حاشیهنشینی یا سکونتگاههای غیررسمی و یا بهاصطلاح مناطق کمبرخوردار واژههای سهگانهای هستند که در کالبد اجتماعی خوزستان همواره با زبانهای مختلف شنیده میشود.
حاشیهنشینی با فقر و دیدهنشدن و نداشتن صدای اعتراض از شاخصههای اجتماعی زندگی حاشیهنشینی است. طبق برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲، ۲۵ درصد جمعیت غرب آسیا در حاشیهها زندگی میکنند. طبق تعریف، حاشیهها مناطقی از شهرها هستند که خارج از قواعد شهرسازی ساخته شده و جمعیت متراکمی را درون خود جای دادهاند. حاشیهنشینی یکی از عناصر منفی در شهرنشینی است و هزینههای زیادی را بر مسئولان شهری و دولتی تحمیل میکند و گاهی مسئولان شهری از حل معضلات و ایجاد امکانات اولیه زندگی برای حاشیهنشینان بازمیمانند.
این مناطق از نظر سرانهها و معیارهای جمعیتی ــ آموزشی ــ اجتماعی ــ کالبدی و مسکن دارای حداقل میزان نرخ اشتغالند و اکثریت زیر خط فقر قرار دارند. کارشناسان حاشیهنشینی را جلوه عینی نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی میدانند. تفاوت درآمدی و امکانات شغلی و استفاده از امکانات اولیه زندگی مهاجرین را بهسمت حاشیه شهر میکشاند و متعاقب آن مشکلاتی را در فرآیند شهرنشینی بهوجود میآورد.
آماری از حاشیهنشینی در خوزستان
استان خوزستان پس از استان خراسان رضوی در رتبه دوم تعداد حاشیهنشینها قرار دارد. تعداد ساکنان مناطق حاشیهنشین در خوزستان بیش از ۸۵۰ هزار نفر است (این جمعیت از جمعیت هرکدام از پنج استان ایلام، خراسان شمالی، سمنان، خراسان جنوبی و کهگیلویه و بویراحمد بیشتر است) که حدود ۴۵۰ هزار نفر آنها در حاشیه شهر اهواز هستند.
اهواز بیش از ۱۰ محله حاشیهنشین دارد
از نظر مساحت مناطق حاشیهنشینی نیز شهر اهواز با ۲۰ محله حاشیهنشین دارای بیشترین مناطق حاشیهنشینی در کشور است. فاضل عبیات معاون عمرانی استانداری خوزستان دراینباره اظهار کرد: مساحت بافت ناکارآمد شهری در خوزستان ۱۳ هزار و ۴۱۷ هکتار و مربوط به ۲۹ شهر در استان است. وی با بیان اینکه بیش از ۷ هزار و ۷۰۳ هکتار سکونتگاه غیررسمی در استان وجود دارد، افزود: تعداد محلات مصوب بافت ناکارآمد شهری ۲۴۵ محله است و در این زمینه انتظار داریم تا تلاش شود و برای بازآفرینی این محلات اقدامات شایانی صورت بگیرد.
عبیات ادامه داد: شهرستان اهواز بین تمام شهرهای کشور بیشترین وسعت سکونتگاههای غیررسمی را بهمساحت ۵ هزار و ۲۹ هکتار داراست. همچنین شهرستان مسجدسلیمان نیز در زمینه نسبت مساحت شهرستان به مساحت بافت ناکارآمد شهری دارای بالاترین نسبت است و باید برای بازآفرینی این شهرستان اقدامات ویژهای در دستور کار قرار بگیرد.
محمدصادق کریمیکیا مدیرکل امور اجتماعی استانداری خوزستان با ابراز اینکه از مجموعه مناطقی که در کشور برای مداخله فوری انتخاب شده ۱۰۰ منطقه هستند که ۱۰ مورد به خوزستان اختصاص دارد، گفت: مداخله در این مناطق شروع، طرحهای مورد نظر اجرا و دفاتر تسهیلگری محلات نیز افتتاح شده است.
