کد خبر: ۱۳۰۶۴۱

گذشته؛ چراغ راه آینده همه راه‌ها به شرق ختم نمی‌شود

فرهاد قنبری

در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد تفکری در دستگاه سیاست خارجی کشور دست بالا را داشت که گمان می‌کرد دنیا در آستانه تحولات جدید است و قدرت‌های نوظهور آینده جهان را تغییر خواهند داد. آنها بر این باور بودند که آمریکا و اروپا در مسیر اضمحلال و نابودی هستند و جهان آینده، در ید سلطه چین و روسیه و قدرتهای نوظهوری مانند برزیل و هند خواهد بود. بر اساس چنین دیدگاهی تیم سیاست خارجه معتقد بود باید جایگاه خود را در این نظم جدید بین المللی ارتقاء بخشید و همه تخم مرغ‌های خود را در سبد چین و روسیه قرار داد. این دیدگاه بر سیاست خارجی دولت رئیسی هم حکمفرماست. 
جریان پرقدرتی در تیم سیاست خارجی آقای رئیسی معتقد است که کار غرب و آمریکا تمام شده و به زودی روسیه با شکست کامل اوکراین، بحران سوخت و انرژی و غذا را به غرب تحمیل خواهد کرد و پس از آن اروپا غرق در آشوب و جنگ و قحطی خواهد شد و از دل این آشوب، روسیه و چین به عنوان ابرقدرتهای جدید عرصه بین الملل ظهور خواهند کرد. این طیف با چنین استدلال و نگاهی علاقه چندانی به احیای برجام نمی‌بیند و احتمالا با قول‌هایی که از روسیه و چین گرفته، تمام برنامه سیاست خارجی خود را در ارتباط با شرق چیده است. این نگاه و تحلیل نادرست احمدی نژاد که از یک سو معتقد بود غرب از جایگاه تصمیم گیری جهانی خارج شده و تصمیمات آنها هم کاغذ پاره ای بیش نیست و همچنین اتکاء به حمایت چین و روسیه و تصور اینکه قطعنامه‌های ضدایرانی شورای امنیت توسط این دو کشور وتو خواهد شد، در عمل باعث بحران اقتصادی ای شد که نتیجه آن شکستن رکوردهای تورم و فقر و سردرگمی‌مردم بوده است. حال به نظر تیم سیاست خارجی ایران دوباره در تحلیلی که شاید ارتباط چندانی با واقعیات عرصه بین الملل ندارد، چشم امید خود را به حمایت چین و روسیه دوخته و تصور می‌کند این دو کشور اجازه ارجاع دوباره پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت را نخواهند داد. آنها تصور می‌کنند، جهان در آستانه دگرگونی است و در جای درست تاریخ ایستاده اند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/4/14 -  شماره 5162
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۰۶۴۱

گذشته؛ چراغ راه آینده همه راه‌ها به شرق ختم نمی‌شود

فرهاد قنبری

در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد تفکری در دستگاه سیاست خارجی کشور دست بالا را داشت که گمان می‌کرد دنیا در آستانه تحولات جدید است و قدرت‌های نوظهور آینده جهان را تغییر خواهند داد. آنها بر این باور بودند که آمریکا و اروپا در مسیر اضمحلال و نابودی هستند و جهان آینده، در ید سلطه چین و روسیه و قدرتهای نوظهوری مانند برزیل و هند خواهد بود. بر اساس چنین دیدگاهی تیم سیاست خارجه معتقد بود باید جایگاه خود را در این نظم جدید بین المللی ارتقاء بخشید و همه تخم مرغ‌های خود را در سبد چین و روسیه قرار داد. این دیدگاه بر سیاست خارجی دولت رئیسی هم حکمفرماست. 
جریان پرقدرتی در تیم سیاست خارجی آقای رئیسی معتقد است که کار غرب و آمریکا تمام شده و به زودی روسیه با شکست کامل اوکراین، بحران سوخت و انرژی و غذا را به غرب تحمیل خواهد کرد و پس از آن اروپا غرق در آشوب و جنگ و قحطی خواهد شد و از دل این آشوب، روسیه و چین به عنوان ابرقدرتهای جدید عرصه بین الملل ظهور خواهند کرد. این طیف با چنین استدلال و نگاهی علاقه چندانی به احیای برجام نمی‌بیند و احتمالا با قول‌هایی که از روسیه و چین گرفته، تمام برنامه سیاست خارجی خود را در ارتباط با شرق چیده است. این نگاه و تحلیل نادرست احمدی نژاد که از یک سو معتقد بود غرب از جایگاه تصمیم گیری جهانی خارج شده و تصمیمات آنها هم کاغذ پاره ای بیش نیست و همچنین اتکاء به حمایت چین و روسیه و تصور اینکه قطعنامه‌های ضدایرانی شورای امنیت توسط این دو کشور وتو خواهد شد، در عمل باعث بحران اقتصادی ای شد که نتیجه آن شکستن رکوردهای تورم و فقر و سردرگمی‌مردم بوده است. حال به نظر تیم سیاست خارجی ایران دوباره در تحلیلی که شاید ارتباط چندانی با واقعیات عرصه بین الملل ندارد، چشم امید خود را به حمایت چین و روسیه دوخته و تصور می‌کند این دو کشور اجازه ارجاع دوباره پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت را نخواهند داد. آنها تصور می‌کنند، جهان در آستانه دگرگونی است و در جای درست تاریخ ایستاده اند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد