مجبور بودم خانه را بفروشم؛ هزینه خرید سرویس چوبی که حداقل برای جهاز دخترم ۷۰ میلیون خرج بر میداشت را نداشتم، کنار آنها باید فکری هم برای لوازم برقی مورد نیاز آشپزخانه و باقی بخشهای خانه آینده دخترم میکردم. وقتی جهاز را به خانه دامادم فرستادیم حساب کردم نزدیک ۳۰۰ میلیون تومان خرج همین جهازی شد که خانهام هم به پایش رفت و من را به اجارهنشینی کشاند. این جملهها را مردی میگوید که با اصرار خانواده برای خرید جهیزیه به قول همسرش آبرومند، مجبور به فروش خانه و تامین هزینههای خرید آن شده است. آری، این واقعیت دارد که پدر خانوادهای اینقدر هزینه کرده باشد و برای آن مجبور به فروش خانه اش شده باشد و دست آخر هم دختر با بچهای در بغل به همراه جهیزیه به خانه بازگشته باشد؛
ن. موساییکه ۶۰ سال دارد ساکن غرب پایتخت است و میگوید: جایی در تبلیغاتی که روی در و دیوار شهر نصب کرده بودند خواندمتمام هزینههای خرید جهیزیه تا برپایی عروسی با ما فقط با ۴۲ میلیون تومانو در عجبم مگر میشود با همین پول حتی یک تخته فرش دستباف هم خرید؟ وی که کل جهاز همسرش را شامل دو دست رختخواب، یک اجاق گاز دو شعله رو میزی، با اسباب غذا خوردن، یک کمد و یخچال نام برد از مقایسه فاصله نجومی دو جهیزیه برای دو زندگی متفاوت طی این سالها اظهار تعجب کرد. خانوادهای حدود یکسال قبل دخترش را عروس کرد؛ این خانواده که از تمکن مالی بالایی برخوردار بود در کنار هر یک از لوازم لوکسی که با عنوان جهیزیه خریده بود، یک عدد سکه بهار آزادی هم قرار میداد و به عنوان هدیه به داماد اهدا کرد. شاید داماد و خانواده اش تنها افراد خوشحالی بودند که خانواده دختر به تعداد هر قلم از وسایل جهیزیه یک سکه طلا هدیه داده بود زیرا مهمانانی که در مراسم نمایش جهیزیه (جهاز بَرون) نشسته بودند با ناراحتی به همدیگر میگفتند: این فرد اینطوری جهیزیه همراه دخترش کرده، فردا ما چطوری دخترمان را به خانه بخت بفرستیم؟ ر. کبیریبانویی که در مناطق مرکزی شهر تهران سکونت دارد پنج سال قبل ازدواج کرده و اکنون صاحب دو فرزند است. وی در مورد خرید جهیزیه اش میگوید: دقیق به خاطر ندارم چه هزینهای کردم اما کل جهیزیهام شامل دو دست رختخواب، یک تخته فرش ماشینی، کمد، اجاق گاز، یخچال، ظروف غذاخوری، جارو برقی، لباسشویی و تلویزیون بود. کبیری در مورد تهیه جهیزیه اش به نکتهای اشاره میکند که در برخی ازدواجهای کنونی کمتر به آن توجه میشود و ادامه میدهد: به تدریج باقی وسایل مورد نیاز زندگی را با کمک همسرم خریدیم اما آن زمان هزینهای که صرف شد بهاندازهای بود که خانواده با ازدواجم در فشار مالی قرار نگیرند و البته من را هم دست خالی خانه شوهر نفرستاده باشند. به واقع در جامعه با یک حساب سر انگشتی میتوان فاصله سادهترین و مجللترین جهاز عروس را مشاهده کرد؛ جهازی که میتواند با ۳۵ میلیون تومان، وسایل ضروری اولیه زندگی تازهای را تامین کند یا با مبلغی بیش از ۳۰۰ میلیون تومان هم نتواند آسایش و رضایت زندگی را برای زوجین فراهم سازد. البته جبار رحمانی رفتارشناس معتقد است: در برخی کشورهای شرق آسیا، هزینهها و رسوم تهیه جهازیه از ایران هم سنگینتر است اما این را هم میگوید که تهیه جهیزیه، سنتی است که از قدیم برای تامین نیازهای اولیه زندگی بود و اما در سالهای گذشته در مسیر تجملاتی قرار گرفت و به بهانهای برای چشم و هم چشمی تبدیل شد. وی اضافه میکند: در گذشته دور، با هر ازدواج، خانواده دختر نیروی مولد و کار خود را از دست میداد؛ از همین رو در مقابل، هدایای بسیاری هم میگرفت. عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری میافزاید: هر ازدواج چون مبادله نیروی انسانی است همراه با آن مبادله اقتصادی نیز رخ میدهد و در گذشته هرچه ارزش زنان بیشتر بود، جهیزیه بیشتری هم ارائه میشد. وی از این گلایه دارد که امروز نبود تناسب میان درآمد و جهیزیه، آشکارا دیده میشود، فرزندان هم همواره با این انتظارات (ضرورت تهیه جهیزیه سنگین) بزرگ میشوند و خانوادهها، فرزندان و سایرین هم تهیه چنین جهیزیه سنگینی را تایید میکنند. رحمانی میگوید: تا زمانی که روابط بین خانوادهها و فرزندان، عقلانی و هر شخصی از حق و حقوق خود مطلع نباشد، نمیتوان انتظار اصلاح این رویه را داشت.
