زایش مرتب بیخردی و سیاستهای سبکسرانه از دل دولتها، قربانیان این آتش را هر روز بیشتر و بیشتر میکند و به نارضایتی گسترده دامن میزند. به عقیده حسین راغفرپژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی در همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید؛ اگر اصلاح نظام بانکی و کنترل نرخ ارز به دست فراموشی سپرده شود.
پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی گفت: بانکها در شرایطی نیستند که از تولیدکنندگان حمایت کنند؛ چراکه به شدت به بانک مرکزی و دولت وابسته هستند و بسیاری از اینها بدون دریافت وام از بانک مرکزی نمیتوانند به حیات روزمره خود ادامه دهند. از این رو مسئله جدی است و در نهایت دامن کل اقتصاد را میگیرد و تنها شاهد نابودی تولیدکنندگان نخواهیم بود.
به گزارش ایلنا، حسین راغفر که یکی از نویسندگان نامه ۵۰ اقتصاددان به سران سه قوه است در گفتوگوی پیشرو به راهکار خروج و تبعاتِ حفظ وضع موجودمیپردازد.
*عموم تولیدکنندگان از نحوه تعامل بانکها با خود گلایه دارند و آنها را بابت بهرههای سنگینی که به اسم حمایت از تولید دریافت میکنند، شماتت میکنند. آنها بانکها را قاتل تولید، کارآفرینی و اشتغال معرفی میکنند و از دولت میخواهند به هر نحوی که شده با آنها برخورد کند تا بیش از این با بهرههایی که به خون در شکم زالو میماند، فربه نشوند. آیا در دولت که ابزار بانک مرکزی را برای سیاستگذاری در اختیار دارد، چنین ارادهای میبینید؟
دقت کنید که این نظام بانکی که با این وصف از آن یاد کردید توان ایستادن روی پای خود را ندارد. در واقع آنچه در حال اتفاق افتادن است، نجات نظام بانکی از جیب مردم و به هزینه مردم است. آیا از نظامی که ورشکسته است و با حمایت دولت سرپاست میتوان انتظار حمایت از تولید را داشت؟ ! پس ارائه چنین کمکی دور از انتظار و دور از واقعیتهایی است که در جریان است.
بهرههای دریافتی کمر تولیدکنندگان را خرد کرده است لذا آنها امکان ادامه حیات را ندارند. مسئولان و نمایندگان مجلس این را خوب میدانستند که بانکها با چه تقلبی به تولیدکنندگان وام میدهند. آنها به اسم ۲۰ درصد، ۳۰ تا ۳۳ درصد بهره میگیرند. این عملا یک نوع کلاهبرداری است که توسط بانکها انجام میشود. این کلاهبرداری متداول شده و از ناحیه بانک مرکزی و مسئولان تا حدودی پذیرفته و حمایت شده است. شما میبینید که سپردههای مردم را با هزار نیرنگ جذب میکنند و به فعالیتهای غیرمولد سودده تخصیص میدهند. به هر صورت ناکارآمدی نظام بانکی به هزینه تولیدکنندگان جبران میشود.
این انتقاد وارد شده است که بانکها به اجرای قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر تن نمیدهند؛ قانونی که در نهایت در شورای نگهبان تصویب شد و به نظر میآمد که شاهد همراهی بانکها باشیم اما بازهم با برخورداری از حمایت دولت، از جیب مردم علیه تولیدکنندگان عمل کردند. بانکها در شرایطی نیستند که از تولیدکنندگان حمایت کنند؛ چراکه به شدت به بانک مرکزی و دولت وابسته هستند و بسیاری از اینها بدون دریافت وام از بانک مرکزی نمیتوانند به حیات روزمره خود ادامه دهند. از این رو مسئله جدی است و در نهایت دامن کل اقتصاد را میگیرد و تنها شاهد نابودی تولیدکنندگان نخواهیم بود. به سران سه قوه اختیاراتی داده شده است که میتوانند تصمیماتی بگیرند و آنها را به اجرا بگذارند که این امر به معنای دور زدن مجلس است؛ اگرچه مجلسی که ما میبینیم، در خدمت همین سیاستهاست؛ برای همین فرقی نمیکند که مجلس مصوبهای در این زمینه بدهد یا مجوزی برای اصلاح بودجه صادر کند. دیگر قوا هم با همین مصوبات کار خود را پیش میبرند و اتفاقی نمیافتد.
* به نظر شما در صورت پایدار ماندن تحریمها، چند درصد از مشاغل موجود ریزش میکنند؟
اگر منظور شما از صنایع مادر صنایع بزرگ پتروشیمی، فولاد و معدنی باشد باید گفت که آنها تقاضای خود را در بازار جهانی دارند. البته آنها بازارهای محدودی را تحت پوشش دارند که خود این بازارها در سیطره روابط تجاری آمریکا هستند؛ مانند چین وترکیه. نکته مهم این است که به ظرفیتهای داخلی توجه شود. به این منظور باید روی این ظرفیتها و روی بنگاههای کوچک و متوسط متمرکز شد که امکان تامین منابع آنها از داخل وجود دارد؛ ضمن اینکه این بازنگری میتواند نتایج مفیدی داشته باشد و شکلگیری گسترده مشاغل جدید را ممکن سازد. البته این حوزهها هم از تحریمهای آمریکا مصون نمیمانند.
* برخی از كارشناسان می گویند تحریمهای آمریکا سبب از دست رفتن ۱ میلیون شغل میشود. نظر شما چیست؟
ارزیابی ما این است که به همین میزان مشاغل وابسته به صنایع هدف گرفته شده از دست میروند. البته حدس ما بیش از اینهاست! ضمن اینکه وزارت کار تنها به مسئله تحریمها توجه کرده است اما آنها به آسیبهایی که از ناحیه افزایش نرخ ارز به تولیدکنندگان وارد میشوند، نپرداختهاند. یک میلیون و ١٠٠ هزار شغل براساس منابع رسمی از بین میرود. به بیماری اضافه میشود. نرخ تورم در همین مهرماه ٥٠ درصد است و تا پایان سال ٨٠ تا ٩٠ درصد خواهد شد. میگویند راهی نداریم ما نمیتوانیم منابع را تزریق کنیم، گویی هیچ راهحل دیگری نداریم. راهحل همانی است که در جنگ انجام دادیم. این شکلی که ما باید تقاضای ارز را کنترل کنیم باید واردات برخی کالاها مثل خودروی لوکس را متوقف کنیم. تولید صنعتی که فعالیتی پرمشقت است در مقابل فعالیت تجاری ساده و با فرار مالیاتی است. به همین دلیل هم در شرایط کنونی ما با مشکل تصمیمگیری در داخل مواجه هستیم که ربطی هم به تحریمها ندارد. ١٠٠ هزار میلیارد رانت ارزی وارد جیب پتروشیمیها میشود. کاش حداقل وارد جیب دولت میشد. منظور من از دولت، حاکمیت است. البته نقش کابینه تعیینکننده است. این تصمیمات خود دولت است. دولت باید واردات کالاهای لوکس را متوقف کند. آمریکاییها طراحی کردند هر ارزی تزریق میشود، به این طریق خارج شود. قربانیان اصلی این مسئله همه مردم ایران هستند اما آنکه با یارانه زندگی میکند، دیگر چیزی ندارد.
* بحث افزایش مزد، داغ است البته بدنه کارفرمایی دولت با آن به شدت مخالفت میکنند و میگویند که دولت برای حمایت از کارگران به آنها سبد کالا میدهد. شما چه نظری دارید؟
اگر هم موافق باشم با توجه به وضعیت کنونی بنگاهها شدنی نیست؛ چراکه قدرت خرید خانوارهایِ کارگری دستکم ۴۰ درصد کاهش یافته است که حالا این امر باید به نحوی جبران شود. اما خیلی بعید میدانم که در این مقطع افزایش دستمزد بین ۵ تا ۱۰ درصد شدنی باشد. اینها رقمی نیست و تاثیر معناداری بر زندگی مردم نمیگذارد. منتفعین قدرتمندی در نظام تصمیمگیری حضور دارند از این رو سیاستهایی که اتخاذ میشوند به نفع آنها و به زیان مردم هستند. متاسفانه تنها صدای اصحاب قدرت و ثروت در کریدورهای مجلس امکان شنیده شدن را دارد.