ریشههای حاشیهنشینی در اهواز
اهواز بهشت حاشیهنشینان است. ابرتکانههای تحولآفرین در استان خوزستان طی دهههای گذشته بهمثابه گسلهای آتشفشانی سبب مهاجرت و بیخانمانی هزاران نفر شدهاند که برای اکثر این مهاجران، اهواز سکونتگاه موردترجیح بوده است.
اصلاحات ارضی در جلگه کشاورزی خوزستان و بینصیب ماندن خوشنشینان در تقسیم مجدد زمین، وقوع جنگ ٨ساله عراق و ایران، تخریب زیرساختهای شهری در خرمشهر و آبادان، محاصره و بمباران دشتآزادگان و دیگر شهرها، انهدام صنایعی چون پالایشگاه نفت و تأسیسات مشابه و از کار افتادن صنایع و مراکز بـزرگ اشتغال و تأسیسات بندری خرمشهر، خشکسالیهای دامنهدار و هجوم متعدد ریزگردها، احداث سدهای بزرگ و تشکیل دریاچهها و به زیر آب رفتن روستاها و یا از بین رفتن راههای مواصلاتی و در محاصره قرار گرفتن بسیاری از روستاها و در نتیجه تشکیل دریاچه سدها، تنها بخشی از ریشههای گسترش حاشیهنشینی در شهرهای خوزستان هستند، که بهعنوان زمینههای مهاجرفرستی، سبب شکلگیری محلات حاشیهنشین در استان شدهاند.
سجاد بهمنی استاد دانشگاه جامعهشناسی شهید چمران اهواز درباره ریشههای حاشیهنشینی در گفتوگو با تسنیم اظهار داشت: برخی شرایط در استان خوزستان سبب تولید انسان مهاجر شده است که برخی از این مهاجران بسته به شرایط و تکانههای تحولآفرین مختلف بهسمت فضاهای حاشیهای در شهرها کشیده شدهاند. وی با ابراز اینکه ۲۷ عامل را میتوان در این مهاجرت دخیل دانست، گفت: ۲۷ تکانه تحولآفرین برای مهاجرت از روستا به شهر شناسایی شده است.
این استاد دانشگاه شهید چمران اهواز خاطرنشان کرد: حاشیهنشینی درشهر اهواز تابعی از روند حاشیهنشینی در کل کشور است. آغاز این پدیده در این شهر به دهه قبل از سال ۱۳۲۰ برمیگردد. البته از دهه ۱۳۴۰ بهدنبال انجام اصلاحات ارضی و تحولات اقتصاد نفت و افزایش درآمد کشور، مهاجرت روند افزایشی داشته است.
بهمنی در بررسی تکانههای منجر به افزایش مهاجرت گفت: یکی از تکانههای تحولآفرین در استان خوزستان که منجر به تولید انسان مهاجر شده اصلاحات ارضی در دهه ۴۰ شمسی است. طبق تحقیقات صورتگرفته حدود ۴۰ درصد ساکنان منبع آب و حصیرآباد اهواز، پس از این تکانه و از شهرهای مختلف بهویژه مسجدسلیمان، ایذه، امیدیه و بهبهان بهسمت اهواز مهاجرت کردهاند که بهدلیل بضاعت محدود مالی در سکونتگاههای غیررسمی ساکن هستند. جنگ تحمیلی یکی دیگر از تکانههای تحولآفرین در غرب خوزستان بود که باعث مهاجرت ساکنان شهرهای مختلف از جمله هویزه، آبادان و خرمشهر بهسمت شهر اهواز شد. این دسته از مهاجران بهخلاف دسته پیش تمایلی به مهاجرت نداشتند و بهیکباره در شرایط خارج از کنترل قرار گرفتند از این رو هنوز نتوانستهاند با شرایط موجود در حاشیه شهر کنار بیایند. دسته سوم مهاجران, مهاجرانی هستند که تحتتأثیر اغوا و افسون شهر و همچنین برخی نیز بهدلیل اندوه مزمن روستا به حاشیه شهر پناه آوردهاند. ایجاد شرکت نفت و تأسیسات وابسته به آن و نیاز به نیروی کارگر ساده و متخصص در ایجاد دانشگاه و... در اهواز باعث رشد مهاجرت و شهرنشینی شد.