برپایه اطلاعات سالنامه آماری سال ۹۶ مرکز آمار، ۶۰۸ هزار و ۹۵۶ ازدواج در این سال به ثبت رسیده که ۱۷۴ هزار و ۵۷۸ مورد آن (حدود ۳۴ درصد) به طلاق ختم شده، اما این وضعیت در استان تهران شرایط دیگری دارد و خبر میدهد که طی همین سال ۷۸ هزار و ۹۷۲ فقره ازدواج به ثبت رسیده سپس ۳۵ هزار و ۸۱۸ هزار مورد آن مهر طلاق خورده است. براساس این آمار در استان تهران به ازای هر دو ازدواج، یک مورد به متارکه انجامیده است. ختم شدن سرنوشت حدود نیمی از ازدواجهای ثبت شده استان تهران به طلاق، حکایت از به هدر رفتن سرمایههای معنوی، روانی و البته مادی صرف شده برای شکلگیری چنین ازدواجهايي میدهد. واقعیت دیگری که همه بر آن اذعان دارند این است که طی سالهای گذشته جهیزیه سنگین و لاکچری خوشبختی نیاورده زیرا نگاهی به آمار طلاق نشان میدهد پیوند مبارک و واقعی بین زن و شوهر و زندگی مشترک وابسته به میزان و نوع جهیزیه نیست؛ بلکه مولفههای دیگری دارد. مجید ابهری آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی هم این موضوع را قبول دارد که رقابتهای غیرمنطقی، نامعقول و چشم و هم چشمی آزاردهنده در تهیه جهیزیه، کار را به جایی رسانده که با توجه به مشکلات اقتصادی روزگار ما، والدین دختر برای حفظ آبرو، گرفتار قرض و ربا شدهاند و حتی مشاهده شده است که گاه، بعضی شهروندان به اجبار دست به فروش کلیه زده اند. وی سبک زندگی را چراغ راه، نقشه مسیر تفکر، روابط اجتماعی و تشکیل زندگی میداند و ریشه رسوم و آداب ایرانیان را مساعدت به جوانان در تشکیل کاشانه و تحکیم روابط زناشویی معرفی میکند. این جامعه شناس، جهیزیه را شامل اقلام مورد نیاز اولیه برای زندگی یک زن و مرد که از سوی خانواده دختر و گاه با کمک پسر تهیه میشود، میخواند و تاکید میکند: باقی وسایل زندگی میتواند طی سالهای آینده تهیه شود اما متاسفانه این عرف اجتماعی مانند بسیاری از آداب و رسوم ما ایرانیان دستخوش تغییرات فرهنگی شده است. وی یکی از علل سپری شدن سن ازدواج بسیاری از دختران را ناتوانی خانواده آنان در تهیه جهاز برای دختران یا هزینههای انجام مراسم برای پسران میداند و تاکید دارد که زندگی جدید بدون وجود یخچالساید بای سایدآن هم خارجی و تلویزیون ۶۰ اینچ هم میتواند شکل بگیرد. ابهری این رفتار برخی خانوادهها در تهیه جهیزیه سنگین را موجب حسرت و افسردگی دیگر دختران فاقد تمکن مالی میداند و میگوید: جوانان توان تهیه این اقلام را در خانواده خود نمیبینند در حالی که با توجه به این سنت انتظار مهیاسازی آنها را هم دارند.
منبع: ایرنا