* یعنی به غیر از کاهش نرخ ارز کار دیگری نمیتوان انجام داد که آن هم، شدنی نیست!
من میگویم که قیمت ارز باید به حدی باشد که تولیدکننده قادر به تولید باشد. به هر شکل در ماههای آینده تا حدودی فروپاشی بخش تولید را خواهیم داشت؛ چراکه هنوز تولیدکنندهها منتظر هستند اتفاقات متفاوتی رخ دهد اما چون چشمانداز روشنی پیش رو نداریم خیلی از تولیدکنندگان مجبور به تعطیلی واحدهای خود خواهند شد و به نظر من بزرگترین میزان بیکاری و گسترش آن را شاهد خواهیم بود. من میگویم که بازگشت قیمت ارز شرایط را تعدیل میکند ولی قیمت فعلی ارز حافظ منافع افراد برخوردار و صاحب نفوذ در کانونهای تصمیمگیری است؛ مگر اینکه پیامدهای اجتماعی افزایش قیمتها موجب شود که سیاستگذاران مجبور به عقبنشینی شوند و بازنگری در سیاستهای موجود صورت پذیرد.
*اقتصاددانان چه نرخی را برای دلار مطلوب میدانند؟
مهم این نیست که آنها چه گفتهاند مهم این است که تولیدکنندگان با چه نرخی میتوانند فعالیت کنند و به تولید ادامه دهند. به نظر نباید قیمت دلار بالاتر از ۳ هزار و ۸۰۰ تومان و ۳ هزار و ۷۰۰ تومن باشد؛ چراکه رقمهای بالاتر از این به تعطیلی گسترده واحدها دامن میزند.
کاهش فاصله دلار نیمایی با آزاد
نرخ دلار در بازار آزاد روبه کاهش است و کاهش دخالتهای سیاستگذار ارزی در سامانه نیما هم سبب کاهش فاصله نرخ دلار نیمایی با بازار آزاد شده است؛ حال زمزمه تکرقمی شدن نرخ دلار هم شنیده میشود.
روند روزهای گذشته بازار آزاد ارز و البته نرخهای ثبت شده در سامانه نیما حکایت از کاهش فاصله دلار نیمایی با بازار آزاد دارد. به خصوص اینکه در روزهای پایانی هفته گذشته و البته روز شنبه که بین التعطیلی بود، کاهش محسوس نرخ دلار در بازار آزاد رقم خورد؛ اگرچه نرخ در نیما اندکی نوسان رو به بالا داشت.
بسیاری از فعالان اقتصادی، دخالت سیاستگذار ارزی در سامانه نیما را علت اصلی کاهش نرخ دلار در سامانه نیما میدانند؛ اما بانک مرکزی معتقد است که باید نرخ در سامانه نیما کنترل شده باشد تا بتوان در بازار آزاد نیز نرخ را کنترل شدهتر پیش برد. اما اکنون بسیاری از عرضهکنندگان ارز در سامانه نیما میگویند که اگرچه هنوز هم بانک مرکزی در نرخ نیما به صورت غیرمستقیم دخالت میکند، اما نرخ رو به تعادل گذاشته و اندکی تعدیل شده است. البته فاصله نرخ دلار در سامانه نیما با بازار آزاد هنوز هم انگیزهای برای برخی صادرکنندگان در عدم عرضه ارز حاصل از صادرات خود به سامانه نیما باشد. اما به هر حال نزدیکی این دو نرخ میتواند شرایط بهتری را رقم بزند.