صنایع خوزستان مقصر هستند
جواد کاظمنسب الباجی، نماینده اهواز در مجلس ضمن آنکه حاشیهنشینی در اهواز را بیشتر بهدلیل مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی همچون مهاجرت روستاییان و شهروندان شهرهای همجوار به این کلانشهر میداند، گفت: تصاحب مزارع کشاورزان و زیر کشت بردن آنها از سوی صنایع کشاورزی عامل مؤثر دیگری است که در مهاجرت روستاییان و کشاورزان و افزایش حاشیهنشینی مؤثر بوده است. حتی ۵۰ درصد از برنامههای تدوینشده در جهت مدیریت حاشیهنشینی اهواز محقق نشده است. خوزستان نباید با وجود ظرفیتهای عظیم و منابع خدادادی نفت و گاز، صنعت و کشاورزی، از محرومیت، آلودگی هوا، حاشیهنشینی و مشکلات بهداشتی بیشمار رنج ببرد.
راه درمان حاشیهنشینی
معاون ادارهکل اجتماعی استانداری خوزستان اظهار داشت: افراد ساکن در نقاط کمتربرخوردار زمانی که مدتهای طولانی مورد کمتوجهی قرار میگیرند و عدالت توزیعی در مورد آنها رعایت نمیشود با مسائلی مانند مسائل فرهنگی روبهرو میشوند. یعقوب شلیشپور ادامه داد: یک نگاه خطرناک در مناطق کمتربرخوردار؛ تفکر تبدیل شرایط زندگی و معیشتی فعلی به سرنوشت دائمی ساکنان آن است و زمانی این مسئله بحرانیتر میشود که این تفکر از والدین به فرزندان منتقل شود زیرا باعث پایداری شرایط آنها میشود.
راهاندازی دفاتر تسهیلگری
وی با اشاره به راهاندازی دفاتر تسهیلگری در توانمندسازی ساکنان مناطق حاشیه شهرها ابراز کرد: این دفاتر در مناطقه حاشیه با هدف توانمندسازی مردم منطقه ایجاد شده است. جمعآوری اطلاعات برای برنامهریزیهای کلان و طولانیمدت در مناطق حاشیه، شناسایی افراد مستعد و مهارتدهی به این افراد از طریق سازمان فنی و حرفهای از وظایف این دفاتر است. وی با قبول کمبود سمنهای متخصص در حوزههای مختلف از جمله اشتغال و بانوان در اهواز افزود: ورود سمنهای مردمی به مقوله حاشیهنشینی میتواند دولت را در سازماندهی این مناطق کمک کند. بازارچههای خوداشتغالی بانوان خودسرپرست و سرپرست خانوار از دیگر برنامهها برای توانمندسازی این بخشها است.
درمان حاشیهنشینی در مبدأ نه در مقصد
بهمنی استاد جامعهشناسی نیز درباره توانمندسازی افراد این مناطق اظهار داشت: افراد کمتربرخوردار با حضور در نقاط حاشیهای مهارت و آمادگی لازم برای تحرک اقتصادی را نداشتند از این رو بهسمت اقتصاد غیررسمی همچون دستفروشی، خرید و فروش حیوانات خانگی و یا جمعآوری پسماند روی آوردند. این پژوهشگر حوزه مسایل اجتماعی بیان داشت: قبل از درمان حاشیهنشینی لازم است انگیزشهای مهاجرتی مورد بررسی قرار گیرد. بخشی از مشکل افزایش آمار حاشیهنشینی در شهرها به نهادهای متولی ناآماده مرتبط است. دفاتر تسهیلگری مناطق حاشیهای اقدام خوبی از سوی دولت بوده است اما باید بهدنبال راهحلهایی در مبدأ بود تا مانع مهاجرت شود و مشکلات این دسته افراد در همان مبدأ حل گردد. دولت بهجای تقویت روستاها؛ تسلیم حاشیهها شده است، این درصورتی است که در حال حاضر برخی از افراد ساکن شهرها و حاشیهها بهدنبال بازگشت به مناطق روستایی هستند، باید این انگیزهها شناسایی و تقویت شوند.
روستاها را دریابیم
اجرای الگوهای توسعه شهری عادلانه، برنامه دقیق و طولانیمدت برای توزیع متعادل و متناسب ثروت، شغل و امکانات، تقویت روستاها و آمادهسازی بسترها در روستا برای پذیرش مجدد افراد میتواند چشماندازی مناسب برای کاهش معضلات حاشیهنشینی را متصور سازد.
روستاها با داشتن چرخه اقتصادی پویا و تولیدمحور و سبک زندگی سالم علاوه بر ایجاد سلامت اقتصادی و فرهنگی میتواند از توسعه بیدروپیکر شهرها و زایش شهرها و شهرکهای با خردهفرهنگهای نامتجانس قومی، قبیلهای و سنتی که تشدیدکننده تضاد فرهنگی هستند، جلوگیری کند.
نوسان دلار ادامه دارد؛
آنچه بر بازار ارز گذشت
از اواخر آبان ماه و همزمان با افزایش سه برابری قیمت بنزین، نرخ ارز بعد از ماهها ثبات در کانال ۱۱هزار تومان وارد مدار صعودی شد به طوریکه طی یک هفته بعد از این رویداد مهم اقتصادی دلار حدود ۵۰۰تومان گران شد و اوایل آذر ماه از نیمه کانال ۱۲هزار تومان نیز عبور کرد.
در ادامه این روند، قیمت دلار در هفته سوم آذر ماهترمز برید و ابتدا وارد کانال ۱۳هزار تومان شد و طی دو روز با حدود هزار تومان افزایش به ۱۳۹۰۰تومان صعود کرد؛ البته در این مدت رئيس بانک مرکزی در چندین پست اینستاگرامی بر غیرواقعی بودن نرخ ارز تاکید کرد و وعده داد که دلار به روزهای با ثبات برمیگردد.
این وعده در هفته آخر آذر ماه تحقق یافت و بعد از گذشت حدود یک ماه از افزایش نرخ ارز متاثر از اصلاح قیمت بنزین، بهای دلار و یورو وارد مدار نزولی شد تا جاییکه که دلار طی یک هفته حدود ۱۵۰۰ تومان ارزان شد و از ۱۳۹۰۰ به ۱۲۶۰۰ تومان سقوط کرد؛ اما این روند ادامهدار نبود و ارز مجددا تحت تاثیر آغاز سال میلادی از کاهشی به افزایشی تغییر مسیر داد.
به اینترتیب قیمت دلار در اوایل دی ماه به ۱۲۹۰۰تومان رسید و تا پایان هفته دوم این ماه تا ۱۲۹۸۰تومان پیش رفت؛ با استقامت دلار در کانال ۱۲هزار تومان طی دو هفته انتظار میرفت با پایان یافتن تعطیلات سال نو، نرخ ارز با کاهش همراه شود اما روز جمعه، سیزدهم دی ماه با انتشار خبرترور سردار سلیمانی ورق برگشت. شوک این اتفاق ناگوار همه بازارها از جمله بازار ارز را به شدت تحت تاثیر قرار داد به طوریکه دلار در معاملات شنبه یعنی روز بعد از این اتفاق حدود ۴۵۰تومان افزایش یافت و به ۱۳۳۸۰ تومان رسید. (البته لازم به ذکر است که نرخ دلار آزاد در واکنش به این اتفاق به بیش از ۱۴هزار تومان نیز صعود کرد و قیمتهای اعلام شده، نرخ ارز در صرافی بانکی است.)
اما به رغم اینکه تصور میشد نرخ ارز به بیش از این قیمتها برسد، شاخص دلار روز چهارشنبه هفته گذشته در پی حمله موشکی سپاه پاسداران به مواضع نیروهای آمریکایی در انتقام شهادت سردار سلیمانی، ریزش کرد؛ اگرچه رئيس جمهور آمریکا ادعا کرده بود که در صورت پاسخ دولت ایران بهترور سردار سلیمانی، به ایران حمله خواهد کرد اما در پى این اقدام چهارشنبه شب طی یک سخنرانی موضع خود را تغییر داد.
در پی این سخنرانی، ریسک بازارهای جهانی کاهش یافت و قیمت ارز نیز سقوط کرد به طوریکه بهای دلار در آخرین روز هفته با ۶۰۰تومان افت ارزش، از ۱۴۱۰۰ تومان به ۱۳۵۰۰ تومان رسید؛ همچنین بهای این ارز در صرافی ملی نیز ۱۸۰تومان کاهش یافت و به ۱۳۲۰۰تومان رسید. در همین راستا، روز پنجشنبه رئيس کل بانک مرکزى در مراسم سالگرد تاسیس کانون صرافان به تنش هاى اخیر ایران و آمریکا اشاره کرد و گفت: بالاتر از اقدامى که سپاه پاسداران در عملیات انتقام سخت انجام داد نداشتهایم اما دیدیم که ارز به نرخى که برخىها تصور مىکردند نرسید.
وى همچنین درباره آینده نرخ ارز تاکید کرد: همانطور که شاهد هستیم دلار در پى انتقام ایران از آمریکا صدها تومان کاهش یافته و این روند تا رسیدن دلار به قیمت واقعى ادامه خواهد یافت. در معاملات نیز قیمت ارز با اندکی کاهش همراه شد؛ دلار در صرافی بانکی به ١٣١٠٠ تومان رسید و در بازار آزاد همچنان ١٣٥٠٠ تومان است. طبق این گزارش، اگرچه نرخ ارز نسبت به دو ماه گذشته افزایش چشمگیرى داشته اما به نظر مىرسد با پایان یافتن تعطیلات سال میلادى و کاهش سطح تقاضا و نیز کاهش تنشهاى سیاسى در منطقه و وعدههاى همتى مبنى بر ادامه ریزش نرخ تا رسیدن به قیمت واقعى، روند کاهشى بازار ارز ادامه دار باشد؛ البته در این میان آمریکا از تشدید تحریمها علیه ایران خبر داده که این پارامتر مى تواند تاثیر معکوسى بر روند بازار داشته باشد؛ حالا باید دید بانک مرکزی به عنوان بازارساز که در زمان تحریمها موفق عمل کرده، چه اقدامى در جهت خنثى کردن تاثیر تحریم هاى جدیدتر آمریکا در پیش مى گیرد و آیا قادر خواهد بود دلار را مجددا به دوره ثبات بازگرداند.
برخی کارگران هنوز حمایت معیشتی دریافت نمیکنند
کارگران: میترسیم یارانهمان هم قطع شود!
گروه اقتصادي:
سراغ سه گروه از کمدرآمدترین اقشار کارگری رفتیم؛ گروههایی که نه مشمول افزایش دستمزد سالانه هستند و نه امنیت شغلی تضمین شده دارند: کارگران خباز، کارگران ساختمانی و دستفروشان. هنوز تعداد زیادی از کارگران این گروهها، حمایت معیشتی نگرفتهاند و این نگرانی را دارند که با ثبتنام در سامانه، یارانهشان نیز قطع شود.
به گزارش ایلنا، دولت همچنان بر ادعاهای خود پافشاری میکند؛ اینکه گرانی بنزین در نهایت به نفع خودِ مردم به خصوص پایینترین دهکهای درآمدیست، یک استدلال پذیرفته شده در سطوح بالای تصمیمگیرندگان اقتصادیست. پس از گرانی بنزین در شامگاه ۲۳ آبانماه، دستاویز قرار گرفت تا با آن ثابت کنند مردم از گرانی بنزین چندان ضرر نمیکنند و همه پول ناشی از این گرانی، نصیب خود مردم خواهد شد.
گذشته از اینکه قاطبه مردم از این گرانی متضرر شدند (بر اساس محاسبات دقیق کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار سراسر کشور، گرانی بنزین یک تورم ۱۲ تا ۱۸. ۳ درصدی به قیمت اقلام و کالاهای ضرروری خانوارها تحمیل میکند)، یارانه حمایت معیشتی که معادل عملیِ همان بارش پول از دولت به لایههای پایین محسوب میشود، نصیب گروههای نیازمند بسیاری نشد؛ این گروهها نه تنها در اولین دور از دریافت یارانه محروم ماندند، بلکه اکنون بعد از گذشت چهل روز از ماجرا، هنوز سردرگم هستند و هیچ امیدی به دریافت این یارانه در آینده ندارند.
پس از اعتراضات مکرر گروههای مختلف مردم نسبت به عدم دریافت یارانه و قرار دادن سامانههای پیامکی و اینترنتی که هیچ کدام منتج به نتیجه موثر نشد، از جاماندگان خواسته شده برای ثبت شکایت و ثبت نام مجدد اقدام کنند.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از روز ۱۰ تا ۲۴ دی ماه به جاماندگان فرصت داده تا به سایت hemayat. mcls. gov. ir مراجعه کنند. در این سایت، قسمتی تحت عنوان ثبت خانوار جدید ایجاد شده و ستاد شناسایی مشمولان حمایت معیشتی از جاماندگان میخواهد که در این قسمت اطلاعات خود را ثبت کنند. ستاد شناسایی مشمولان حمایت معیشت اعلام کرده تا پایان دی ماه مشخص میشود که از خانوارهای جامانده چه کسانی واجد شرایط دریافت حمایت معیشتی هستند. در ضمن خانوارهایی که برای دریافت این کمک درخواست داده بودند، اما مشمول نشدند از دوشنبه (۱۶ دیماه) میتوانند علت مشمول نشدنشان را بفهمند.
نگرانی قطع یارانه!
پس از ورود به سایت، به فرد معترض اعلام میشود که برای پیگیری اعتراض خود به مراحل بعدی اعلام شده در سایت مراجعه کند. نکته قابل توجه این است که در بخشی از این سایت آمده است: با توجه به اطلاعات شناسنامه اقتصادی- اجتماعی خانوار، بسته حمایت معیشتی به خانوار ۲ نفری شما تعلق نمیگیرد. در صورت تمایل به بررسی مجدد وضعیت خانوار طی شش ماه آینده لازم است رضایتنامه زیر را تایید فرمایید: مجموع درآمد ماهانه خانوار اینجانب کمتر از ۵ میلیون تومان است.
اطلاعات خانوار اینجانب در اختیار سازمان امور مالیاتی و نظام بانکی قرار گیرد و مبنای تصمیمگیری در خصوص اخذ مالیات و ارائه تسهیلات درخواستی باشد.
در صورتی که محرز شد متوسط درآمد ماهانه خانوار اینجانب بیش از مبلغ فوق است، بسته حمایت معیشتی و یارانه خانوار اینجانب قطع شود.
سومین شرط این رضایتنامه، احتمال قطع شدن یارانه علاوه بر تعلق نگرفتنِ حمایت معیشتی، موجب نگرانی درخواستکنندگان شده است؛ آنها میگویند: مجبوریم همه اطلاعات خود را در اختیار نظام بانکی و امور مالیاتی بگذاریم و بعد نگران باشیم که ممکن است یارانه ما نیز قطع شود؛ این به هیچوجه با ادعاهای اولیه دولت مبنی بر پرداخت همه درآمد گرانی بنزین به ۶۰ میلیون نفر همخوانی ندارد.
کارگران بسیاری هستند که هنوز جواب مشخصی در مورد عدم دریافت حمایت معیشتی دریافت نکردهاند و علاوه بر این، در مورد قطع یارانههای خود به دلایل متعدد و مغشوش نگرانی دارند؛ برای مشخص شدن چند و چونِ نگرانیهای کارگران، سراغ سه گروه از کمدرآمدترین اقشار کارگری رفتیم؛ گروههایی که نه مشمول افزایش دستمزد سالانه هستند و نه امنیت شغلی تضمین شده دارند: کارگران خباز، کارگران ساختمانی و دستفروشان.
فعال صنفی کارگران خباز مریوان در استان کردستان است؛ او خودش تاکنون حمایت معیشتی نگرفته و درباره این وضعیت میگوید: من نوزدهم ماه گذشته، در سامانه مربوطه ثبتنام و طرح شکایت کردم؛ اجازه بررسی حسابهایم را هم دادم؛ گفتند بررسی میکنیم و هنوز منتظر جوابم!
عبداله بلواسی در ارتباط با همکاران خباز خود و کسانی که حمایت معیتشتی نگرفتهاند، میگوید: از میان کارگران خباز شاغل و بازنشسته مریوان، تعداد زیادی این یارانه را نگرفتهاند؛ حدود سی نفر از کارگران خباز را در مریوان میشناسم که حمایت معیشتی نگرفتهاند؛ اینها ثبتنام مجدد هم کردهاند اما بازهم به آنها تعلق نگرفته است.
عضو هیات مدیره کانون سراسری انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی کشور است؛ او که رئیس کانون کارگران ساختمانی استان تهران نیز هست، میگوید: حدود ۵۰ درصد کارگران ساختمانی استان تهران، حمایت معیشتی نگرفتهاند؛ در انجمن ده هزار نفری گچکاران استان تهران نیز بالای ۵۰ درصد این یارانه را نگرفتهاند که لیست کارگرانی که شامل نشدهاند را به وزارت کار ارائه دادهایم اما هنوز هیچ پاسخی نگرفتهایم.
محمد باقری ادامه میدهد: بسیاری از کارگرانی که حمایت معیشتی نگرفتهاند، اعتراض زدهاند اما به هر کدام یک جوابی دادهاند؛ مثلاً به یکی گفتهاند سال ۹۲ یک پولی آمده در حسابتان و مشمول نمیشوید! حال آنکه بنده خدا در سال ۹۲، ۵۰ میلیون تومان پول به حسابش آمده و با آن پول یک خودروی شخصی خریده. بعضی از کسانی که اعتراض زدهاند، نه تنها حمایت معیشتی نگرفتهاند بلکه یارانهشان هم قطع شده؛ چرا، چون اعتراض زدهاند!
باقری اضافه میکند: کارگران ساختمانی در شرایط بدی هستند؛ در حال حاضر، ماههای زیادی از سال را بیکارند و لاجرم، مستحقترین گروه برای دریافت این یارانه هستند؛ این درست نیست که ۵۰ درصد آنها حمایت معیشتی نگیرند؛ علاوه بر این، همه اطلاعات این کارگران در سامانه خدمات رفاهی ایرانیان ثبت است و به راحتی قابل بازیابیست!
دستفروشان:
دستفروشان هیچ تشکل و نهاد مدونی ندارند؛ به همین دلیل به طور اتفاقی سراغ دستفروشان و البته آسیبپذیرترین قشر این گروه، یعنی زنان دستفروش رفتیم. در بین ۵ دستفروش زن متروی تهران که با آنها در مورد دریافت حمایت معیشتی صحبت کردیم، دو نفر گفتند که این یارانه را نگرفتهاند؛ نفر اول، زن دستفروشِ سرپرست خانواریست با دو فرزند تحت تکفل که مدتهاست تنها منبع درآمدش، همین پول دستفروشیست؛ میگوید: این بار میترسم در سامانه ثبت نام کنم چون شنیدهام ممکن است یارانهام را هم قطع کنند! دستفروش دوم، زن میانسالی است که همسرش (کارگر ساختمانی) به دلیل حادثه کارِ ناشی از پرت شدن از داربست، خانهنشین شده و اکنون این زن چندسالیست که با دستفروشی در مترو، هزینههای زندگی را تامین میکند؛ او نیز میگوید: حمایت معیتشی نگرفتهام اما سیزده دی ماه در سامانه وزارت کار ثبت نام کردهام و اکنون منتظر جوابم؛ اما چرا به یکی مثل من، همان دور اول، حمایت معیشتی ندادند که مجبور باشم درگیر ثبتنامِ چندباره شوم؟ !
دغدغههای بسیار کارگران
با این حساب، هنوز کارگران بسیاری در انتظار دریافت این یارانه نقدی ۵۵ هزار تومانی هستند؛ یارانهای که طبیعیست نمیتواند اثرات گرانی بنزین بر سبد خانوار را جبران کند و کمکی به بهبود معیشت خانوارها باشد. اما اگر قرار به پرداخت آن باشد، سزاوارترین، همین گروههای کارگری کمدرآمد هستند که بدون امنیت شغلی و امید به آینده، با دستمزدهای بسیار پایین مشغول به کار هستند؛ نباید این کارگران را به خاطر دلایل نامربوط از حق قانونیِ خود محروم کرد.