احمد علیرضابیگی در پاسخ به این سئوال که طی روزهای اخیر شاهد افزایش قیمت خودرو و ارز بودیم، برخی عنوان کردند این افزایش قیمتها با توافق هستهای و برجام ارتباط دارد، برخی عنوان کردند دولت برنامهای ندارد و در وهله اول باید تیم اقتصادی خودش را تغییر دهد، برای ثبات اوضاع اقتصادی چه کاری باید انجام داد، افزود: تا زمانی که ما نوع نگرشمان را به نقش مردم در حوزههای مختلف تغییر ندهیم، طبیعتا اتفاق خاصی نخواهد افتاد و شرایط بغرنجتر خواهد شد. به طور مثال در حوزه خودرو این را در نظر بگیرید که مردم ناچارند پراید بخرند، تازه همین پراید را هم با حسرت و منت باید خریداری کنند، در صورتی که مردم میفهمند در کشور همسایه با پولی که برای پراید پرداخت میکنند، میتوانند ماشین به مراتب بهتری داشته باشند اما هیچ راهی ندارند اگر پراید نخرند در دکان چه کسی بروند؟ دکان دیگری وجود ندارد. وقتی حوزه اقتصاد ما چنین است و برای مردم نقشی تعریف نشده است، اگر هم نقشی تعریف شده، به مردم به عنوان یک منبع مالی بیاختیار نگاه میشود مانند آن چیزی که در دولت آقای روحانی در حوزه بورس اتفاق افتاد. مردم ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پول بیزبان خودشان را در بورس گذاشتند به فاصله ۲۰ الی ۳۰ روز، یک بابایی، یک بندهخدایی، یک وزیری، یک رئیس سازمان بورس آمد دستهایش را به هم مالید و گفت شرمنده پولها همه سوخت و از بین رفت. مردم اینجا و در اقتصاد چهکاره هستند؟ ما شعار اقتصاد مردمپایه را میدهیم ولی عملا مردم نقشی در حوزه اقتصاد ندارند! علیرضابیگی یادآور شد: از همین مردم افرادی در کشورهای دیگر مسئولیتهای بزرگی را بر عهده دارند. نمیخواهیم این واقعیتها را بپذیریم که مردم میفهمند و دارای قوه درک بالایی هستند و هوشمند هستند و اگر اقتصاد را به آنها بسپاریم، میتوانند کار بزرگی را انجام دهند؛ اما وقتی کورسوی امید از آنها گرفته شود علیرغم میل باطنیشان کار میکنند. این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به تغییر رئیس بانک مرکزی اظهار کرد: آقای فرزین از شخصیتهای علمی و برجسته هستند و صاحب نظر در حوزه اقتصادند و مردم ما هم خاطرات خوبی از ایشان در حوزه هدفمندی یارانه و بازگرداندن ثروت مردم به مردم دارند. وقتی نگرش اصلاح نشود، تا زمانی که ماشین درست نشده با عوض کردن راننده راه به جایی نخواهیم برد. بسیار عجیب است چه در حوزه اقتصاد و سیاست چه در حوزه اجتماع نمیپذیریم مردم سمت دیگر رودخانه هستند ما هم سمت دیگر رودخانه. در صورتی که قدرت و توانایی مردم میتواند مصونساز باشد چراکه همراهی مردم زبان بیگانه را کوتاه میکند، امنیتآفرین است، نشاط جامعه را فراهم میکند و حرکت ایجاد میکند ولی ترجیح میدهیم به همین وضعیت که مردم در قهر اجتماعی به سر میبرند روزها را بگذرانیم و انتظار داریم گندمی که کاشتیم نتیجهاش گلابی شود که این امکانپذیر نیست.
وی درباره اینکه پس از گرانیهای اخیر افکار عمومی به نقش نظارتی مجلس پرداخت و از نمایندگان درخواست ورود به عرصه داشت، آیا مجلس میتواند از ابزارهای نظارتی خودش استفاده کند، یادآور شد: مجلس میتواند ریلگذار باشد و مسیر را عوض کند. مجلس میتواند تحول ایجاد کند، اما آیا این مجلس میتواند این کار را انجام دهد؟ قطعا این مجلس نمیتواند که آن هم بازمیگردد به اینکه ما با بحران جامعیت و بحران نمایندگی قاطبه مردم مواجه هستیم. وقتی که این مجلس حرفی جدا از خواست، مطالبه و منفعت مردم میزند و در مقابل شفافیت آرا مقاومت میکند، نمیتواند تحولآفرین باشد و ریل را عوض کند. علیرضابیگی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه اگر وزیری کارآیی ندارد چرا نمایندگان همان زمان مسئولیت طبق آییننامه داخلی مجلس پروندهاش را به قوه قضائیه ارجاع نمیدهند و میگذارند بعد از پایان مسئولیتش که عملا فایدهای برای مردم ندارد، میگوید: این اتفاق به خاطر قبیلهگرایی سیاسی است. این قبیلهگرایی سیاسی سبب میشود از خطاها چشمپوشی شود. شما را به حرفهای وزیر راه شهرسازی در مجلس دهم ارجاع میدهم، بخشی از مجلس اراده میکند برخورد شود و حتی خود رئیسجمهور، اما عملا قبیلهگرایی سیاسی مانع میشود. حادثه قطار تبریز در سال ۸۵ اتفاق افتاد، وزیر راهوشهرسازی وقت برابر اعلام دستگاههای مسئول بالاترین سطح خطا و اشتباه و جرم متوجهاش بود، ۵۰ نفر از مردم کشور کشته شده بودند ما ۲ بار وزیر را استیضاح کردیم اما رأی نیاورد و هر بار بیشتر از گذشته رای اعتماد در جلسه استیضاح آورد متاسفانه این بار باز مشابه همان حادثه مشابه اتفاق افتاد. قطار یزد طبس باز دچار حادثه شد و به طور آشکار به واسطه سوء مدیریت، مردم کشور ما کشته شدند اما مجلس ما هیچ واکنشی نشان نداد و تکانی نخورد با اینکه ما داد زدیم، فریاد زدیم که برخورد شود و مکاتبه کردیم اما عملا همین قبیلهگرایی سیاسی مانع از این شد که مجلس نقش اساسی خودش را به عنوان ناظر قوهمجریه به درستی ایفا کند.