در این میان برخی فعالان بازار ارز، از سیاستگذاریهای بانک مرکزی برای رسیدن نرخ به قیمتهای تک رقمی و زیر ده هزار تومان خبر میدهند و بر این باورند که بانک مرکزی مجموعه تدابیری را به کار بسته است تا بتواند نرخ را به حدود ۹ تا ده هزار تومان برساند. البته برخی دیگر نیز از ورود قیمت دلار به کانال زیر هشت هزار تومان خبر میدهند که به نظر میرسد نسبت به گزینه اول، احتمال کمتری دارد. بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی، ارزش واقعی صادرات در هفت ماه منتهی به مهر امسال نه ۲۷میلیارد دلار که ۱۵ میلیارد دلار بوده است، از این میزان فقط حدود ۶ میلیارد دلار به چرخه اقتصادی کشور بازگشته است که صادرکنندگان حدود ۸. ۵ تا ۹ میلیارد دلار از سامانه نیما ارز دریافت کردهاند (احتمالا برای واردات مواداولیه تولید).
عراقچی: برجام در شرایط دشواری قرار گرفته است
معاون سیاسی وزیر امور خارجه در سومین سمینار همکاریهای صلحآمیز هستهای ایران واروپا دربروکسل با اشاره به اینکه منافع اقتصادی ایران در برجام و لغو تحریمها محقق نشده است، هشدار داد که این توافق در شرایط دشواری قرار گرفته است.
سید عباس عراقچی گفت: برجام دستاورد سیاسی مهمی است و ابران به طور کامل به تعهداتش در قالب این توافق پایبند است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان نهاد ناظر بر فعالیتهای هستهای ایران این مساله را برای سیزده بار تائید کرده، اما در آن سوی ماجرا، ایران همچنان از مزایای اقتصادی برجام بهره مند نشده است.
وی با بیان اینکه اعمال مجدد تحریمهای آمریکا، بهرهمندی ایران از مزایای برجام را به صفر نزدیک کرده است گفت: برجام متعلق به آمریکا و یا ایران نیست، بلکه توافقی بینالمللی است که اعضاء شورای امنیت سازمان ملل متحد در قالب قطعنامه ۲۲۳۱ آن را تائید کردهاند. این در حالی است که آمریکا این قطعنامه را نقض کرده و سایر کشورها را به دلیل پیروی از آن مجازات میکند. حفظ برجام وظیفه بینالمللی است و همه موظف هستیم که در راستای اجرای این توافق گام برداریم.
وی درادامه اقدامات اتحادیه اروپا در راستای حفاظت از برجام را تحسین کرد وگفت: این مساله نشان میدهد که اروپا به لحاظ سیاسی در مسیر درستی قرار دارد. اما واقعیت این است که هنوز راهکارهای عملی، مکانیسمهایی که ایران بتواند از مزایای اقتصادی برجام بهرهمند و سبب شود تحریمهای آمریکا این توافق را از بین نبرد، محقق نشده است.
عراقچی بابیان اینکه توازن بده بستان برجام از بین رفته است، هشدار داد: اگر ایران از مزایای برجام بهرهمند نشود این توافق زنده نمیماند. اعمال مجدد تحریمهای آمریکا، ضمیمه ۳ برجام را تحتالشعاع قرار داده است و افزود: همکاریهای هستهای محدود به اراک و فردو نیست بلکه طرحهای زیادی وجود دارد که جنبههای تجاری دارند اما به دلیل تحریمهای آمریکا، نبود کانال مالی و تهدیدهای آمریکا، متوقفشدهاند. وی بابیان این مطلب نتیجه گرفت که راهاندازی سازوکار ویژه مالی اروپا برای تداوم همکاریهای صلحآمیز هستهای و اجرای ضمیمه ۳ برجام یک ضرورت است. عراقچی در پایان ابراز امیدواری کرد که اروپا هرچه سریعتر سازوکار ویژه مالی را برای جلوگیری از تأثیرات منفی تحریمهای آمریکا بر روابط تجاری شرکتهای اروپایی و ایران، راهاندازی کند.