام به فرار از خانه کرد تا با یکدیگر ازدواج کنند. با این حال، پدر رومینا موفق به پیداکردن محل اختفای رومینا و بهمن شد و دختر خود را به خانه بازگرداند. پس از بازگرداندن رومینا به خانه، رضا اشرفی با تحریک اطرافیان از جمله عموهای دختر، در حالی که رومینا در خانه در خواب بود، با داس اقدام به بریدن سر فرزند خود کرد. رضا اشرفی پیش از قتل درباره مجازات فرزندکشی تحقیق کرده بود و می‌دانست در صورت قتل فرزندش قصاص نخواهد شد. پدر رومینا در نهایت به ۹ سال حبس محکوم شد و بهمن خاوری نیز دو سال زندان گرفت.

ریحانه عامری| ریحانه عامری، دختر ۲۵ ساله کرمانی بود که در شبکه‌های اجتماعی فعال بود. قتل او حواشی زیادی داشت و روایت‌های مختلفی درباره آن مطرح شد. خواهر و مادر ریحانه لباس‌های خیس از خونش را در اتاق او در خانه پدری‌اش پیدا کردند. پلیس رد خون را تا کنار خودروی پدر ریحانه یافت. پس از پیداکردن پدر ریحانه در یکی از روستاهای کرمان او اعتراف کرد دخترش را به قتل رسانده و جسدش را در همان روستا رها کرده است. پدر ریحانه پس از دستگیری در ابتدا انگیزه خود از قتل دخترش را دیر آمدن او به خانه مطرح و همچنین ادعا کرد که ریحانه به حرف او گوش نمی‌کرد. سپس شایعاتی مبنی بر این‌که پسر موردعلاقه ریحانه از کارگاه پدرش سرقت کرده بود، عنوان شد. علاوه بر این عده‌ای بر این باور بودند که پدر ریحانه از انتشار عکس‌های او در فضای مجازی خشمگین بود و به همین دلیل او را به قتل رساند. اما پلیس کرمان علت حادثه را اختلاف خانوادگی پدر و دختر و عصبانیت پدر اعلام و شایعات مطرح‌شده درباره کشته‌شدن ریحانه با تبر را رد کرد. به گفته پلیس، میله آهنی که توسط پدر و در عصبانیت پرتاب شده بود، با سر دختر برخورد کرده و موجب مرگ وی شده بود. به ادعای مادر ریحانه، گرچه گفته شد که پدر ریحانه با میله آهنی او را به قتل رسانده اما در گزارش پزشکی قانونی به یک جسم تیز و برنده اشاره شده بود و او معتقد بود همسرش با تبر به سر ریحانه ضربه زده است.

گلاله شیخی| گلاله شیخی دختر ۲۵ ساله سقزی، فارغ‌التحصیل رشته حقوق و مشاور حقوق دفتر قضایی بود. پس از سماجت‌های یکی از خواستگاران خود، پسری به نام کیومرث که از اقوام دور مادر گلاله هم بود، به عقد او درآمد. کیومرث تحصیل‌کرده و کارمند بانک بود. هشت ماه از عقد گلاله و کیومرث گذشت و جهیزیه گلاله هم آماده شده بود تا به زودی پس از برگزاری مراسم ازدواجشان به خانه بخت برود. یک روز گلاله با همسر خود بیرون رفته بود تا درباره مراسم ازدواج‌شان صحبت کنند. کیومرث مخالف کارکردن گلاله بود، به همین دلیل مشاجره‌ای بین آن‌ها درگرفت که طی آن کیومرث با مشت به سر او زد. شوهر گلاله وقتی دید او دیگر نبض ندارد و نفس نمی‌کشد، جسدش را در خارج از سقز با بنزین آتش زد. کیومرث پس از قتل گلاله از سقز گریخت و با قصد فرار از کشور به تهران رفت که در آنجا توسط مأموران پلیس دستگیر شد.

مبینا سوری| مبینا سوری دختر ۱۴ ساله لرستانی بود که در سن ۱۳ سالگی با پسرعمه خود که روحانی جوانی در یکی از روستاهای لرستان بود، ازدواج کرد. پس از مدتی در روستا شایعه شد مبینا با خواستگار قبلی خود در ارتباط است. به گفته یکی از بستگان نزدیک او، به دنبال این شایعات تعدادی از اقوام مبینا به همراه شوهرش او را به کوه‌های اطراف روستا بردند و با روسری خفه‌اش کردند. سپس جسدش را به باغ مادربزرگ مبینا بردند و او را به درخت آویزان کردند تا وانمود کنند مبینا به قتل رسیده یا خودکشی کرده است. با این حال وقتی پلیس بالای سر جسد آمد، تشخیص داد که مبینا به قتل رسیده و همان زمان یکی از بستگان مقتول گفته بود ما او را کشتیم. به همین دلیل همه آن‌ها دستگیر شدند اما چند روز بعد شوهر مبینا به قتل وی اعتراف کرد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد